1 / 52

امام مهدی  در روایات

. امام مهدی  در روایات. ضرورت بحث از روایات. قرآن و عقل، اصول و کلیات معارف مهدوی را بیان و اثبات می ‌ کنند. آنچه عهده دار بیان جزئیات و شرح کلیات معارف مهدویست، روایات رسیده از پیامبر  و امامان  است.

Download Presentation

امام مهدی  در روایات

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. امام مهدی در روایات

  2. ضرورت بحث از روایات • قرآن و عقل، اصول و کلیات معارف مهدوی را بیان و اثبات می‌کنند. • آنچه عهده دار بیان جزئیات و شرح کلیات معارف مهدویست، روایات رسیده از پیامبر و امامان است. • بنابراین بدون مراجعه به روایات نمی‌توان در مورد معارف مهدوی به فهم دقیق و صحیحی دست یافت.

  3. واژه شناسی • 1. حدیث، روایت و خبر: حکایت قول، فعل یا تقریر معصوم است. این حکایت گاهی صحیح و گاهی حسن یا موثق یا ضعیف است. (روایت ضعیف غیر از روایت جعلی است) • 2. سنت: قول، فعل یا تقریر معصوم است. (حکایت ثابت شده) • 3. متواتر: حدیثی که راویان آن در هر زمان به تعدادی هستند که هم دست شدنشان بر دروغ‌پردازی عادتاً محال است. • 4. صحاح سته: شش کتاب حدیثی معتبر نزد اهل سنت. صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابو داود، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابن ماجه.

  4. کتاب‌های روایی مهدویت • 1. کتاب‌های روائی شیعه • 2. کتاب‌های اهل تسنن

  5. کتاب‌های روائی شیعه 11. کشف الغمة، علی بن عیسی اِربلی(م693) 12. منتخب الأنوار المضيئةسيد على بن عبدالكريم نيلى نجفى‏ (ق 9) 13. كفاية الأثر على بن محمد خزاز قمى رازى‏ (ق 4) 14. بحار الانوار علامه مجلسی (م 1110) 15. اثبات الهداه، شيخ حر عاملي (م 1104) 17. كفاية المهتدي، سید محمد مير لوحي چهل حدیث (م 1083) 18. إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب حائری یزدی (م 1323)‏ 19. معجم احادیث الأمام المهدی هشت جلدی گروهی (معاصر) 20. منتخب الأثر، صافی گلپایگانی (معاصر) • اثبات الغيبه، فضل بن شاذان (م 260) • کافی ثقه الاسلام کلینی (م 329) • اثبات الوصيه، علی بن حسین مسعودي (زنده در 333) • الهدایة الکبری، حسین بن حمدان خصیبی از سران فاسد غالیان (م 334) • کتاب الغیبه مرحوم نعمانی (م 360) • کمال الدین شیخ صدوق (م 381) • الغیبه للحجه شیخ طوسی (م 460) • ارشاد شیخ مفید (م 413) • دلائل الامامه جریر طبری (ح 460) • إعلام الورى (ربیع الشیعه) فضل بن حسن طبرسى‏ (م 548) • احتجاج احمد بن علی طبرسی(ح 550)

  6. کتاب‌های اهل تسنن 9. البيان في أخبار صاحب الزمان محمد بن يوسف گنجي (م 658) 10. العرف الوردي في أخبار المهدي سیوطی (م 911) 11. القول المختصر ابن حَجَر الهَيْتَمي (م974) 12. البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان علی بن حسام الدین متقی هندی (م975) 13. النهاية في الفتن والملاحم، ابن کثیر (م 774) 14. کتاب الفتن، نعيم بن حماد مروزي (م 228) 1. المهدي المنتظر في ضوء الأحاديثوالآثار الصحيحةعبدالعليم بستوی(معاصر) 2. الموسوعة في أحاديث المهدي الضعيفة والموضوعةعبدالعليم بستوی 3. سنن ابوداود سليمان بن الأشعث (م 275) 4. الجامع الكبير (سنن ترمذي) محمد بن عيسى ترمذي (م 279) 5. سنن ابن ماجه محمد بن يزيد قزويني (م 273) 6. مسند احمد احمد بن حنبل (م241) 7. المستدرك على الصحيحين محمد بن عبد الله نيشابوري(م 405) 8. عقد الدرر فی اخبار المنتظر يوسف بن يحيى مقدسي شافعي (م بعد 658)

  7. اعتبار و قوّت احادیث مهدویت • 1. اولین کسی که مسألة مهدویت را بیان کرده است شخص پیامبر اسلام است. • 2. حدود 68 نفر از صحابة پیامبر احادیث مهدوی را بی‌واسطهاز پیامبر اسلام شنیده و نقل کرده‌اند. (نام 33 نفر با روایاتشان در کتاب طبقات راویان احادیث مهدویت آمده است) • 3. دست کم 164 نفر از دانشمندان اهل سنّت روایات مهدویت را در کتاب‌های خود آورده‌اند. • 4. بیش از 62 تن از دانشمندان اهل سنّت به متواتر بودن احادیث مهدویت در کتاب‌های خود تصریح کرده‌اند. (ابوالفیض شافعی (احمد بن محمد بن الصدیق) استاد دانشگاه الازهر در کتاب ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون در هر طبقه 30 راوی را نام برده است) • 5. صحت احادیث امام مهدی را 37 تن از نویسندگان اهل سنّت بیان کرده‌اند. (در انتظار ققنوس، این تعداد، شصت نفر ذکر شده است.)

  8. آمار احادیث • کتاب معجم أحادیث الإمام المهدیهشت جلدی: • 563 حدیث از پیامبر اسلام جلدهای یک، دو و سه • 867 حدیث از ائمه جلدهای چهار و پنج و شش • 422 حدیث تفسیری در ذیل آیات مهدوی جلد هفتم • جلد هشتم، فهرست. • مجموعاً 1852 حدیث • کتاب منتخب الاثر سه جلدی • 1287 حدیث را به صورت موضوع بندی آورده است.

  9. انواع کلی احادیث • احادیث مهدویت در نگاه کلی می‌تواند چهار نوع باشد: • 1. روایات تفسیری: روایاتی که تفسیر و تأویل آیات را به امام مهدی بیان می‌کند. • 2. روایات إخباری: روایاتی که از آینده خبر می‌دهد. مانند: نشانه‌های ظهور، نحوة حکومت حضرت • 3. روایات تاریخی: روایاتی که از گذشته خبر می‌دهد. مانند: نحوة ولادت، تاریخ زندگانی امام و تشرفات به محضر امام. • 4. روایات تبیینی: روایاتی که روشنگر هستند. مانند بیان علت غیبت، اهمیت انتظار، وظایف منتظران، حکم گفتن نام امام.

  10. تقسیم بندی احادیث احادیث عامّ: احادیثی که شامل تمام امامان است. 1. حدیث ثقلین 2. مرگ جاهلی 3. دوازده جانشین 4. امان اهل زمین احادیث خاصّ: احادیثی که ویژة امام مهدی است.

  11. احادیث عام

  12. 1. حدیث ثقلین • صحيح مسلم(م261)، ج4 ص 1873، حدیث 36 (2408): زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ... قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمًا فِينَا خَطِيبًا، بِمَاءٍ يُدْعَى خُمًّا بَيْنَ مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَوَعَظَ وَذَكَّرَ ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ، أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ، وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ. فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي. فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ: وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. مسلم با چهار سند این روایت را از زید بن ارقم نقل کرده است.

  13. سنن ترمذي (م279)، ج 5، ص 663: از زید بن ارقم و ابو سعید خُدْرِيِّ (وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي) نقل کرده و می آورد هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ ألباني نیز حکم به صحت سند کرده • سنن الكبرى نسائي(م303)، ج 7، ص 320):زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ • مصنف ابن أبي شيبة (م235)، ج 6، ص309:زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ • مسند أحمد (م241)،ج 17، ص 169: ابو سعید خُدْرِيِّ و ج 32، ص 10:زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ و ج 35، ص 456:زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ • سنن دارمي(255) و مسند بزاز (م292) و مسند أبي يعلى موصلي (م307)و صحيح ابن خزيمة (م311) و طبرانی (م360) در (معجم الکبیر و الاوسط و الصغیر) و المستدرك على الصحيحين حاكم نیشابوری (م405) (حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ) و سنن الکبرای بیهقی (م458) • 34 صحابه نقل کرده‌اند و 187 نفر از اهل سنت در کتب خود آورده‌اند.

  14. فهم بزرگان اهل سنت • سمهودی(م 911): هذا الخبر يفهم وجود من يكون أهلا للتمسك به من أهل البيت و العترة الطاهرة في كل زمن إلى قيام الساعة. • علامه مناوی، فیض القدیر (شرح جامع الصغیر سیوطی) ج3ص15

  15. ابن حجر هيتمي (احمد بن محمد) (م974): ثمَّ اعْلَم أَن لحَدِيث التَّمَسُّك بذلك طرقا كَثِيرَة وَردت عَن نَيف وَعشْرين صحابيا... وَفِي بعض تِلْكَ الطّرق انه قَالَ ذَلِك بِحجَّة الْوَدَاع بعَرِقَة وَفِي أُخْرَى أَنه قَالَه بِالْمَدِينَةِ فِي مَرضه وَقد امْتَلَأت الْحُجْرَة بِأَصْحَابِهِ وَفِي أُخْرَى أَنه قَالَ ذَلِك بغدير خم وَفِي أُخْرَى أَنه قَالَه لما قَامَ خَطِيبًا بعد انْصِرَافه من الطَّائِف كَمَا مر وَلَا تنَافِي إِذْ لَا مَانع من أَنه كرر عَلَيْهِم ذَلِك فِي تِلْكَ المواطن وَغَيرهَا اهتماما بشأن الْكتاب الْعَزِيز والعترة الطاهرة... وَفِي أَحَادِيث الْحَث على التَّمَسُّك بِأَهْل الْبَيْت إِشَارَة إِلَى عدم انْقِطَاع متأهل مِنْهُم للتمسك بِهِ إِلَى يَوْم الْقِيَامَة كَمَا أَن الْكتاب الْعَزِيز كَذَلِك وَلِهَذَا كَانُوا أَمَانًا لأهل الأَرْض... ثمَّ أَحَق من يتَمَسَّك بِهِ مِنْهُم إمَامهمْ وعالمهم عَليّ بن أبي طَالب كرم الله وَجهه لما قدمْنَاهُ من مزِيد علمه ودقائق مستنبطاته وَمن ثمَّ قَالَ أَبُو بكر رَضِي الله عَنهُ عَليّ عترة رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ سلم أَي الَّذين حث على التَّمَسُّك بهم فخصه بِمَا قُلْنَا وَ كَذَلِكَ خصّه صلى الله عَلَيْهِ وَ سلم بِمَا مر يَوْم غَدِير خم. • الصواعق المحرقه على أهل الرفض والضلال والزندقه، ج 2، ص440

  16. عبدالرؤوف مناوی (م1031)، کلام ابن حجر را نقل کرده و میآورد: زاد في رواية كهاتين و أشار بأصبعيه و في هذا مع قوله أولا إني تارك فيكم تلويح بل تصريح بأنهما كتوأمين خلفهما و وصى أمته بحسن معاملتهما و إيثار حقهما على أنفسهما و استمساك بهما في الدين أما الكتاب فلأنه معدن العلوم الدينية و الأسرار و الحكم الشرعية و كنوز الحقائق و خفايا الدقائق و أما العترة فلأن العنصر إذا طاب أعان على فهم الدين فطيب العنصر يؤدي إلى حسن الأخلاق و محاسنها تؤدي إلى صفاء القلب و نزاهته و طهارته. • فیض القدیر (شرح جامع الصغیر سیوطی) ج3ص15

  17. توجیه وهابی‌ها (عبد الله بن عبد المحسن التركي) رئیس دانشگاه محمد بن سعود شهر ریاض عربستان پاورقی کتاب مسند أحمد (چاپ موسسه الرسالة 45 جلدی که با اشراف وی چاپ شده) ج17، ص 175: در توضیح حدیث «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ» و عترتي: كأنه صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ جعلهم قائمين مقامه، فكما كان في حياته القرآن و النبي، كذلك بعده القرآن وأهل بيته، و لكن قيامهم مقامه في وجوب المحبة و المراعاة و الإحسان، لا في العمل بأقوالهم و آرائهم، بل المرجع في العمل، الكتاب و السنة، و الله تعالى أعلم. قلنا: و قد ورد التصريح بأن المراد من قوله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ:"و عترتي أهل بيتي"هو وجوب مراعاتهم و محبتهم، و اجتناب ما يسوؤهم، و الاحتراز عما يؤذيهم و ما ورد مما يفهم منه وجوب الاقتداء بهم، و الأخذ بأقوالهم و العمل بها، مثل قوله: "لن تضلوا بعدهما" أو:"لن تضلوا إن اتبعتموهما"، فأسانيده ضعيفة لا يصلح الاحتجاج بها، و هذه التثنية: (بعدهما) (اتبعتموهما) من أوهام ضعفة الرواة، و يؤيد ذلك أن النبي صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ في خطبة حجة الوداع لم يذكر سوى وجوب الاعتصام بكتاب الله تعالى، فقال -كما عند مسلم من حديث جابر-: "تركت فيكم ما لن تضلوا بعده إن اعتصمتم به، كتاب الله"و لم يذكر العتْرة و لما قفل من حجة الوداع، و نزل غدير خُم، أحس بدنو أجله و قال:"يوشك أن يأتيني رسول ربي فأجيب" فأوصاهم بالاعتصام بكتاب الله مرة أخرى و أردف ذلك بتذكيرهم بعترته أهل بيته، فقال:"إني قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا: كتاب الله، و عترتي أهل بيتي" فقولُه هنا:"و عترتي أهل بيتي" منصوب بفعل محذوف، يعني:"احفظوا عترتي" أو "أذكركم الله في عترتي" كما هو نص مسلم.

  18. نقل دیگر حدیث ثقلین • عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنِّي قَدْ خَلَّفْتُ فِيكُمُ اثْنَيْنِ، لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُمَا أَبَدًا، كِتَابَ اللَّهِ، وَنَسَبِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ. • نور الدین هیثمی (علی بن ابی‌بکر) (م807)، كشف الأستار عن زوائد البزار، ج 3، ص 223: حدیث 2617 • نسبی نیز گویای همان عترتی و اهل بیتی است. • البته حاکم نیشابوری در المستدرك على الصحيحين، ج 1، ص 172 این حدیث ابو هریره را كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّتِي، آورده است. • لذا به بررسی واژه «سنتی» در روایات می پردازیم.

  19. روایت‌های «سنّتی» 1. موطأ مالك (م179)،ج 5، ص 1323 حدیث 3338/678: مَالِكٌ؛ أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم قَالَ: تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا: كِتَابَ اللهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ این حدیث چون سند ندارد و مرسل است قابل پذیرش نیست. 2. التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد، (يوسف بن عبد الله، ابن عبد البر القرطبي (م 463))، ج 24، ص 331: وَحَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الديبلي قال حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ الْفَرَائِضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُنَيْنِيُّ عَنْ كَثِيرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. کثیر بن عبد الله را ضعیف و دروغ‌گو خوانده‌اند.

  20. 3. السنة مروزي، (م294)، ص25: حدیث 68: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى، ثنا ابْنُ أَبِي أُوَيْسٍ، حَدَّثَنِي أَبِي، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِيِّ، وَعَنْ ثَوْرِ بْنِ يَزِيدَ الدَّيْلِيِّ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: ... وَقَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ مَا إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ فَلَنْ تَضِلُّوا أَبَدًا، كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ. اسماعیل بن ابی اویس توسط نسائی تضعیف شده 4. الشريعة، محمد بن حسین آجري (م 360)، ج 5، ص 2219: حدیث 1704: وَحَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي دَاوُدَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ شَبِيبٍ الرَّبَعِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى أَبُو غَسَّانَ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ الزُّهْرِيِّ عَنْ عِكْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَطَبَ النَّاسَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَقَالَ: ... ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِهَا: «أَلَا وَإِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا، كِتَابَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ. عبد الله بن شبیب ربعی تضعیف شده است.

  21. 5. المستدرك على الصحيحين حاکم (م405)، ج 1، ص 171، حدیث 318: حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ الْفَقِيهُ، أَنْبَأَ الْعَبَّاسُ بْنُ الْفَضْلِ الْأَسْفَاطِيُّ، ثنا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي أُوَيْسٍ، وَأَخْبَرَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَضْلِ الشَّعْرَانِيُّ، ثنا جَدِّي، ثنا ابْنُ أَبِي أُوَيْسٍ، حَدَّثَنِي أَبِي، عَنْ ثَوْرِ بْنِ زَيْدٍ الدِّيلِيِّ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ فَلَنْ تَضِلُّوا أَبَدًا كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ. اسماعیل بن ابی اویس توسط نسائی تضعیف شده 6. المستدرك على الصحيحين للحاكم (1/ 172):319 - أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ إِسْحَاقَ الْفَقِيهُ، أَنْبَأَ مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ السَّكَنِ الْوَاسِطِيُّ، ثنا دَاوُدُ بْنُ عَمْرٍو الضَّبِّيُّ، ثنا صَالِحُ بْنُ مُوسَى الطَّلْحِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ رُفَيْعٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ شَيْئَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُمَا: كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّتِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ ابن حجر، صالح بن موسی الطلحی را متروک خوانده (حدیث وی را باید ترک کرد.)

  22. معنای اهل بیت در حدیث ثقلین • قرآن(33 احزاب): إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. • سنن الترمذي (5/ 352): 3206 - حَدَّثَنَا عَبْدُ بْنُ حُمَيْدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَفَّانُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الفَجْرِ يَقُولُ: «الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ البَيْتِ» {إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا} هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ

  23. معنای عترتی • ابن اثیر در النهایة، ج 3، ص 177، می‌گوید: عِتْرَة الرَّجُلِ: أخَصُّ أقَارِبه وعِتْرَة النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: بَنْو عَبْد المُطَّلب. وَقِيلَ: أهلُ بيتِه الأقْرَبُون وَهُمْ أوْلادُه وعليٌّ وأوْلادُه. • معلوم است که عترت همة منسوبان به پیامبر را در بر نمی‌گیرد بلکه به قرینة قرار گرفتن در کنار قرآن افرادی همتای قرآن هستند که تمسک به آنان مانع از لغزش است. • قال الحكيم (الترمذی): و المراد بعترته هنا العلماء العاملون إذ هم الذين لا يفارقون القرآن أما نحو جاهل و عالم مِخْلَط (بالكسر الذى يَخْلِطُ الأشياء فيلبسها على السامعين و الناظرين‏) فأجنبي من هذا المقام. • علامه مناوی فیض القدیر ج3ص15،

  24. امام مهد ی از عترت و اهل بیت • سنن أبي داود، ج 4، ص 107 حدیث:4284 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّقِّيُّ، حَدَّثَنَا أَبُو الْمَلِيحِ الْحَسَنُ بْنُ عُمَرَ، عَنْ زِيَادِ بْنِ بَيَانٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ نُفَيْلٍ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيِّبِ، عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ، قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «الْمَهْدِيُّ مِنْ عِتْرَتِي، مِنْ وَلَدِ فَاطِمَةَ» • سنن ترمذي، ج 4، ص 505 بَابُ مَا جَاءَ فِي المَهْدِيِّ حدیث 2230 حَدَّثَنَا عُبَيْدُ بْنُ أَسْبَاطِ بْنِ مُحَمَّدٍ القُرَشِيُّ الكُوفِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ، عَنْ عَاصِمِ ابْنِ بَهْدَلَةَ، عَنْ زِرٍّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَمْلِكَ العَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي. • سنن ابن ماجه، ج2، ص 928 حدیث 2779 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، ح وحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ الْوَاسِطِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ، ح وحَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْمُنْذِرِ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مَنْصُورٍ، كُلُّهُمْ عَنْ قَيْسٍ، عَنْ أَبِي حُصَيْنٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَطَوَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي.

  25. 2. مرگ جاهلی • مسند أبي داود الطيالسي (م 204)، ج 3، ص 425 حدیث 2025: حَدَّثَنَا خَارِجَةُ بْنُ مُصْعَبٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» • نه نفر صحابی از پیامبر نقل کرده‌اند. • مسند أحمد (م 241)، ج 28، ص 88 حدیث 16876 • السنة ابن أبي عاصم، (م 287) ج 2، ص 503، حدیث 1057. • مسند بزار (البحر الزخار) (م 292)، ج 11، ص 22، حدیث 4695. • مسند أبي يعلى موصلي (م 307)، ج 13، ص 366 حدیث 7375. • صحيح ابن حبان (م 354)، ج 10، ص 434، حدیث 4573. • معجم كبير طبراني (م 360)، ج 19، ص 388، حدیث 910. • معجم أوسط، طبرانی، ج 6، ص 70، حدیث 5820. • مسند الشاميين طبراني، ج 2، ص 437، حدیث 1654. • حلية الأولياء، (ابونعیم اصفهانی) (م 430)، ج 3، ص 224.

  26. فهم ابوحاتم نویسنده صحیح ابن حبان • صحيح ابن حبان، ج 10، ص 434قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: قَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ "مَاتَ مَيْتَةً الْجَاهِلِيَّةِ" مَعْنَاهُ: مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْتَقِدْ أَنَّ لَهُ إِمَامًا يَدْعُو النَّاسَ إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ حَتَّى يَكُونَ قِوَامُ الْإِسْلَامِ بِهِ عِنْدَ الْحَوَادِثِ وَالنَّوَازِلِ، مُقْتَنِعًا (ای مقبلاً) فِي الِانْقِيَادِ عَلَى مَنْ لَيْسَ نَعَتُهُ مَا وَصَفْنَا مَاتَ ميتة جاهلية. • قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: ظَاهِرُ الْخَبَرِ أَنَّ مَنْ مَاتَ، وَلَيْسَ لَهُ إِمَامٌ، يُرِيدُ بِهِ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَاتَ مَيْتَةً الْجَاهِلِيَّةِ، لِأَنَّ إِمَامَ أَهْلِ الْأَرْضِ فِي الدُّنْيَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَمَنْ لَمْ يَعْلَمْ إِمَامَتَهُ، أَوِ اعْتَقَدَ إِمَامًا غَيْرَهُ مُؤْثِرًا قَوْلَهُ عَلَى قَوْلِهِ، ثُمَّ مَاتَ، مَاتَ مَيْتَةً جاهلية. • فهم ایشان از «بغیر امام» اعتقاد نداشتن است و از «امام» دعوت کننده به سوی الله است و مصداق آن را پیامبر می‌داند.

  27. صحيح مسلم (م 261)، ج 3، ص 1478، حدیث 58 – (1851): حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللهِ بْنُ مُعَاذٍ الْعَنْبَرِيُّ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا عَاصِمٌ وَهُوَ ابْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ نَافِعٍ، قَالَ: جَاءَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ ... فَقَالَ: ... سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». • مسلم با سه سند این حدیث را نقل کرده است. • مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح (م 1014)، ج 6، ص 2398: (وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ) أَيْ لِإِمَامٍ (مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) وَهُوَ مَعْنَى مَا اشْتُهِرَ عَلَى الْأَلْسِنَةِ، وَذَكَرَهُ السَّعْدُ فِي شَرْحِ الْعَقَائِدِ مِنْ حَدِيثِ (مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) • وی نیز از بیعت، معرفت فهمیده است. • پس در هر زمانی امامی هست که دعوت به خداوند می کند و شناخت وی بر مردم لازم است.

  28. عبارتی دیگر از حدیث • صحيح بخاري (م 256)، ج 9، ص 47، حدیث 7053 - حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَارِثِ، عَنِ الجَعْدِ، عَنْ أَبِي رَجَاءٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» • صحيح البخاري، ج 9، ص 47، ح 7054 - حَدَّثَنَا أَبُو النُّعْمَانِ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ، عَنِ الجَعْدِ أَبِي عُثْمَانَ، حَدَّثَنِي أَبُو رَجَاءٍ العُطَارِدِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» • صحیح مسلم، سنن نسائی، مصنف ابی شیبه، مسند احمد، سنن دارمی، مسند ابی یعلی، معجم الکبیر طبرانی... • چنان که روشن است حاصل این تغییر منصرف کردن اذهان از امام به امیر و سلطان و نیز از امام به اکثریت مردم جامعه است.

  29. سخن یک وهابی • سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة،محمد بن نوح البانی، (م 1420) ج 1، ص 525) حدیث:350 " من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية ".لا أصل له بهذا اللفظ. • وقد قال الشيخ ابن تيمية: والله ما قاله رسول الله صلى الله عليه وسلم هكذا، وإنما المعروف ما روى مسلم أن ابن عمر ... و لوصح هذا الحديث لما كان فيه أدنى إشارة إلى ما زعموا (الشیعه)، وغاية ما فيه وجوب اتخاذ المسلمين إماما يبايعونه، وهذا حق كما دل عليه حديث مسلم وغيره. • نکته مهم این است که وی نیز می پذیرد معنای معرفت و بیعت یکی است.

  30. 3. دوازده جانشین • صحيح بخاري،ج 9، ص 81 حدیث 7222:حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ المُثَنَّى، حَدَّثَنَا غُنْدَرٌ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ عَبْدِ المَلِكِ، سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، يَقُولُ: «يَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيرًا» ، فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا، فَقَالَ أَبِي: إِنَّهُ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ» • صحیح مسلم، سنن ابی داود، سنن ترمذی، مسند احمد، مسند بزاز، مسند ابی یعلی، صحیح ابن حبان، معجم اوسط و کبیر طبرانی، مستدرک علی الصحیحین و... • از لحاظ کتاب و سند کسی در این روایات شکی ندارد. • پیش از پرداختن به معنا، توجه به متن سه حدیث لازم است.

  31. سه حدیث تأمل برانگیز • مسند أحمد، ج 34، ص 472 حدیث 20927: عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " لَا يَزَالُ هَذَا الْأَمْرُ عَزِيزًا إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً "، فَكَبَّرَ النَّاسُ وَضَجُّوا، وَقَالَ كَلِمَةً خَفِيَّةً قُلْتُ لِأَبِي: يَا أَبَتْ، مَا قَالَ؟ قَالَ:" كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ” • صحيح ابن حبان - محققا (15/ 45):6663: عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: "لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزًا مَنِيعًا، يُنْصَرُونَ عَلَى مَنْ نَاوَأَهُمْ عَلَيْهِ إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً" قَالَ: ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ أَصْمَتَنِيهَاالنَّاسُ، فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قال؟ قال: "كلهم من قريش • المعجم الكبير للطبراني (2/ 196)1795: عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمًا فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «لَنْ يَزَالَ هَذَا الدِّينُ عَزِيزًا مَنِيعًا ظَاهِرًا عَلَى مَنْ نَاوَأَهُ حَتَّى يَمْلِكَ اثْنَا عَشَرَ كُلُّهُمْ» ثُمَّ لَغَطَ(صوت و ضجّة لا يفهم معناها) النَّاسُ وَتَكَلَّمُوا فَلَمْ أَفْهَمْ قَوْلَهُ بَعْدَ: كُلُّهُمْ، فَقُلْتُ لِأَبِي: يَا أَبَتَاهُ، مَا بَعْدَ قَوْلِهِ: كُلُّهُمْ؟ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»

  32. چند پرسش • آیا برای احادیث دوازده جانشین که تا این اندازه مورد سفارش پیامبربوده و مؤلّفان بزرگ اهل تسنّن نیز بدان تأکید کرده‌اند، معنایی سطحی را می‌توان پذیرفت؟ • آیا معنا‌های گوناگون و متضاد از آن حدیث، با تواتر آن سازگاری دارد؟ • آیا می‌توان گفت منظور پیامبر انحصار و پشت سر هم بودن اماماننبوده است؟ • اگر منظور پیامبر این بوده که تا قیامت جانشینان فراوانی خواهند آمد و در میان آنان دوازده جانشین از قریش خواهند بود، این جمله برای مسلمانان چه سودی می‌توانست داشته باشد تا پیامبر این همه بر آن تأکید کند؟ • این احادیث چه خطری داشته که گروهی هنگام گفتن آن سروصدا می‌کرده‌اند و اجازه نمی‌داده‌اند پیام رسول خدا به گوش مسلمانان برسد

  33. حدیث انحصار • مسند أحمد 6/ 321 حدیث3781: حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ، عَنِ الْمُجَالِدِ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ، وَهُوَ يُقْرِئُنَا الْقُرْآنَ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ، هَلْ سَأَلْتُمْ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، كَمْ تَمْلِكُ هَذِهِ الْأُمَّةُ مِنْ خَلِيفَةٍ؟ فَقَالَ عَبْدُ اللهِ: مَا سَأَلَنِي عَنْهَا أَحَدٌ مُنْذُ قَدِمْتُ الْعِرَاقَ قَبْلَكَ، ثُمَّ قَالَ: نَعَمْ، وَلَقَدْ سَأَلْنَا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: " اثْنَا عَشَرَ، كَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ • مسند ابن أبي شيبة 1/ 187حدیث 274: نا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ مُجَالِدٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ - رَحِمَهُ اللَّهُ - فَقَالَ: حَدَّثَكُمْ نَبِيُّكُمْ كَمْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ خَلِيفَةٌ، قَالَ: «نَعَمْ كَعِدَّةِ نُقَبَاءِ مُوسَى» • إتحاف الخيرة المهرة بزوائد المسانيد العشرة، أحمد بن أبي بكر البوصيري الشافعي (المتوفى: 840هـ) (7/ 82 حدیث 6435 ) هَذَا إِسْنَادٌ حَسَنٌ • پس احادیث دوازده جانشین جز بر عقیده شیعه بر چیز دیگری دلالت نمی کند.

  34. 4. امان اهل زمین • فضائل الصحابة أحمد بن حنبل (م 241)، (2/ 671) حدیث 1145 – وَ فِيمَا كَتَبَ إِلَيْنَا أَيْضًا، يَذْكُرُ أَنَّ يُوسُفَ بْنَ نَفِيسٍ حَدَّثَهُمْ قثنا عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ هَارُونَ بْنِ عَنْتَرَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ، عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، إِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ، وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ، فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ» . • مسند الروياني (م 307)، (2/ 258) حدیث 1165 - نَا نَصْرُ بْنُ عَلَيٍّ، نَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ دَاوُدَ , نَا مُوسَى بْنُ عُبَيْدَةَ، عَنْ إِيَاسِ بْنِ سَلَمَةَ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: «النُّجُومُ فِي السَّمَاءِ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي»

  35. منابع حدیث • المعجم الكبير طبراني (7/ 22) حدیث 6260 • المستدرك على الصحيحين حاكم (2/ 486) حدیث 3676 • ترتيب الأمالي الخميسية شجري (م499)، (1/ 200) حدیث 742 در ادامه حدیث دارد: فَوَيْلٌ لِمَنْ خَذَلَهُمْ وَ عَانَدَهُمْ. • جامع المسانيد و السنن ابن کثیر (م774)، (3/ 577) حدیث 4513 • المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ابن حجر العسقلاني (م 852) (16/ 215) حدیث 3972 • الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير، سيوطي (م 911)، (3/ 256) حدیث 12725

  36. شرح حدیث امان • حکیم ترمذی (م320) در نوادر الأصول في أحاديث الرسول (3/ 63): وَ قَوله (أهل بَيْتِي أَمَان لأمتي) فَأهل بَيته من خَلفه من بعده على منهاجه... فَهَؤُلَاءِ أهل بَيت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ سلم و أمان هَذِه الْأمة فَإِذا مَاتُوا فَسدتْ الأَرْض وَ خَربَتْ الدُّنْيَا • مناوی در فيض القدير (6/ 297): شبههم بنجوم السماء و هي التي يقع بها الاهتداء و هي الطوالع و الغوارب و السيارات و الثابتات فكذلك بهم الاقتداء و بهم الأمان من الهلاك و بعد سخن ترمذی را نقل می کند. • این احادیث نیز بر وجود همیشگی اهل بیت دلالت دارد.

  37. احادیث خاص

  38. انواع احادیث خاص • الف) احادیث مشترک میان شیعه و سنّی. • ب) احادیث اختلافی میان شیعه و سنّی.

  39. جوان بودن هنگام ظهور رسیدن امداد الهی برای امام واقعه خسف بیداء فرود آمدن حضرت عیسی تعداد یاران اولیّه (313 تن)، محل بیعت آنان (مسجد الحرام بین رکن حجر الاسود و مقام ابراهیم) نعمت‌های فراوان در دوران امام خارج شدن ثروت‌های زمین برای امام عقیدة به اصل مهدویّت اعتقاد به امام مهدی لازم است. از اهل‌بیت پیامبر است. از نسل حضرت فاطمه است. هم نام با پیامبر است. دلیل لقب «مهدی» داشتن امام برخی مشخصات ظاهری امام بشارت ظهور و واقع شدن در آخر زمان جهانی بودن حکومت و عدالت مهدوی عرصه‌های مشترک

  40. عرصه‌های اختلافی • عرصة اول: ولادت امام مهدی • عرصة دوم: نَسَب امام مهدی 

  41. عرصة اول: ولادت امام مهدی • ما شیعیان معتقدیم حضرت مهدی به دنیا آمده است. • اکثر اهل تسنن به ولادت حضرت مهدی معتقد نیستند.

  42. دلیل‌های ما بر ولادت • تصریح امام عسکری به ولادت فرزندش مختصر اثبات الرجعه ح11 و کافی ج1 ص 328 ح2 • گواهی قابله (حکیمه خاتون) به ولادت امام مهدی کمال‌الدین ج2 باب 42 • گواهی 46 نفر از کسانی که حضرت را در نوزادی دیده‌اند. کمال‌الدین ج2 باب 43 • گواهی وکلای امام (8 شهر) بعضی شهرها چند نفر. کمال‌الدین ج2 باب 43 • گواهی غیر وکلا از 12 شهر، اختلاف جغرافیایی شهرها دلیل عدم هم‌کاری آنها برای دروغ‌پردازی است. کمال‌الدین ج2 باب 43 • گواهی 6 تن از کنیزان و غلامان منزل امام. کمال‌الدین ج2 باب 43 • شکل برخورد حکومت وقت با منزل امام. • اعتراف تبارشناسان و جمع زیادی از دانشمندان سنّی بر ولادت فرزند امام عسکریر. ج. کتاب در انتظار ققنوس و گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور. • اعتراف برخی از اهل سنّت بر مهدی بودن فرزند امام عسکری است. ر. ج. کتاب در انتظار ققنوس و گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور.

  43. عرصة دوم: نَسَب امام مهدی  • ما شیعیان معتقدیم حضرت مهدیاز فرزندان امام حسین است. • برای اثبات عقیدة شیعه ذکر روایت لازم نیست چون صدها روایت شیعی نَسب امام مهدیرا می‌رساند. • آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی در کتاب من هو المهدی (ترجمه شده به فارسی به نام کتاب مهدی کیست؟) آن روایات را جمع آوری کرده است. • اکثر اهل سنّت معتقدند حضرت مهدیاز فرزندان امام حسن مجتبی است. • هر چند 18 نفر از علمای آنها به حسینی بودن امام مهدی اعتراف دارند. • دلیل اعتقاد آنها، وجود تنها یک روایت در کتاب سنن ابی داوود است.

  44. حدیث سنن ابی داود سنن أبي داود، ج 4، ص 108 حدیث 4290: قَالَ أَبُو دَاوُدَ: حُدِّثْتُ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْمُغِيرَةِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ، عَنْ شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، قَالَ: قَالَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، وَنَظَرَ إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ، فَقَالَ: «إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ كَمَا سَمَّاهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَسَيَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلٌ يُسَمَّى بِاسْمِ نَبِيِّكُمْ، يُشْبِهُهُ فِي الْخُلُقِ، وَلَا يُشْبِهُهُ فِي الْخَلْقِ - ثُمَّ ذَكَرَ قِصَّةً - يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا»

  45. پاسخ به حدیث سنن ابو داود • دو پاسخ برای این حدیث وجود دارد: • پاسخ اول: نفی حدیث، که شامل سه قسمت است. • پاسخ دوم: اثبات حدیث، که یک قسمت است. • (سید ثامر هاشم العمیدی در کتاب المهدی المنتظر هفت دلیل بر جعلی بودن این روایت آورده است.)

  46. پاسخ اول • 1. سندی: (ذکر نکردن نام راوی) • حدیث مقطوع است. چون ابو اسحاق سبیعی در هنگام شهادت امام علی تنها هفت سال داشته و تنها یک بار یا یک لحظه آن حضرت را دیده است بنابر این واسطه میان او و امام علی ذکر نشده است. عون المعبود ج11 ص 256 و تحفة الاخوان ج6 ص 403 • ابو داود با فعل مجهول نقل کرده و ظاهر این است که میان وی و هارون بن مغیره راوی ذکر نشده است. موسوعة في أحاديث الإمام المهدي، الضعيفة و الموضوعة بستوی ص 348

  47. 2. متنی: (تعارض با روایاتی که امام مهدی را از نسل امام حسین معرفی می‌کند.) • 1. ابی وائل (شقیق بن سلمة الأسدی) از امام علی همین حدیث را «حسین» نقل ‌کرده است. غیبت طوسی ص 189 ح 152 • 2. جزری شافعی صاحب المناقب فی تهذیب اسنی المطالب (متوفی 833) از ابو داوود، «حسین» نقل کرده است. • 3. ابن خلدون از ابو داود «حسین» نقل کرده است. مقدمة ابن خلدون، ج1 ص172 • 4. احتمال تصحیف (تبدیل شدن کلمة حسین به حسن) وجود دارد.

  48. ادامه پاسخ اول • 3. تاریخی: (ساختن مدرکی برای مدعیان دروغین) • این حدیث جعلی است و برای اثبات ادعای مهدویت محمد بن عبدالله (محض) بن حسن (مثنی) بن حسن بن علی بن ابی طالب (متوفی 145) ساخته شده است.

  49. پاسخ دوم • این حدیث با احادیثی که می‌گوید امام مهدی از نسل امام حسیناست، قابل جمع است و منافاتی ندارد. • امام مهدی از پدر حسینی و از مادر حسنی است زیرا جناب فاطمه دختر امام حسن همسر امام سجاد بود. • بنابراین امام باقر و نسل ایشان هم حسنی هستند هم حسینی و امام مهدی نیز از نسل امام باقر است.

More Related