سازماندهي و هماهنگي عمليات امداد ونجات مفاهيم ،مباني وچارچوب ها

1. سازماندهي و هماهنگي عمليات امداد ونجاتمفاهيم ،مباني وچارچوبها سازمان ،سازماندهي،هماهنگي ،عمليات امداد و نجات

2. *- فاز هاي گوناگون يك سانحه: -فاز قبل (Before) ازوقوع حادثه (Pre-Disaster) -فاز حين (During) وقوع حادثه (Disaster) -فاز بعد (After) از وقوع حادثه (Post disaster)

3. مديريت جامع بحران • جامعيت(Comprehensive):منظور ازجامعيت آن است كه استراتژي هاي مديريت سوانح مراحل چهار گانه(PPRR) پيشگيري،آمادگي،پاسخگويي و بازتواني را در بر بگيرد.فراموش نكنيم كه PPRR وجوه مديريت سوانح است نه فاز هاي پي در پي(زنجيره وا ر).

10. organizing • make arrangements or preparations for. • Systematize روش مند ساختن ،اسلوب دادن • Is the act of rearranging elements f0llowing on or more rules. • Arrange systematically.

11. organization • Arrangement چينش،آرايش • STRUCTURE ساختار ، تشكيلات • systematic arrangement • a systematic approach to tasks.رويكرد سيتماتيك به وظايف • Systematic arrangement of element.

12. Coordinatio:the harmonious functioning of parts for effective هماهنگي عملكرد موزون بخش هاي گوناگون جهت موثر بودن

14. سازمان چيست؟ • سازمان :اسم مصدر از سازيدن،ساختن،ساخت • سازمان دادن:دستگاهي را بوجود آوردن و به آن نظم وترتيب دادن (فرهنگ عميد صفحه:757) • سازمان عبارتست از عمل طبقه بندي وظايف ،تفويض اختيارات و تثبيت مسئوليت براي اجراي وظايف و تعيين روابط به منظور همكاري موثر در انجام هدف هاي سازمان.

15. سازمان • عبارتست از مجموعه اي از افراد كه براي تحقق اهدافي معين همكاري مي كنند.(رضائيان،1387) • سازمان ها براي انجام كارهايي ايجاد مي شوند كه افراد به تنهايي و بدون سازمان ها قادر به انجام شان نيستند.(رضائيان،1387)

16. سازمان عبارتست از يك رشته روابط منظم و عقلاني كه بين افرادي كه وظايف پيچيده ومتعددي را انجام مي دهند و كثرت تعداد آنان به قدري است كه نمي توانند با هم در تماس نزديك باشند ،به منظور تامين هدف هاي مشترك و خاصي برقرار ميگردد(عباس زادگان،1383 )

17. از نظر تئوريك تشكيل سازمان يا سازمان دهي دومين وظيفه مدير (پس از برنامه ريزي)است.

18. هماهنگي • در بحث مديريت بحران هماهنگي عبارتست از يك رشته توافق در مورد ايجاد ارتباط بين سازمان هاي مستقل است ،اين ارتباط براي بكارگيري منابع و امكانت حياتي مورد نياز به طور مشترك (در شرايط اضطراري) الزامي است. • هماهنگي فراگردي است كه طي آن همه بخش هاي تشكيل دهنده يك كل براي كسب هدف مشترك تركيب مي شوند.

19. اصول ايجاد هماهنگي • 1- اصل وحدت فرماندهي(Unify of command) • 2- اصل خط فرمان(scalar chain) • 3- اصل حيطه نظارت(span of control)

20. ساختار سازماني

25. روشهاي طراحي سازمان • 1-وظايف سازمان • 2-محصولات وخدمات سازمان • 3-فراگرد ها(مراحل انجام كار) • 4-نواحي ومناطق جغرافيايي • 5-انواع مشتريان و ارباب رجوع • 6- بازار ها (مشتريان نهايي) • 7- زمان فعاليت(نوبت كاري)

26. افزايش ميزان پيچيدگي و ويرانگري حوادث غير مترقبه همزمان موجب شد كه نوع تخصص و مهارتهاي مورد نياز و تعداد سازمان هايي كه هنگام بروز چنين حوادثي بايد به امداد قربانيان بشتابند افزايش پيدا كند،افزايش تعداد و نوع اين سازمان ها ...خود عاملي براي باور داشتن به هماهنگي بيشتر بين اين سازمان هاست. (مديريت بحران ،شهرداري تهران،1382)

27. سازمان دهي و ساختار • ساختار تشكيلاتي • وظايف و مسئوليتها • تقسيم كار • بكارگيري و استخدام

28. نقش ها ومسئوليت ها

29. هماهنگي • هماهنگي بطور كلي يك اقدام برون سازماني است.

30. (Operation)عمليات • تمام واكنش هايي را كه تيم بعد از رسيدن به منطقه حادثه ديده از خود نشان مي دهد را توصيف مي كند. (INSARAG,2006) • عمليات هدف اصلي در پاسخگويي است.

31. (Relief)امداد دوره اي فوريتي است كه در طي آن سانحه بطور ناگهاني واقع شده (يا كشف دير هنگام يك وضعيت آرام به فراموشي سپرده شده / بدتر شده) وقتي كه اقدامات فوق العاده جستجو و يافتن حيات در حال انجام است

32. اقدامات اساسي در عمليات امداد • بطور کلی امداد شامل تامين مراقبت های جمعی: • آب • غذا • سرپناه • پوشاك و وسايل زندگي • بهداشت وكمك هاي اوليه

33. فعالیتهاي پاسخگویی: اقدامات رسمي كه به منظور حفاظت از سلامتي عمومي و کاهش خسارات فيزيكي، بلافاصله قبل و در جريان تأثيرگذاري بحران انجام می شود.

34. جستجو ونجات • دانش ومهارت پاسخگويي، مكان يابي، دسترسي، ارائه خدمات پزشكي فوريتي و رها سازي ايمن مصدومان گرفتار در مكان هاي خطرناك يا بالقوه خطرناك مي باشد. • مجموعه فعاليت هايي كه در راستاي وصول به اهداف بالا به انجام مي رسد ،عمليات جستجو ونجات نام مي گيرد.

35. مراحل عمليات جستجو ونجات • Locating • Accessing • Stabilizing • Transporting