1 / 184

دكتر كورش فتحي واجارگاه استاد دانشگاه شهيد بهشتي

Teaching Workshop. دكتر كورش فتحي واجارگاه استاد دانشگاه شهيد بهشتي. مفهوم تدریس: تدریس یا Teaching در تعریف تدریس گفته اند تدریس یا Teaching عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد بر اساس طرح منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار دانش آموز . مفهوم آموزش: Instruction :

Download Presentation

دكتر كورش فتحي واجارگاه استاد دانشگاه شهيد بهشتي

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. Teaching Workshop دكتر كورش فتحي واجارگاه استاد دانشگاه شهيد بهشتي

  2. مفهوم تدریس: تدریس یا Teaching در تعریف تدریس گفته اند تدریس یا Teaching عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد بر اساس طرح منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار دانش آموز . مفهوم آموزش:Instruction : همان تدریس است اما دارای ابعاد مکانیکی.برخلاف تدریس که دارای ابعاد عاطفی ،انسانی و تعاملی است. تدریس فعال: Active Teaching به روشی اطلاق می شود که در آن فراگیران در جریان آموزش برانگیخته شده و در امر یادگیری می کوشند. در واقع مدرس نقش راهنما و هدایت کننده را ایفا می کند و یک ارتباط متقابل بین مدرس و فراگیر وجود دارد.

  3. فرآیندیاد دهی فعال: فعالیتهایی که معلم در کلاس با کمک فراگیران انجام می دهد تا امر یادگیری با معنا محقق شود. در این تحقق، فعالیتها عبارتند از درگیر کردن دانشجویان در حل مسأله، مشارکت خود دانشجویان در امر یادگیری و ایجاد تفکر انتقادی در فراگیران. یادگیری: عبارت است از ایجاد تغییر نسبتا“ پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر آنکه این تغییر بر اثر تجربه رخ دهد.

  4. یادگیری فعال: Active Learning شامل روشهایی است که در آن دانشجویان نقشی بیش از یک شنونده را به عهده می گیرند و در پردازش و کاربرد اطلاعات نیز مشارکت دارند. اجزای اصلی یک یادگیری فعال • صحبت کردن و گوش دادن، • نوشتن، • خواندن، و • انعکاس اطلاعات

  5. بان ول و ایسون (2012) تعریف عملی از یادگیری فعال ارایه مي دهند و آن را به عنوان " هر چیزی که یادگیرندگان را در انجام کارها و تامل درباره آن کارهایی که انجام می دهند، درگیر می کند" ، تعریف می کنند. (ص 2). آنها ویژگی های این نوع یادگیری را در مقایسه با دروس مبتنی بر سخنرانی به شیوه سنتی به این شرح بیان می کنند: • یادگیرندگان به اموری فراتر از گوش دادن مشغول هستند. • بر پرورش مهارت های دانشجویان بیشتر از انتقال اطلاعات، تاکید می شود. • یادگیرندگان در سطوح بالاي انديشيدن (تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی) درگیر می شوند. • یادگیرندگان به فعالیت ها (خواندن، بحث کردن، نوشتن) مشغول هستند. • تاکید عمده بر شناسایی نگرش ها و ارزش های خود یادگیرندگان است.

  6. دی فینک (2013) یادگیری فعال را به دو بعد تقسیم می کند: تجربه و تامل[1] (نگاه کنید به شکل زیر ). وی معتقد است که "دانشجویان باید آن چیزی را که انتظار داریم یاد بگیرند، عملا انجام دهند" (ص 105). یادگیری فعال یادگیری منفعل دریافت کردن اطلاعات و انديشه ها • تجارب • انجام دادن • مشاهده کردن • تامل • درباره آنچه که فرد یاد می گیرد و اینکه چگونه یاد می گیرد • تنها، با دیگران • تجارب • انجام دادن • مشاهده کردن

  7. مقایسه رویکرد تدریس رایج و فعال

  8. مثالهایی از روشهای تدریس فعال مورد استفاده توسط مدرسان

  9. بعضی از مزایای استفاده از روشهای تدریس فعال • افزایش زمان باقی ماندن اطلاعات در ذهن • درک بهتر • تعامل دانشجویان با مدرس و با یکدیگر • کار گروهی • کسب مهارتهای ارتباطی

  10. افزایش سطح مهارتهای فکر کردن • انگیزش / علاقمندی / تحریک • لذت بردن • فرصتهای یادگیری بیشتر • کاهش ترس / کاهش خطر شکست

  11. عوامل خطر تشخیص داده شده از نظر اساتید • کوچک بودن کلاس • بزرگ بودن کلاس • میزها را نمی توان جابجا کرد • من به اندازه کافی وقت ندارم

  12. زمان جلسه کافی نیست • من قادر به کار کردن با داشجوها نیستم • من وقت اضافی ندارم • دانشجویان مشارکت جدی ندارند • دانشجوها خیلی شلوغ هستند • من نمی توانم کلاس را کنترل کنم

  13. دانشجویان کلاس از هم جدا خواهند شد • سایر اساتید فکر می کنند من کنترل کلاس خود را از دست داده ام • من با استفاده از این رویکرد احساس راحتی بیشتر می کنم • انجام فعالیتها نیاز به آمادگی های بیشتری دارد • من تجربه کافی برای آموزش فعال ندارم • من انجام نمی دهم زیرا آن را قبلا مورد آزمون قرار داده ام

  14. استفاده از روش های مختلف تدریس • یک روش بهترین نیست • باید با توجه به روند کلاسی شرایط افراد،امکانات و • وسایل...یکی را انتخاب کرد. • باید از تما م راهها و حواس یعنی دیدن، شنیدن، عمل کردن، سئوال کردن، بحث کردن و تدریس کردن استفاده کرد

  15. Over twenty-four hundred years ago, Confucius declared: What I hear, I forget. What I see, I remember. What I do, I understand.

  16. هرم یادگیری

  17. مردم یادگیرنده به دنیا می آیند، از دوره نوزادی دارای کنجکاوی سیری ناپذیری هستند آگاهی شان را در مورد یادگیری افزایش می دهند. آن ها میلیاردها مورد از ویژگی ها و جزئیات اشیاء، افراد دیگر، زبان خودشان و چگونگی انجام کارها را جذب می کنند (یاد می گیرند) و به یاد می آورند. (برانسفورد، براون؛ کوکینگ؛ 1999). • مردم از طریق مرور تفصیلی (Elaborative Rehearsal) یاد می گیرند؛ به این معنی که دانش جدید را به آنچه که در حال حاضر می دانند پیوند می دهند و اینگونه یاد می گیرند (برانسفورد و همکاران، 1999؛ تایگر، 1999). • مردم آنچه را که به زندگی شان مربوط باشد یاد می گیرند (اسوینیسکی، 2004). • افراد زمانی یاد می گیرند که انگیزه این کار توسط دیگران در زندگی انان به وجود آمده باشد (فلد من). • افراد زمانی که یادگیری معلم محور است و افراد در یادگیری منفعل هستند، به خوبی یاد نمی گیرند. در مقابل، زمانی که انان در یادگیری فعال و درگیر هستند، به خوبی یاد می گیرند. مغز انسان زمانی که در یک حالت منفعل است، برای مدت طولانی نمی تواند تمرکز کند

  18. افراد زمانی به بهترین نحو یاد می گیرند که مواد جدید را در چند دوره زمانی و به شیوه های مختلف دریافت کنند _ که این امر حالات و حواس چندگانه را درگیر می سازد و از قسمت های مختلف مغز استفاده می کند (کرس، جوویت، اوگبورن، و چرالامپوس، 2006؛ تولوینگ، 1985؛ ویکری، 2002). • افراد زمانی بهتر یاد می گیرند که مواد یادگیری به جز تداعی فکری و فیزیکی شامل تداعی و درگیری عاطفی نیز باشد. به عبارت دیگر، تجربه یادگیری پایدار، بایستی آنقدر پویا باشد که مواد یادگیری را به یادماندنی سازد و افراد را برانگیزد تا بخواهند که آن را یادمی گیرند.

  19. کاربرد اصول یادگیری این اصول کلیدی یادگیری، شامل برخی اصول تکمیلی تدریس هستند، که در ادامه به آنها اشاره می شود: • از یادگیرندگانتان انتظارات بالایی داشته باشید، ولی منطقی باشید، و خودتان را به عنوان استاندارد در نظر نگیرید. تعداد کمی از یادگیرندگان ممکن است خیلی زودتر از آنچه که شما انتظار داشته اید یاد بگیرند یا ممکن است با همان روال که شما برنامه ریزی کرده اید بتوانند پیش بروند. • کارتان را از جایی که یادگیرندگان هستند شروع کنید. آنچه که آنها در حال حاضر می دانند و یا نمی دانند را بفهمید، و همینطور چیزی که آنان معتقدند درست است؛ همچنین با سبک زندگی آنان آشنا شوید. از مواد و محتوایی استفاده کنید که یادگیرندگان دارند با آن زندگی می کنند، به این معنی که در رابطه با مشکلات دنیای واقعی، موضوعات مربوط به مشاغل آینده آن ها و تجربیات روزمره آنان صحبت کنید. • در تدریس و طرح موضوع شور و اشتیاق از خود نشان دهید، چه اینکه این احساسات مسری هستند.

  20. وظایف مبتکرانه، خلاق و چالشی برای گروه های کوچک تعیین کنید و از فعالیت های معمول یادگیری برای تکالیف فردی استفاده نمایید.. • در صورت امکان از روش های تجربی استفاده نمایید: شرایطی که یادگیرندگان در زندگی واقعی با آن مواجه هستند و بایستی به حل مسئله بپردازند را شبیه سازی نمایید. • با کمک عواطف یادگیری را تشویق نمایید و ایجاد انگیزه کنید. تجربه یادگیری را دراماتیک، طنز آمیز، تعجب آور، شادی آور، دیوانه کننده (گیج کننده)، هیجان انگیز و یا دردناک (جریحه دار کننده قلب) نمایید. • خیلی زود، به یادگیرندگان تصویر بزرگ- سازمان کلی محتوای درس خود را بدهید. روشن ترین روش برای نشان دادن این امر استفاده از یک سیلابس گرافیکی است • ساختار تفکر انتقادی که در رشته شما مورد استفاده قرار می گیرد را به دانشجویان خود تدریس کنید-برای مثال دیدگاه منطقی در مقابل دیدگاه نمادین، و دیدگاه تفسیری در مقابل دیدگاه پست مدرن در ادبیات انگلیسی؛ کثرت گرایی در مقابل نخبه گرایی در علوم سیاسی؛ تئوری کارکردگرایی در مقابل تئوری تضاد در جامعه شناسی؛ و پوزیتیویسم (یا تجربه گرایی) در مقابل پدیدیدار شناسی در معرفت شناسی علوم اجتماعی

  21. علاوه بر این برای نشان دادن سیلابس گرافیک و نقشه ی پیامدهای دوره به دانش آموزان، آن ها را با بازنمودهای گرافیک از تئوری ها، روابط متقابل مفهومی، و طرحواره دانش – مانند نقشه مفهومی، نقشه ذهنی، دیاگرام، فلوچارت، ماتریس مقایسه و مقابله، و مانند آن مجهز نمایید های (اشاره کمکی برای) بازیابی اطلاعات به حساب می آیند

  22. شناختیادَگیرنده ویژگی های شناختی ، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی

  23. تیپولوژی فراگیران در تدریس اساسا مشهور است که مدرسان با سه دسته از افراد سرو کار دارند: یادگیرندگان: یعنی افرادی که علاقمند به حضور در کلاس و استفاده حداکثر از آن هستند گردشگران: یعنی افرادی که بدنبال تفریح و گذران اوقات فراغت هستند زندانیان: یعنی افرادی که از حضور در دوره انزجار دارند

  24. Four different camps People sit in four different camps 1. Cynics, who knock the system; 2. Dinosaurs, who resist change; 3. Spectators in the stands, who support initiatives but do not engage with the action; 4. and Players ‘on the pitch’, who are part of the real action.

  25. رشد شناختي عبارت است از پيشرفت يادگيرنده از الگوهاي ساده به الگوهاي پيچيده تر شناخت (دانستن). طراحی درس و تدریس باید مراحل رشد دانشجویان را مورد توجه قرار دهد و فرصت هایی را برای دانشجویان فراهم آورد تا بتوانند به شیوه های پیچیده تر شناخت دست یابند. الگوي پري ويليام پري، استاد زبان انگليسي دانشگاه هاروارد، اوايل دهه 1950 ميلادي، دريافت كه دانشجويان سال اول دانشگاه، پيرامون فعاليت هاي كلاسي خود سوالات متفاوتي نسبت به دانشجويان سال دوم مطرح مي كنند. همين وضعيت درباره دانشجويان سال هاي بالاتر نيز صدق مي كرد. وي به طبقه بندي اين گونه سوالات پرداخت؛ چنين سوالاتي بيان كننده نحوه تفكر هر گروه درباره دانش (علم) و به نحوي گوياي نحوه نگرش آنها به شغل دانشجويي، استادان و همسالان شان بود. او یک الگوي رشد عقلاني را ارايه داد كه از چهار مرحله اصلي و مراحل فرعي متعدد شكل يافته است. وي معتقد بود اين مراحل طبيعي به صورت متوالي اتفاق مي افتند.

  26. تیپ‌های شخصیتی

  27. سنخ پیک‌نیک Pyknic Type کرچمر می‌گوید: این‌گونه افراد در میانسالی دارای قدی متوسط هستند و سر، سینه و شکم آن‌ها نسبت به سایر بخش‌های بدن رشد بیشتری دارد و سر و صورت درشتی نیز دارند. پوست بندشان به سرخی می‌زند و معمولا تاس می‌شوند. اعصاب سمپاتیک آن‌ها فعالیت زیادی دارد و مستعد بیماری‌هایی چون رماتیسم، سنگ کلیه، تصلب شرائین و مرض قند هستند. افراد این تیپ از نظر روانی، خوش برخورد، خوش خوراک و خوش‌گذران، اجتماعی و خون‌گرم‌اند. از نظر عقلانی به نظریه‌ها و اصول منطقی چندان پای‌بند نیستند، کینه‌جویی ندارند و از نظر عاطفی بی‌ثبات‌اند، زود دل می‌بندند و زود هم دل برمی‌گیرند

  28. تیپ آستنیک Asthenic Type   افراد لاغر، اندامی باریک دارند و استخوان‌های دنده‌های آن‌ها از زیر پوست نمایان و صورتی لاغر دارند. به عقیده کرچمر، در لاغرتنان فعالیت اعصاب پاراسمپاتیک شدید است و مستعد بیماری‌هایی چون سردرد و زخم معده هستند. این افراد از نظر روانی، افرادی گوشه‌گیر، خیال‌باف، دیرجوش و اهل دلیل و منطق می‌باشند و در عقاید خود تعصب نشان می‌دهند. همچنین بسیار زودرنج و حساس بوده و دیر به چیزی پای‌بند می‌شوند، اما در صورت دل‌بستن به چیزی دیر از آن دل می‌کنند.

  29. تیپ آتلتیک Athletic Type   از نظر جسمی، این گروه دارای استخوان‌های محکم، عضلاتی نیرومند و قوی می‌باشند و از نظر روانی و اخلاقی، افراد این گروه علاقه فراوانی به فعالیت‌های بدنی و شرکت در مسابقات دارند. افرادی پرخاش‌گر و زورگو هستند و حساسیت لاغرتنان را ندارند، بلکه تا حدودی خونسرد و عمدتا محافظه‌کارند

  30. تفاوت در نسل ها در زمینه آموزش نسل X در مقابل نسل Y یا Millennials Matures • Born 1909 – 1945 • Came of age during the Great Depression and World War II • Driven by ideals of duty and sacrifice and loyalty • Place great faith in institutions • Value quality over speed and efficiency

  31. Generation X • Born 1965 – 1979 • Question authority and institutions • • Dislike hierarchy • Prefer open communication • Focus on efficiency • Loyal to people, not companies • Embrace technology

  32. Millennials Millennials • Born 1980 – 2000 • Coddled and protected from birth • Economic uncertainty after living their entire lives in a growing economy • Extremely tech-savvy • Gravitate to people who can help them achieve their goals. • Seek open, constant communication • Torn between a desire for individuality and the need to fit in • Consider global impact of decisions

  33. این نسل بیش ار 50 درصد نیروی کار جهان را تشکیل می دهند. . بر اساس آمار منتشر شده در حال افزایش چشم گیر هستند نوع نگاه آنها به سازمان و روش یادگیری آنها بسیار متفاوت از ما است. این دو نسل در دو جهان متفاوت بدنیا آمده و رشد کرده اند. Generation Y این نسل ؛ در جهانی آمیخته با تکنولوژی زندگی کرده و رشد یافته و در نتیجه این وابستگی به تکنولوژی را با خود به محیط کار می آورد استفاده از تکنولوژی بیشتر Techno Phobia v TchnoPhilia یادگیری بسیار سریع :دامنه توجه پایین این افراد فقط باید چیزهایی را بیاموزند که به حفظ شغلشان کمک می کند و دارای کاربرد است و گرنه کارشان را بواسطه تغییرات سریع از دست می دهند پس آموزش ها باید کاملا شایستگی محور و از لحاظ زمانی کوتاه باشد

  34. ويژگيهاي نسل Y؟ • همكاري بالا • معتاد به تكنولوژي • مشاركت پذير • زود كسل مي شوند • نيازمند تمجيد و تحسين • محق • مصر • نياز به حمايت • بيصدا • سرخوش

  35. انتظارات نسل Y؟ • رضايتمندي از آنها • تا حد ممكن سرگرم كننده • همكاري بدون محدوديت • دريافت فوري اطلاعات

  36. ارزشهاي نسل Y؟ • سختكوشي • مسير مشخص • حمايت • ارتباط

  37. چطور مي توان به نسل Y انگيزه داد؟ • ايجاد شرايط چالش انگيز • قراردادنشان در يك تيم • قهرمان سازي از ايشان • احاطه توسط افراد خلاق و روشن بين • فراهم كردن نيازهايشان در لحظه • توانمند سازي ايشان

  38. چطور به نحو موثري آنها را آموزش دهيم؟ • قراردادن در محيطهاي چند رسانه اي( مولتي مديا) • واگذاري چند وظيفه به ايشان Grant System • كامپيوتر و وب سايت • شبكه هاي اجتماعي • محيطهاي شبيه سازي شده. Second life • آموزش ساختار يافته • عضو تيم بودن • كوتاه مدت (در زمان كوتاه) • فراهم آوردن سرگرميEntertain training • يادگيري دو جانبه • مباحث گروهي • بازي هاي گروهي

  39. چه نوع آموزشهايي بهتر عمل مي كنند؟ • آموزشهاي متكي به فنآوري • آموزشهاي 3D و مجازي • آموزشهاي شبيه سازي • استفاده از ابزارهاي هوشمند

  40. The way ahead Beyond the application of ICT in training development : De schooling or Re schooling

  41. we should either invite discussions and debates about “The End(s) of training ” or face the unfortunate state of “The End of training”

  42. 3.شناخت سبک یادگیری

  43. سبک های تدریس

More Related