1 / 21

هوالمحبوب جايگاه ديپلماسي عمومي در دنياي امروز و عرصه بين المللي

هوالمحبوب جايگاه ديپلماسي عمومي در دنياي امروز و عرصه بين المللي. استاد : محمد آكوچكيان تدوين : سيامك مافي درس تفكر استراتژيك. فهرست مطالب. 1-مقدمه 2-ديپلماسي عمومي يعني چه؟ 3-رسانه ها و ديپلماسي عمومي 4- دیپلماسی عمومی در فضای مجازی

rivka
Download Presentation

هوالمحبوب جايگاه ديپلماسي عمومي در دنياي امروز و عرصه بين المللي

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. هوالمحبوبجايگاه ديپلماسي عمومي در دنياي امروز و عرصه بين المللي • استاد : محمد آكوچكيان • تدوين : سيامك مافي • درس تفكر استراتژيك

  2. فهرست مطالب 1-مقدمه 2-ديپلماسي عمومي يعني چه؟ 3-رسانه ها و ديپلماسي عمومي 4-دیپلماسی عمومی در فضای مجازی 5-رويکرد ارتباطات بين المللي و ديپلماسي عمومي در آمريكا 6-ديپلماسي عمومي و جنگ نرم در عرصه رقابت بين الملل 7-چیستی دیپلماسی عمومی در آمريكا 8-جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران 9-مدل ديپلماسي عمومي و تماس فرهنگي 10-منابع و مراجع

  3. 1-مقدمه • دیپلماسی عمومی مفهومی است که طی پنجاه سال اخیر در روابط بین الملل مطرح شده است؛ تا قبل از آن کار دیپلمات برقراری ارتباط با دیپلمات های محل ماموریتش بود و تلاش داشت ارتباط دوطرفه ای را برای تبیین سیاست های کشورش برای دیپلمات ها و مقام های کشور پذیرنده برقرار کند. • به تدریج با تحول در عرصه دیپلماسی نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و گاهی نیز نهادهای نظامی ارتباط های مخفی برای اقدامات جاسوسی برقرار می کردند. این ارتباط با افراد مسئول و مطلع در کشورهای مقصد بود. به این ترتیب نظریه ای در روابط خارجی شکل گرفت که بر اساس آن دیگر کار دیپلمات ارتباط برقرار کردن با دیپلمات های نیست بلکه باید علاوه بر دیپلمات ها و مسئولین محل ماموریت خود، با نخبگان آن کشور نیز ارتباط برقرار کند. • نخبگان نیز تعریفی عام داشت به عنوان مثال هنرپیشگان معروف، ورزشکاران برجسته، دانشجویان و اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران حرفه ای در این تعریف جای می گرفت. اما این ارتباطات دیگر می بایست صریح و شفاف می بود. • به این شکل دیپلماسی عمومی تبلور یافت و کاری آشکار و شفاف و علنی شد. ارتباط برقرار کردن دیپلمات ها با نخبگان به تدریج موجب تشکل بخشی در وزارت خانه های کشورها با عنوان PUBLIC POLICYشد که تقسیمات مختلفی داشت. • به عنوان مثال وابسته های مطبوعاتی در سفارت خانه ها، کار ارتباط با رسانه های را عهده دار شدند؛ آنها پیشتر مطبوعات محل ماموریت را مانیتور می کردند تا مسائل مربوط در این کشور را مشخص کرده یا اگر موضع گیری علیه کشورشان صورت گرفته ترتیب پاسخ از مرکز را بدهند یا اگر از کشور متبوع تعریفی شده، زمینه تشکر را فراهم کنند.در این چارچوب بعضا مقاله ای از کشور متبوع به رسانه های کشور پذیرنده نیز برای انتشار توسط وابسته مطبوعاتی ارسال می شد، گاهی به صورت غیر علنی و گاهی آشکار و علنی.

  4. اما با شکل گیری دیپلماسی عمومی این مجموعه فعالیت ها گسترده تر و عمیق تر شد به گونه ای که مثلا در بخش ارتباط با رسانه ها، با روزنامه نگاران کشور پذیرنده جلساتی برگزار می شد تا مواضع کشور متبوع برای آنها تشریح شود یا  در بخش ارتباط با نخبگان دانشگاهی تلاش می شد برای استاتید تورهای بازدید از کشور متبوع برگزار شود تا انها با پیشرفت ها و تحولات آن کشور آشنا شوند. از قبیل این کارها برای مدیران میانی، ورزشکاران، هنرمندان کشور پذیرنده نیز انجام می گرفت و همچنان ادامه دارد. مجموعه این کارها در قالب دیپلماسی عمومی تعریف می شود. گاه دیپلماسی عمومی به اندازه ای گسترده می شود که بعضا دست اندرکاران آن متهم به دخالت آشکار در سیاست های کشور پذیرنده می شوند به عنوان مثال ارتباط با احزاب کشور مقصد یا اقدام به نفع یک گروه یا به زیان گروهی دیگر در آن کشور از جمله مواردی است که به دخالت تعبیر می شود. اما اجرای دیپلماسی عمومی بر عهده کدام نهاد است؟ در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. برخی وزارت خارجه هر کشور را مسئول دیپلماسی عمومی می دانند و برخی عالی ترین مسول کشور را. برخی دیگر تمامی اتباع یک کشور را مسئول اجرای دیپلماسی عمومی می دانند به عنوان مثال رسانه های یک کشور می توانند بدون حضور فیزیکی چهره و تصویر مثبتی  از آن کشور را در خارج از مرزها انتشار دهند. بر این اساس بخشی از دیپلماسی عمومی به دیپلماسی رسانه ای بازمی گردد. به این ترتیب تنها وزارت خارجه یک کشور متولی دیپلماسی عمومی در آن کشور نیست بلکه هر کشور از نهادها و شیوه های خاص خود برای اجرای دیپلماسی عمومی بهره می گیرند. کوبا با صدور پزشک به دیگر کشورها و توسعه بهداشت عمومی به نوعی در مسیر دیپلماسی عمومی گام برمی دارد. برخی کشورها از مسیر انتشار کتاب در کشورهای مورد نظر تلاش می کنند دیپلماسی عمومی را پی ببرند. در برخی موارد کشورها با احداث مدارس و دانشگاه های مختلف در دیگر کشورها تلاش دارند دیپلماسی عمومی را پیش ببرند؛ فرانسه از جمله این کشورهاست. فرانسوی ها تلاش داشتند در کشورهای مستعمره سابق خود مدارس و دانشگاه هایی تاسیس کرده و دیپلماسی خود را توسعه دهند.

  5. 2-ديپلماسي عمومي يعني چه؟ • مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه‌ دولت‌ها با ملت‌ها به جای روابط بین دولت‌ها و در جهت فتح قلوب و افکار عمومی همه‌ مردم یا بخش‌های انتخاب شده‌ای از مردم کشورهای هدف، از راه سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی است که در جهت تحکیم منافع ملی آن کشور به کار برده می‌شود. از آن‌جا که این نوع از دیپلماسی، یک راهبرد بلندمدتجهت نیل به اهداف حکومتی است، یک کارشناس انگلیسی به نام "مارک لئونارد“می‌گوید:«دیپلماسی عمومی شامل برقراری روابط طولانی مدتی است که محیط سازنده‌ای را برای سیاست‌های حکومت فراهم می‌کنند.» شرایط جدید نظام بین‌الملل باعث شده مؤلفه‌های جدیدی در ساختارهای رسمی بین‌المللی نقش ایفا کنند. پایان جنگ سرد و اولویتهای امنیتی کشورها، توجه بیشتر به اقتصاد در سیاستهای جهانی، مطرح شدن بازیگران جدید و اهمیت یافتن افراد و نهادهای غیردولتی در جهان موجب شده است کشورها برای تأمین منافع ملی خود علاوه بر روشهای گذشته، ابزارها و راههای جدیدی به کار گیرند که دیپلماسی عمومی از جمله مهمترین آنهاست. •  دیپلماسی عمومی مجموعه‌ای از اقدامات را در بر می‌گیرد که برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشه‌ها به کار می‌رود که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولانی‌مدت فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام موردنظر با جوامع دیگر است. • در واقع دیپلماسی عمومی از اهداف سیاست خارجی و نیز منافع ملی حمایت می‌کند که به کمک مجموعه‌ای از استراتژیها و تاکتیکهای جدید دیپلماتیک در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار می‌گیرد تا وجهه و تصویر آن کشور را در جهان بهبود و ارتقا بخشد که در این رابطه توجه به مفاهیمی چون قدرت نرم بعنوان منبعی برای دیپلماسی عمومی حائز اهمیت بسیار است.

  6. هسته‌ اصلی نظریه‌ دیپلماسی عمومی، ارتباط هدایت شده با افراد خارجی، به منظور تأثیرگذاشتن بر افکار آن‌ها و سرانجام، تأثیر گذاشتن بر دولت‌های آن‌هاست. در همین چارچوب، دیپلماسی عمومی فعالیت‌هایی را در زمینه‌های تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ، با هدف تأثیرگذاری بر دولتی خارجی، از راه تأثیرگذاردن بر شهروندان آن است."مارتین منینگ“[]، کارشناس ارشد اسناد دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه‌ آمریکا، تصریح می‌کند که از نظر سازمانی، دیپلماسی عمومی شامل برنامه‌های مرتبط با انتشار کتاب و تشکیل کتاب‌خانه‌ها، پخش رادیویی و تلویزیونی بین المللی، برنامه‌های تبادلات آموزشی و فرهنگی، آموزش زبان، نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های هنری و اعزام هنرمندان نمایشی و اجرایی به خارج از کشور است از این تعریف چنین بر می‌آید که دیپلماسی عمومی یک ارتباط دولت- ملتی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم است که هدف از اجرای آن، تأمین حداکثری منافع ملیدر محدوده‌ای فراتر از مرزهای رسمی یک کشور است. دیپلماسی عمومی کارکردهای مهمی در جهان سیاست امروز بازی می‌کند. به این معنا که تنها هدف بازسازی وجهه‌ مثبت کشوری در میان مخاطبان نیست بلکه در برخی از موارد می‌توان حتی با دیپلماسی عمومی و مردمی، ملتی را بر ضد نظام حاکم و دولت خود شورانید و آنان را همراه سیاست‌های کلان و حتی خرد خود کرد. این گونه است که ملتی تحت تأثیر دیپلماسی عمومی، خواهان هماهنگی دولت با دولت دیگری می‌شود که این گونه در میان مردم و ملت محبوبیت یافته است. روش دیپلماسی عمومی به معنای کاربرد ابزارهای بین فرهنگی و ارتباطات بین الملل در سیاست خارجی است و به گونه‌ای فراگیر شامل دیپلماسی فرهنگی و ارتباطی می‌شود. در همین چارچوب تأثیرگذاری بر نگرش‌های عمومی برای شکل‌دهی و اجرای سیاست خارجی از اهداف دیپلماسی عمومی است. برای دست یابی به این مهم، دادن بورسیه‌های دانش‌جویی به نخبگان کشورها، ایجاد انجمن‌های فعال دانش‌جویی برای مدیریت دانشگاه‌ها، راه اندازی رسانه‌هایی برای کشورهای هدف و مخاطب با نشان دادن جنبه‌های مثبت کشور و مانند آن، می‌توان یک دیپلماسی عمومی فعالی را پدید آورد.

  7. 3-رسانه ها و ديپلماسي عمومي • در دنیایی زندگی می‌کنیم که سایه سنگین رسانه‌ها بر همه ابعاد زندگی بشر سایه افکنده است و کمتر پدیده‌ای را می‌توان یافت که از تاثیرات مثبت و منفی رسانه‌ها بی نصیب مانده باشد در این رهگذر روابط سیاسی و دیپلماسی عمومی از بارزترین نمونه‌های ورود بی‌مهابای رسانه و یکه‌تازی فضای مجازی در تعاملات دیپلماتیک به شمار می‌رودشایان ذکر است دیپلماسی عمومی امروزه از منابع قدرت یک کشور در عرصه بین المللی بشمار می رود، خصوصا اینکه  محورهای پارادایم های سیاسی جهان امروز در حال جا به جایی از ژئوپولتیک و قدرت به سوی توانمندی های فرهنگی  و قدرت نفوذ است. قدرت در چنین وضعیتی تنها از اقناع و اجبار برنمی خیزد، بلکه به شکل فزاینده ای حاصل ارائه اطلاعات و ایجاد جذابیت است و شاید بتوان گفت دیپلماسی عمومی علم و هنر معرفی این قدرت نرم است. یکی از بخش‌ها و سرفصل‌های بحث دیپلماسی عمومی، به نقش آفرینی رسانه‌ها در زمان سفر رهبران و شخصیت‌های سیاسی  اختصاص دارد .عبارت کلیدی که این بحث در ذیل آن مطرح می‌شود "رویدادهای رسانه‌ای" است و برای اولین بار، توسط دو محقق به نام‌های «دایان وانیل و الیهوکاتز» استفاده شد و کارکردهای آن مورد شناسایی قرار گرفت((Dayan,Katz,1992رویدادهای رسانه‌ای از جمله مواردی است که می توان آن را در کارکرد ابزاری رسانه‌ها دسته بندی کرد. یعنی زمانی که یک شخصیت سیاسی با سفر به یک کشور یا دیدار با همتای خود و یا حتی به منظور شرکت در یک اجلاس بین‌المللی، باعث ایجاد تحولی خاص در روابط خارجی می‌شود و می‌تواند به نقطه عطفی در فضای سیاسی تبدیل شود.نکته ظریفی که در این بحث وجود دارد، توجه به نقش تعیین کننده رسانه‌ها به ‌این رویداد‌های سیاسی در حوزه دیپلماسی عمومی است؛ به عبارت دیگر چه بسا سفر‌ها و اتفاقات بسیار مهمی که در دنیای سیاست به وقوع می‌پیوندد، ولی به دلیل بایکوت رسانه‌ای و قرار نگرفتن در کانون توجه رسانه‌ها بازتاب ویژه‌ای از آن رویداد مشاهده نمی‌شود و طبیعی است پوشش خبری چند رسانه محلی با فوت پرینت محدود نیز تاثیر چندانی در انعکاس آن نخواهد داشت و مصرف آن جنبه داخلی پیدا می‌کند.

  8. نکته اصلی که مورد تاکید است اهمیت و حساسیت تسلط به قواعد و ظرافت های آشکار و نهان در نحوه انعکاس و چگونگی پوشش خبری در انواع و اقسام رسانه‌های موجود می‌باشد. به عبارت ساده تر یک سخنرانی و یا مصاحبه خبری در دنیای حقیقی تنها یک بار اتفاق می‌افتد و پس  از آن این رسانه‌ها هستند که بر اساس منویات و سیاست های خود همه عناصر این رویداد را دستکاری کرده و مطابق با اهداف از قبل طراحی شده در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند. به تعبیر دیگر این دیدار‌ها و اتفاقات تنها مواد خامی هستند که رسانه‌ها از آنها فراورده های گوناگونی تولید کرده و به بازار مخاطبین عرضه می‌کنند و در واقع این فراورده ها هستند که افکار عمومی را شکل می دهند و نه مواد خام. بنابراین ناگزیر هستیم که بپذیریم بیان مهمترین نکات و برجسته ترین پیام های سیاسی تنها زمانی در خدمت اهداف دیپلماسی عمومی قرار می‌گیرد که که در دستور کار و در چرخه رسانه‌ها قرار گرفته وبه دست "مصرف کننده" برسد.بر این اساس ایراد سخنرانی و شرکت در گفتگوهای خبری تنها بخشی از وظایف سیاستمداران و نمایندگان ملت ها به شمار می‌رود و بخش مهمتر و حساس تر ماجرا، به مدیریت پیام و ترابری رساندن آن به مخاطبین مربوط می‌شود.

  9. 4-دیپلماسی عمومی در فضای مجازی • کسانی که با اینترنت و فضای مجازی سروکار دارند به این نکته واقف هستند که با گذر زمان روند انتقال پیام به صورت قابل توجهی از شبکه های تلویزیونی ماهواره‌ای به سمت فضای مجازی در حرکت است و شاید بتوان گفت میزان تاثیرگذاری فضای مجازی نسبت به شبکه های تلویزیونی نیز به صورت فزاینده‌ای در حال افزایش است چرا که امتیازات بی‌شماری در فضای مجازی وجود دارد که تلویزیون های بین المللی به صورت ذاتی از آن بی بهره هستند و بدیهی است که برخی از این امتیازات تنها به کشورهایی تعلق می گیرد که از قواعد حاکم بر فضای مجازی، مطلع باشند و بتوانند در درون سرخرگ های اطلاعاتی این محیط حرکت کنند.از مهمترین ویژگی های فضای مجازی از بین رفتن عناصر زمان و مکان، امكان استفاده از جاذبه های رنگین، امکان ارتباط دوسویه و مشارکت مخاطبین در مباحث مطرح شده و امكان قرار دادن تولیدات در یك بازه زمانی طولانی (آرشیو) در معرض دید مخاطبان می‌باشد.از سوی دیگر برخلاف رسانه‌های سنتی، افراد عادی می توانند با ایجاد یك وبلاگ ساده براحتی به طرح مطالب گوناگون  پرداخته و آن را در معرض مخاطبان خود قرار دهند و این درحالی است که سرعت بی رقیب اینترنت موجب شده است تا مطالب تولیدی و پیام های مدنظر در كمترین زمان ممكن بدست مخاطب برسد و از همین رو ضریب تأثیر پیام در شكل دهی به رفتار مخاطب، بالاتر رود.دقت در ویژگی های فضای مجازی ما را به این حقیقت رهنمون می‌سازد که فضای مجازی مناسب ترین و عملیاتی ترین شکل ارتباط با انسان های خارج از مرزهای جغرافیایی کشور به شمار می رود و به همین دلیل شاید بتوان به تعبیری، دوران جدید را دوران دیپلماسی عمومی از طریق فضای مجازی و پایان یکه تازی و منوپلی شبکه های تلویزیونی دانست.

  10. 5-رويکرد ارتباطات بين المللي و ديپلماسي عمومي در آمريكا عليرغم آنکه ريشه ارتباطات بين المللي را مي‌توان تا شکل گيري اولين اجتماعات بشري دنبال کرد ولي مطالعات علمي مربوط به آن قرن بيستمي‌، آمريکايي و به شدت تحت تأثير جنگ جهاني دوم وسپس جنگ سرد است. عوامل اصلي شکل گيري اين رشته در بستر سياست خارجي و جريانات ديپلماسي آمريکا به شرح زير است: 1رشد تخاصمات سياسي و رقابتهاي بين المللي در جريان جنگ سرد 2توسعه ديپلماسي و سازمانهاي بين المللي بعد از جنگ دوم جهاني 3رشد تعارضات ايدئولوژيک و کاربرد رسانه‌هاي جهاني براي اشاعه آنها 4رشد کاربرد فناوريهاي جديد ارتباطي مثل شبكه هاي ماهواره اي و اينتر نت 5   گسترش روزافزون کشور-ملتها به عنوان بازيگران اصلي در صحنه بين المللي 6ظهور آمريکا به عنوان قدرت مسلط جهاني در عرصه‌هاي سياسي، اقتصادي و ارتباطي 7گسترش جريان حرکت و جابجايي انسانها در سطح جهان بر اثر رشد توريسم، برگزاري کنفرانسها، افزايش نهادهاي آموزشي جهاني و تبادل استاد و دانشجو ميان کشورها و از بين رفتن مرزهاي جغرافيايي مثل اتحاديه اروپا 6-ديپلماسي عمومي و جنگ نرم در عرصه رقابت بين الملل آیا هدف دیپلماسی عمومی تنها بازسازی وجهه‌ مثبت کشوری در میان مخاطبان است یا اهداف سیاسی - امنیتی هم دارد؟ در بخش قبلی اشاره شد که در جهان امروز دیپلماسی عمومی و توجه به مردم و نخبگان دیگر کشورها، جایگاه بسیار ممتازی را در راهبردهای سیاسی- امنیتی کشورها پیدا کرده و بخشی از دیپلماسی عمومی در جنگ نرم، از راه ارتباطات آموزشی- فرهنگی و با هدف شناسایی، نخبه پروری و در نهایت ایجاد و استقرار شبکه‌ای کاملاً وابسته در کشور هدف پی‌گیری می‌شود.

  11. 7-چیستی دیپلماسی عمومی در آمريكا بسیاری از محققان و صاحب‌نظران عرصه‌ سیاست بین‌الملل، دولت آمریکا و آژانس اطلاعاتی ایالات متحدهرا بنیان‌گذار دیپلماسی عمومی در جهان می‌دانند. اصطلاح دیپلماسی عمومی نخستین بار در سال 1965 در آمریکا از سوی ادموند گولیون، رئیس مدرسه‌ حقوق و دیپلماسی فلچردر دانشگاه تافتزبه کار گرفته شد و عبارت است از ارتباطات معطوف به منافع ملی یک کشور از راه ارتباط با مردم خارج از مرزهای جغرافیایی.در دهه‌ 80، مدیران کاخ سفید به منظور مقابله با دولت ساندانیست‌ها در نیکاراگوئه، دفتری را به نام اداره‌ دیپلماسی عمومی[برای آمریکای لاتین و جزایر کارائیب راه اندازی کردند که از آن زمان، اصطلاح دیپلماسی عمومی نزد افکار جهانیان معمول شده است.در فرهنگ واژگان روابط بین‌الملل سال 1987وزارت امور خارجه‌ ایالات متحده، دیپلماسی عمومی این چنین تعریف شده است:«دیپلماسی عمومی به برنامه‌های تحت تکفل دولتی بر می‌گردد که هدف آن‌ها مطلع کردن یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است و وسایل اصلی آن عبارت‌اند از: انتشارات، سینما، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون واينترنت است..»

  12. در جريان جنگ سرد مرکز مطالعات بين الملليدر مؤسسه فناوري ماساچوست (MIT) شکل گرفت. اين مرکز در دهه 50 و60 ميلادي به سرعت به يکي از مهم‌ترين نهادهاي مطالعات ارتباطات بين المللي در آمريکا تبديل شد. هدف اصلي پژوهشهاي اين مرکز به کارگيري تکنيکهاي اجتماعي براي کنترل نگرشها و رفتار انساني درسطح توده با تاکيد بر تأثير وسايل ارتباط جمعي برتوسعه اجتماعي جهان سوم بود. در سال 1952 بنياد فورد مبلغ 875000 دلار براي اجراي يک برنامه تحقيقاتي در ارتباطات بين المللي پرداخت واين مرکز تا سال 1956 تحقيقات وسيعي در باره اقناع، تبليغات تجاري، افکار سنجي، بسيج سياسي و نظامي‌‌، گسترش عقايد و ديگر حوزه‌هاي مربوط انجام داد. ام آي تي در آن سالها بااستفاده وسيع از بودجه‌هاي دولتي و شبه دولتي، رشته ارتباطات بين المللي را به سمت مطالعه اطلاعات و تبليغات با هدف افزايش شناخت و توانايي دولت در به کارگيري وسايل ارتباط جمعي در سطح بين المللي جهت داد. اين مطالعات برآن بود که اثرات تبليغي مي‌تواند در تلفيق با توسعه اقتصادي، کمکهاي نظامي‌‌، آموزشهاي سياسي و حمايت آمريکا از دولتهاي دوست تقويت شود. تمام اين فرآيند «تئوري توسعه» نام گرفت. اين برنامه دانشي توليد کرد که هم براي دانشمندان مفيد بود و هم سياستگذاران را راهبري مي‌‌کرد. بر اين اساس مواردي نظير تعارض ميان کرملين و دنياي آزاد، همگرايي و واگرايي اروپا ورشد ناسيوناليسم در آسيا و آفريقا مورد توجه قرار گرفت. مطالعات انتقادي مولانا در مورد برنامه مطالعاتي ام آي تي نشان مي‌دهد که در ديدگاه گروه طراحي پروژه يعني کساني چون جروم برونر والاس کارول، هارولد لاسول، پل لازرسفلدادواردشيلز، هانس اسپير، ايتل دوسولاپولوماکس ميليکانارتباطات بين المللي چيزي فراتر از مطالعه جريان فرامرزي اطلاعات از طريق ابزارهاي الکترونيک بود زيرا هدف مطالعه تبادل کلمات، احساسات و ايده‌هايي بود که نگرشها و رفتارهاي افراد ملتهاي مختلف نسبت به يکديگر را تحت تأثير قرار مي‌داد. . در اين هدف‌گذاري از يک سو بر ابعاد انساني و اجتماعي ارتباطات بين‌المللي در قالب نمادها و نشانه‌ها تاکيد و از سوي ديگر به بررسي شرايط اجتماعي توليد و دريافت تصاوير ذهني ملتها نسبت به يکديگر توجه شده است در نتيجه در پروژه‌هاي ام آي تي مطالعه زمينه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي جوامع ديگر در فرايند ارتباطات بين‌المللي لازم تلقي شد.

  13. توجه برنامه ام آي تي به جوامع ديگر- بنا به مصالح راهبردي- بيشتر معطوف به شناخت ارتباطات نخبگاندر جهان سوم بود زيرا تصور مي‌‌شد در جهان سوم- به علت فقدان مردم سالاري- توده‌ها نقش چنداني در تصميمات حياتي ندارند. از اين رو مواردي چون ميزان حسايت نخبگان نسبت به ارتباطات اجتماعي، پيشينه، ديدگاهها و نقش متخصصان در ارتباطات بين‌المللي تکنيکها و ساختار ارتباطات ميان نخبگان، مذاکره به عنوان ابزار ارتباطات بين المللي، فرايند ميانجيگري رسانه‌ها ميان نخبگان ارتباطي و توده‌ها، مسئله رهبران افکار و چگونگي تأثيرپذيري توده‌ها از آنان مورد توجه ويژه قرار گرفت و در مطالعات دوربرد نسبت به آينده‌نگري در جهان سوم اقداماتي انجام شد (Mowlana,1996:1-38). در اين مدل كه نقطه چين بودن محيط بيروني آن نشان دهنده تاثير پذيري  وتبادل ميان فرايند سياست خارجي كشورها و فضاي بين المللي است، رابطه ميان منافع ملي و هويت فرهنگي لحاظ شده و رابطه اي بيشتر يك سويه ميان هويت و منافع ملي در نظر گرفته شده است چرا كه  ثبات هويت ملي بسيار بيش از منافع ملي است و در بسياري از موارد ، نخبگان يك ملت در جريان فهم و صورتبندي منافع ملي _آگاهانه يا ناآگاهانه – در محيط هويتي خود غوطه ور هستند. خطوط نقطه چين ميان هويت فرهنگي با ديپلماسي عمومي، و منافع ملي با ديپلماسي سنتي نشان دهنده تاثيرات غير مسقيم هريك بر ديگري است، ميان ديپلماسي سنتي و ديپلماسي عمومي رابطه اي تعاملي وجود دارد و در كشور آمريكا نهادهايي براي هماهنگي ميان اين دو مؤلفه سياست خارجي تعبيه شده است ؛ اما اين تعامل در مقام عمل بيشتر به سود ديپلماسي سنتي است ؛تجربه ادغام آژانس اطلاعات ايالات متحده در وزارت خارجه ،پس از 50 سال تلاش براي استقلال نشان از غلبه نهايي رويكرد منفعت محور و استفاده ابزاري ديپلماسي سنتي از ديپلماسي عمومي دارد.

  14. سند "مفهوم یکپارچه و مشترک ارتباطات استراتژیک" اگرچه راهنمای رسمی وزارت دفاع آمريكانیست اما یازده توانمندی حمایتی را مشخص کرده که وزارت دفاع باید در فرایند ارتباطات استراتژیک در آینده اهمیت ویژه‌‌ای برای آنها قائل شود: 1.توانایی برای ادغام تمام فعالیت‌های نیروهای مشترک برای به حداکثر رساندن تأثیر بر مخاطبان منتخب.2.توانایی برای هماهنگی فعالیت‌های نیروهای مشترک با تلاش‌های دیگر نهادها و سازمان‌‌ها در چهارچوب استراتژی ملی. 3.توانایی برای دستیابی، تولید و برقراری اطلاعات و دانش در مورد ادراکات، ایستارها و عقاید مخاطبان بالقوه. 4.توانایی برای دسترسی، تولید و برقراری اطلاعات و دانش در مورد سیستم های ارتباطات اجتماعی پیچیده، که شامل شاخصه‌های کانال‌های رسانه‌ای متعدد؛ نیات، توانایی‌ها و تلاش‌های دیگر تأثیرگذاران و همچنین تأثیر بر حوزه عملیات‌های مشترک است. 5.توانایی شناسایی، بررسی،‌ ترجمه و ارزیابی تأثیر ارتباطات استراتژیک بر دیگران – شامل دولت‌های دوست، گروه‌های غیردولتی، بی‌طرف‌ها، رقباء و دشمنان – به عنوان پایه و اساسی برای واکنش به چنین تأثیراتی. 6.توانایی تخمین تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم فعالیت‌ها و سیگنال‌های بالقوه بر ادراک، ایستار، عقاید و فعالیت‌های مخاطبین منتخب. 7.توانایی فهم و فرمول‌بندی به موقع پیام‌های مشابه فرهنگی.8.توانایی تولید و انتقال سریع اطلاعاتی که برای تأثیرگذاری بر مخاطبان منتخب طراحی شده‌اند. 9.توانایی فهم و هماهنگ‌سازی فعالیت‌های فیزیکی یا ایجاد توانایی‌هایی فیزیکی که برای تأثیر بر مخاطبان منتخب طراحی شده‌اند. 10.توانایی برای مستند سازی فعالیت‌های نیروی مشترک، از طریق ابزار گوناگون، و انتشار اطلاعات کسب شده. 11.توانایی برای هماهنگ‌سازی، مونیتور، اندازه‌گیری، و ارزیابی تأثیرات سیگنال‌های دوستانه در مخاطبان، با دیگر شرکاء و البته با توجه به تأثیرات مورد انتظار.

  15. 8-جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران • تحولات عرصه بین‌الملل و قدرت گرفتن بیش از پیش بازیگران غیردولتی، موجب بروز تحولاتی در چگونگی عملکرد دیپلماسی شده است. امروزه دولت‌ها در قالب برنامه‌هایی برای برقراری ارتباط و تأثیرگذاری بر مخاطب عام و در چهارچوب دیپلماسی عمومی تلاش می‌کنند، تا به برخی از اهداف سیاسی خود دست یابند. در این بین ایران، با توجه به قدرت نرم خود، از جمله کشورهایی است که توانایی بالقوه زیادی در جذب و تأثیرگذاری بر مخاطبان جهانی دارد. با این حال هر چند گام‌هایی در این مسیر برداشته شده است، ولی هنوز برنامه مدون و منسجمی در قالب دیپلماسی عمومی تکوین نشده است. از این رو ضرورت دارد تا با در نظر گرفتن توانایی‌های ایران، استراتژی مدونی برای دیپلماسی عمومی ارائه شود. این استراتژی باید شامل بهره‌گیری از کلیه منابع و طرح و شیوه‌های مشخصی برای برقراری ارتباط با مخاطبان باشد. همچنین الزامات دیپلماسی عمومی باعث می‌شود تا نهادی در قالب دستگاه سیاست خارجی، عهده‌دار تدوین و اجرای دیپلماسی عمومی باشد و سایر نهادها نقش مکمل را برای این نهاد بازی کنند. محوريت مذهب تشيع و فعاليتهايي كه در جذب شيعيان ديگر كشورها در اين زمينه انجام گرفته نمونه اي از ديپلماسي عمومي دولت و حاكميت در سه دهه اخير است كه منجر به افزايش نقش ايران در عرصه منطقه گرديده است . • دولت جمهوري اسلامي ايران طي دهه اخير با راه اندازي شبكه هاي ماهوارهاي به زبانهاي انگليسي و عربي و قرار دادن شبكه هاي داخلي فارسي بر روي ماهواره و فضاي مجازي با هدف كشورهاي فارسي زبان منطقه و كليه فارسي زبانان دنيا سعي در بدست آوردن سهم بيشتري از مخاطب در عرصه منطقه اي و بين المللي براي بهبود وجهه عمومي خود كرده است . ميزباني اجلاس سران كشورهاي اسلامي ميزباني بازيهاي كشورهاي اسلامي برگزاري جشن نوروز با حضور سران كشورهاي برگزار كننده نوروز و.... از نمونه هاي بارز اين سياست در عرصه بين المللي است . • در عرصه داخلي سفرهاي استاني هيئت دولت و برگزاري سخنرانيهاي اختصا صي و مصاحبه هاي مطبوعاتي برگزاري جلسات پرسش و پاسخ از سوي مقامات حكومتي با دانشجويان اساتيد دانشگاه هنرمندان ونخبگان تاثير گذار در مناسبتهاي خاص از جمله سياستها در عرصه ديپلماسي عمومي با هدف بهبود و افزايش تاثير گذاري برمخاطبان داخلي است .

  16. 9-مدل ديپلماسي عمومي و تماس فرهنگي • تلاشهايي که تحت هر يک از عناوين ديپلماسي عمومي‌، فرهنگي يا ارتباطي انجام مي‌‌شود در نهايت منجر به تماس فرهنگي ميان دو فرهنگ مبدا و مقصد مي‌‌شود. در بحث پيرامون تماس فرهنگي، فرهنگ‌ به‌ معناي‌ تمامي‌‌برنامه‌ها و اقداماتي‌ فرض‌ شده‌است‌كه‌ انسانها در چارچوب‌اجتماعي‌ به‌ منظور شكل‌ بخشيدن‌ به‌ زندگي‌ خود و سازگار شدن‌ با محيط‌ مي‌‌پرورانند. در اين‌ ديدگاه‌، فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ رابط‌ ميان‌ جامعه‌ و محيط‌ پيراموني‌ مورد بحث‌ قرارمي‌‌گيرد اين‌ محيط‌ پيراموني‌ چيست‌ و چه‌ تغييراتي‌ را بر تافته‌ است‌؟ «تماس‌ فرهنگي‌» مهم‌ترين‌عامل‌ تغيير محيط‌ پيراموني‌ يك‌ فرهنگ‌ است‌ بيان‌ رابطه‌ ميان‌ نتايج‌ اين‌ تماسهاي‌ فرهنگي‌ بامتغيرهاي‌ درون‌ نظام‌ اجتماعي‌ به‌ خصوص‌ دين‌، دولت‌ و رسانه‌ها موضوع‌ محوري‌ در بررسي‌جامعه‌شناسي‌ تحولات‌ فرهنگي‌ يک کشور‌ است‌. •  در واقع‌ تحولات‌ فرهنگي‌ درون‌ زا و برون‌ زا بايد در يك ‌منظومه‌ واحد ولي‌ چند جانبه‌ مورد بررسي‌ قرار ‌گيرد. اين‌ شيوه‌ عليت‌ دو قطبي‌ در بررسي‌تحولات‌ فرهنگي‌ ريشه‌ در ديدگاههاي‌ نظري‌ روژه‌ باستيد- جامعه شناس نامدار فرانسوي - دارد. او با طرح‌ تعامل‌ ديالكتيك‌ عليت‌بيروني‌ و عليت‌ دروني‌، همه‌ فرا گردهاي‌ فرهنگ‌ پذيري‌ را ناشي‌ از اين‌ تعامل‌ مي‌داند. به‌ نظرباستيد عليت‌ دروني‌ يك‌ فرهنگ‌ يعني‌ شيوه‌ كار كرد ويژه‌ و منطق‌ خاص‌ آن‌ فرهنگ‌ مي‌تواند دگرگوني‌ فرهنگي‌ برون‌ زا را تقويت‌ كند يا نقش‌ باز دارنده ‌ايفا كند. متقابلاً عليت‌ برون‌ زا كه‌ درارتباط‌ با دگرگونيهاي‌ برون‌ زا قرار دارد فقط‌ بر اساس‌ عليت‌ دروني‌ عمل‌ مي‌‌كند. به‌ عبارت‌ ديگرعليت‌ دو قطبي‌ پديده‌ واكنشهاي‌ زنجيره‌اي‌ در تحولات‌ فرهنگي‌ را به‌ شرح‌ زير توضيح‌ مي‌دهد:عليت‌ بيروني‌ دگرگوني‌ را در مقطعي‌ خاص‌ از زمان‌ در يك‌ فرهنگ‌ بر مي‌انگيزاند؛ فرهنگ‌ مقصداين‌ دگرگوني‌ را بر اساس‌ منطق‌ خاص‌ خود «جذب‌» مي‌‌كند و مجموعه‌اي‌ از سازگاريهاي‌ پي‌ درپي‌ را به‌ همراه‌ مي‌‌آورد يعني‌ عليت‌ بيروني‌ انگيزاننده‌ عليت‌ دروني‌ است‌ و در شرايط‌ عادي‌بدون‌ وجود زمينه‌ در فرهنگ‌ پذيرنده‌، امكان‌ تغيير فرهنگي‌ در اثر تماس‌ فرهنگي‌ وجود ندارد ودر مقابل‌ ديالكتيك‌ پوياي‌ دروني‌ و بيروني‌ منجر به‌ يك‌ ساخت‌ بندي‌ جديد فرهنگي‌ مي‌‌شود. كيفيت‌ اين‌ ساخت‌ بندي‌ جديد بسته‌ به‌ چگونگي‌ تماس‌ تفاوت‌ مي‌‌كند و نتايجي‌ كاملاً مختلف‌ اززوال‌ فرهنگي‌ تا شكوفايي‌ فرهنگي‌ را به‌ دنبال‌ دارد. فرهنگ‌ِ خالص‌ و بدون‌ تماس‌ و تغيير وجودندارد و در اين‌ فرا گرد هر فرهنگي‌ كه‌ در موقعيت‌ تماس‌ فرهنگي‌ قرار مي‌‌گيرد دستخوش‌ مراحل‌ساخت‌ زدايي‌ و ساخت‌ يابي‌ مجدد مي‌‌شود. از اينجاست‌ كه‌ برداشت‌ پويا از فرهنگ‌ بجاي‌برداشت‌ ايستا مي‌نشيند و ساخت‌ گرايي‌ لوي‌ اشتراوس‌ جاي‌ خود را به‌ ساخت‌ يابي‌ باستيد مي‌دهد اگر ساخت‌ زدايي‌ِ ناشي‌ از تماس‌ با ساخت‌ يابي‌ِ جديدي‌ كه‌ناشي‌ از قوت‌ دروني‌ فرهنگ‌ مقصد است‌ همراه‌ شود شكوفايي‌ فرهنگي‌ پيش‌ مي‌‌آيد و اگرساخت‌ زدايي‌ بدون‌ ساخت‌ يابي‌ صورت‌ گيرد انحطاط‌ فرهنگي محتمل خواهد بود..

  17. در اين مدل به جاي تقسيم ديپلماسي عمومي به ديپلماسي فرهنگي و ديپلماسي رسانه اي ، دو وجه از ديپلماسي عمومي يعني ارتباطات بين المللي و ارتباطات بين فرهنگي مورد توجه قرار گرفت.علت اين است كه از منظر ارتباطات مي توانيم ديپلماسي عمومي را "ارتباط ميان ملتها از طريق - يا با واسطه – دولتها"  تعريف نمائيم و با پذيرش چنين تعريفي ما با دو وجه همپوشان از ارتباطات  - ونه صرفا دو تكنيك ديپلماتيك – روبرو خواهيم بود.رويكرد ارتباطات بين المللي  همان گونه كه در مقاله آمد بيشتر بر ارتباطات رسانه اي و با واسطه تكيه مي كند ؛اگرچه در يك ديدگاه وسيعتر گفته مي شود ارتباطات بين المللي شامل - و نه محدود به - ارتباطات بين فرهنگي نيز هست ولي مقيد كردن ارتباطات بين المللي به رسانه محور بودن ، از نظر مفهومي و ايجاد تمايز بسيار مفيد است . اين رسانه ها يا كانالها خود از نظر سرعت انتقال و ماندگاري پيام به دو نوع كند و سريع تقسيم مي شوند:رسانه هاي چاپي اعم از كتاب و مجله ،كند تلقي مي شوند و ارتباطات رايانه اي  و راديو و تلويزيوني ،از رسانه هاي سريع به شمار مي آيند. خط نقطه چين عمودي و قرار گرفتن رويكرد ارتباطات بين المللي در سمت راست مدل ،ذيل منافع ملي ،نشان دهنده تأثير گذاري حوزه منافع ملي بر رويكرد ارتباطات بين المللي است. علت اين امر ،تعامل سنگين رسانه ها با حاكميت ملي در مسائل جاري و سرعت تصميم گيري در ارتباطات بين المللي است. رويكرد ارتباطات بين فرهنگي بيشتر با تماس چهره به چهره و به خصوص حضور يك فرد متعلق به يك فرهنگ دريك محيط فرهنگي ديگر مرتبط است؛ نقطه چين پر رنگ در ميانه عرضي مدل نمودار جداسازي محيط فرهنگي كشورهاي مبدأ و كشور هدف است؛ سياست خارجي و سياست فرهنگي كشور هدف مهمترين عوامل تأثير گذار بر حجم ،شدت و جهت تماس دو فرهنگ است اگر سياست خارجي ، موافق توسعه روابط با كشور مبدأ و سياست فرهنگي ، موافق گشاده گي نسبت به فرهنگهاي ديگر باشد،  ديپلماسي عمومي ، موجب تماس فرهنگ و جامعه كشور مبدأ با فرهنگ و جامعه مقصد مي شود  و در غير اين صورت تماس فرهنگي با موانع و مشكلاتي مواجه مي شود.

  18. به شرط اقتدار  و تدبيرحاكميت در مورد مرزهاي فرهنگي خود ،اين امكان وجود دارد كه جريان واردات فرهنگي و ارتباطي ، به نحو گزينشي و با رويكرد به گزيني مديريت شود ؛عبور پيكانهاي خط چين شده در ميان كادر سياست خارجي و سياست فرهنگي نماد امكان چنين گزينشي است.از طرف ديگر ملاحظات مربوط به سياست خارجي ، سياست فرهنگي و فرهنگ عمومي در كشور هدف باعث مي شود طراحان و مجريان ديپلماسي عمومي در كشور مبدأ ،دست به ويراستاري بين فرهنگي بزنند و خود نيز از ميان انبوه اقلام و پيامهاي فرهنگي  متناسبترين ها با فرهنگ و جامعه كشور مقصد را گزينش كنند.عبور اين پيامها از دوفيلتر ويراستاري بين فرهنگي از طرف كشور مبدأ و سياست  خارجي و فرهنگي در كشور مقصد  و دريافت اين پيامهاي گزينش شده، توسط گروههاي هدف، موجب «تماس‌ فرهنگي‌» مي شود كه مهم‌ترين‌عامل‌ تغيير محيط‌ پيراموني‌ يك‌ فرهنگ‌ است.  از قرن هيجدهم دو رويکرد اساسي نسبت به مفهوم فرهنگ در مقابل يکديگر قرار گرفتند؛ از يک سو در جريان انقلاب صنعتي و غلبه ديدگاههاي تکامل گرا در مردم شناسي و جامعه شناسي، اصطلاح فرهنگ به گونه‌اي اروپامدار صرفاً به «دستاوردهاي با ارزش»، فرهنگ متعالي نخبگان و آثار هنرمنداني چون گوته و بتهوون محدود شد. ريموند ويليامز (1921-1988) - از پيشگامان مکتب مطالعات فرهنگي در دانشگاه بيرمنگام- اين امر را ناشي از پديده تفکيک اجتماعي و تخصصي شدن روز افزون عملکردها در جامعه مي‌داند؛ يعني جدا کردن عملي ِ فعاليتهاي معينِ اخلاقي و روشنفکرانه از بقيه ابعاد جامعه و کوشش براي خلق ارزشهاي نهايي به منظور به دست آوردن معيار هايي براي قضاوت در باره ساير فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي (Fekete,1977 ؛ بيلينگتون و ديگران، 37:1380)در اين ديدگاه، مفهوم سازي براي فرهنگ جستجويي است براي «انواع تازه‌اي از روابط اجتماعي»که غايت آن، آرمانِ«پيشرفت انسان» و «انسان پيشرفته» است از اين منظر تمدن، اوج فرهنگ و دستاوردهاي نخبگان اروپايي قله‌هاي فرهنگ تلقي شد.

  19.  مهم‌ترين تفاوت ارتباطات بين فرهنگي با ارتباطات بين المللي آن است كه اولي اغلب مبتني بر ارتباط بي واسطه، حضوري و رودر روي يك فرد يا گروه با فرهنگ ديگر و داراي فرآيندي كند و آثاري پايدار است و در مقابل ارتباطات بين المللي نه تنها بر اين شيوه تكيه مي‌كند بلكه علاوه بر آن مبتني بر ارائه تصويري از يك فرهنگ از طريق وسائل ارتباط جمعي براي مخاطبان فراگير از فرهنگهاي ديگر است و داراي بردي وسيع، فرآيندي سريع و آثاري گذراست. به همين دليل در بسياري از کشورها از جمله انگلستان و آمريكا جايگاه سازماني اقدامات و برنامه‌هاي موسوم به روابط فرهنگي بين المللي - که مبتني بر رويکرد ارتباطات بين فرهنگي است - از برنامه‌ها ي اطلاع رساني - كه مبتني بر رويكرد ارتباطات بين المللي است - تفکيک شده است (Sablosky,1999:60). نفوذو اثر گذاريدو هدف اصلي ديپلماسي فرهنگي است. ديپلماسي فرهنگي- مبتني بر تجربه فرانسويها در قرن نوزدهم- در ابتدا به معناي سرمايه گذاري براي تأسيس مدارس و مؤسسات فرهنگي در کشورهاي مورد نظر بر مبناي اهداف استراتژيک بود. کاواليروجانشين رئيس شوراي بريتانيا در مقاله‌اي با عنوان «ديپلماسي فرهنگي: ديپلماسي تأثير گذاري» آغاز شكل گيري ديپلماسي فرهنگي را همراهي گروهي از هنرمندان فرانسوي با هيئت اعزامي دوك لوكزامبورك به دربار پرتغال در برزيل به سال 1816 مي‌داند؛ اين هنرمندان هديه رسمي‌‌ و سفيران فرهنگي فرانسه براي تأسيس يك مدرسه هنرهاي زيبا در ريو دوژانيرو بودند سال بعد دو دانشمند زمين شناس پروسي، هيئت سياسي كشور خود را در جريان ازدواج شاهزاده پرتغال همراهي كردند تا به مردم و دربار پرتغال جهان جديد را بشناسانند. در واقع دو كشور فرانسه و آلمان همان‌گونه كه آغازگران ديپلماسي فرهنگي بودند هنوز هم بيشترين سرمايه گذاري ملي را در اين راه مي‌نمايند (Cavaliero,1986:139 ). مؤسسه آليانس فرانسه زير نفوذ يهوديان از سال 1883 و پس از شکست از پروس کار خود را آغاز کرد. اين مؤسسه براي تدريس زبان فرانسه در مستعمرات و بقيه کشورها ايجاد شد. در 1902 مؤسسه لاي ميسيون براي آموزش غير مذهبي در ماوراء بحار و در سال 1910 دفتر ملي براي تبادلات مدرسه‌اي و دانشگاهي و اداره مدارس و مؤسسات فرانسوي خارج از کشور تأسيس شد. پيشتازي فرانسه در نهادينه کردن روابط فرهنگي بين المللي باعث شد تا در اين زمينه يك مدل فرانسوي شکل بگيرد. اين مدل که شامل آموزش زبان، تعليم و تربيت، تبادلات علمي‌‌و حتي مذهبي مي‌شود، توسط بسياري از کشورها پذيرفته و دنبال شده است.

  20. 10-منابع و مراجع • 1-   اتكينسون، ديويد و مارك رابوي، راديو و تلويزيون در خدمت عموم، چالشهاي قرن بيست و يكم، ترجمه مرتضي ثاقب فر، تهران:سروش، 1381 . • 2-      ارگانسكي، اي ف ك، سياست جهان، ترجمه حسين فرهودي، تهران:بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1348. • 3-      آشوری، داريوش ، تعريف ها و مفهوم فرهنگ، تهران:آگاه، 1380. • 4-      باربر، جيمز و اسميت، مايكل، ماهيت سياستگذاري خارجي در دنياي وابستگي متقابل كشورها، ترجمه حسين سيف زاده، تهران:، نشر قومس، ‌ 1372. • 5-      بهزادي، حميد، اصول روابط بين الملل و سياست خارجي، تهران:دهخدا، 1352. • 6-      پهلوان، چنگيز ، فرهنگ شناسي، تهران:پيام امروز، 1378‌. • 7-      پيترز، رادولف، اسلام و استعمار، مترجم محمد خرقاني، مشهد:آستان قدس، ‌ 1365. • 8-      جردن، تري ج. و راونتري، لستر، مقدمه اي بر جغرافياي فرهنگي، ترجمه سيمين تولايي و محمد سليماني، تهران:پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، 1380. • 9-      رابرتسون، رونالد‌ ، جهانی شدن:تئوريهای اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه کمال پولادی، تهران: ثالث، 1380. • 10-   سامووار، لاري و ديگران‌ ، ارتباط بين فرهنگها، ترجمه غلامرضا کياني و اکبر مير حسني، تهران: انتشارات باز، 1378. • 1-   سليمی، حسين، تاثير فرهنگ بر روابط بين الملل(با تاکيد بر انديشه حقوق بشر)، پايان نامه دکتری، تهران:دانشگاه تربيت مدرس، 1378. • 12-   سيف اللهي، سيف الله، مبانی جامعه شناسي، تهران:مرنديز، ‌ 1373. • 13-   قوام، عبدالعلي، اصول سياست خارجي و بين الملل، تهران:سمت، 1370. • 14-   کاسيرر، ارنست، افسانه دولت، ترجمه نجف دريابندری، تهران:خوارزمی،1362. • 15-   كاكس، رابرت دبليو، رئاليسم نو چشم اندازي بر چند جانبه گرايي، ترجمه مهدي رحماني، تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1380. • 16-   کرچ، ديويد و کراچفيلد، ريچارد و بلاکی اجرتون‌، فرد دراجتماع، ترجمه محمود صناعی، تهران: فرانکلين، 1347. • 17-   مورگنتا، هانس جي‌ ، سياست ميان ملتها، ترجمه حميرا مشير زاده، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي، 1374. • 18-   مولانا، حميد، مصاحبه با بنيان‌گذار و مدير برنامه ارتباطات بين‌الملل دانشكده خدمات بين المللي دانشگاه آمريكن، 1382. • 19-   هالستي، كي جي ، مباني تحليل سياست بين الملل، ترجمه بهرام مستقيمي و مسعود طارم سري، تهران:دفترمطالعات سياسي و بين ا • لمللي، 1373 • نشريه مرکز تحقيقات دانشگاه امام صادق عليه السلام20 • فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق عليه السلام / شماره 21 / بهار 1383 • 20نای، جوزف (1387)، قدرت نرم‌: ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران‌: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ دوم،ص19421. گیلبوآ، ایتان (1388)، ارتباطات جهانی و سیاست خارجی. ترجمه حسام الدین آشنا و محمدصادق اسماعیلی، تهران‌: دانشگاه امام صادق(ع)، ص81-8015. Martin Manning  . درویش، پیشین، ص 1622. میلسن، ژان (1388)، دیپلماسی عمومی نوین‌: کاربرد قدرت نرم در روابط بین الملل، ترجمه رضا کلهر و سید محسن روحانی، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)و دبیرخانه همایش عملیات روانی، چاپ دوم،ص54-5323گروه مطالعاتی امنیت ملی (1388)، تهدید نرم و راهبردهای مقابله، تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی،ص117-11524آشنا، حسام الدین(1383).فرهنگ ، ارتباطات و سیاست خارجی، ارائه مدلی برای دیپلماسی عمومی.فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام شماره 2125- اسماعیلی  ،محمد (1388) ،"دیپلماسی رسانه‌‌ای با تمرکز بر نقش سازمان صد وسیما " انتشارات جام جم

More Related