1 / 80

قواعد عربی 2

بسم الل ه الذّی خلَق. إنّا أنزَلناهُ قُرءاناً عَربيّاً لعلّکُم تَعقِلون. عربی عمومی دوم دبيرستان. قواعد عربی 2. فهرست. درس ششم (57-42). درس اول (7-3). درس هفتم (64-58). درس دوم و سوم (23-8). درس هشتم (69-65). درس چهارم (40-24). درس نهم (72-70). درس پنجم (49-41). درس دهم (80-73).

magar
Download Presentation

قواعد عربی 2

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. بسم الله الذّی خلَق إنّا أنزَلناهُ قُرءاناً عَربيّاً لعلّکُم تَعقِلون... عربی عمومی دوم دبيرستان قواعد عربی 2

  2. فهرست درس ششم (57-42) درس اول (7-3) درس هفتم (64-58) درس دوم و سوم (23-8) درس هشتم (69-65) درس چهارم (40-24) درس نهم (72-70) درس پنجم (49-41) درس دهم (80-73)

  3. اسم را از نظر شناختن به دو نوع تقسيم مي كنند: اسم معرفهو اسم نكره اسم مَعرفه: اسمي شناخته شده است كه بر فرد يا چيزمشخّصي دلالت مي كند و يا براي بار دوم در جمله تكرار ميشود. اما اسم نَكره: اسمي ناشناس است كه بر فرد يا چيز نامعلومي دلال ميكند. مثال:ديروز پسري را در بازار ديدم: رأيتُ ولداً فـﻰ السّوقِ أمسِ. نکره معرفه نکره معرفه درس اول (معرفه و نکره)

  4. در فارسي، معمولاً معرفه نشانه ندارد ولي نشانه نكره سه چيز است: يك، يكي،ی،يك+ي . مثال: معرفه: مرد مردي نكره يك مرد يك مردي معمولاً نشانه نكره در عربي تنوين است: ــًـ ــٌـ ــٍـ درس اول (معرفه و نکره)

  5. آيا اسم خاص داراي تنوين نكره است؟ خير اسم خاص حتي اگر تنوينداشته باشد؛ نكره نيست بلكه معرفه است. مثال: أشهَدُ أنَّ محمّداً رسولُ اللهِ. در اين مثال، «محمداً»معرفه است. درس اول (معرفه و نکره)

  6. انواع اسم معرفه: در زبان عربي، اسم معرفه شش نوع است: 1- اسم معرفه به «ال» :الذِّئب: گرگ 2- ضمير: هو، أنتِ 3- عَلَم: ناصرٌ،سوسنُ، بغدادُ (اسم عَلَم يعني اسم خاص. نامي كه مخصوص يك فرد، يك مكان و يا يك چيز است) 4- موصول:الّذى، الّتـى، الّذينَ، اللّاتـﻰ، مَنْ، ما 5- اشاره:هذا، هذه، هذانِ، هاتانِ، هؤلاءِ، ذلك، تلك، أولئك 6- اسم معرفه به اضافه: بابُ الغُرفة، محفظةُ جوادٍ. (هر گاه اسمي به اسم معرفه اي ديگر اضافه شود؛ اسم اوّل از نكره بودن خارج شده معرفه مي گردد.) درس اول (معرفه و نکره)

  7. آيا به نظر شما «ال» و «تنوين» با هم در يك اسم مي آيند؟ خير، زيرا ال نشانه معرفه و تنوين، نشانه نكره است و نمي شود با هم بيايند. مضاف « ال» و « تنوين» نمي گيرد. درس اول (معرفه و نکره)

  8. ظاهری علامت های اعراب محلی تقديری علامت های اعراب، عبارتند از: ــَـ ــُـ ــِـ ــًـ ــٌـ ــٍـ ــْـ به اين علامت ها اعراب ظاهري مي گويند. هرگاه اعراب كلمه اي ظاهر شد؛ مي گوييم اعراب آن كلمه ظاهري است. مثلاً در اين كلمات مي بينيم كه اعراب كلمات، ظاهر شده پس اعراب آنها ظاهري است. القربةُ ثقيلةٌ للمرأةِ. يرسمُ الطالبُ صورةَ جبلٍ علي اللوحِ. درس دوم و سوم (انواع اعراب)

  9. اعراب محلّي در كلماتِ مبني است كه در كلاساوّل با آن آشناشدهايد. كدام كلمات مبني هستند؟ ضميرها، اسم هاي اشاره، اسم استفهام، اسم موصول، فعل ماضي، فعل امر، دو صيغه جمع مؤنث در فعل مضارع، حروف. اعراب اسم هاي مبني، محلي است. ضمناً اعراب جمله و شبه جمله نيز محلّي است. شبه جمله چيست؟ شبه جمله همان جار و مجرور است. درس دوم و سوم (انواع اعراب)

  10. اعراب ظاهری اصلی فرعی اعراب ظاهري نيز دو نوع است:اصلي و فرعي اعراب اصلي همان علامت هاي معروفِ اعراب است كه عبارت است از: نصبﹷﹱ / رفعﹹـٌ / جرّ ﹻـٍ / جزم ـﹿـ امّا اعرابِ فرعي، مطلبِ جديدي است كه در اين درس با آن آشنا مي شويم. درس دوم و سوم (انواع اعراب)

  11. گاهي علامت اعراب ــَـ ــِـ ــُـ ــًـ ــٍـ ــٌـــْـ نيست. اعراب فرعي در پنج مورد است: 1- اسم مثنّي 2- اسم جمع مذكّر سالم 3- اسماء خمسه 4- اسم جمع مؤنّث سالم 5- اسم غير منصرف 6- فعل مضارع درس دوم و سوم (انواع اعراب)

  12. درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  13. درس دوم و سوم (انواع اعراب) علامت رفعِ جمع مذكّر سالم، حرف و در ونَ است. علامت نصب و جرّ جمع مذكّرسالم ، حرف ی در ـِينَ است. فهرست اعرابهای فرعی

  14. اسماء خمسه: «اسماء خَمسَة» يعني اسم هاي پنجگانه و عبارتند: أب: پدر/ أخ: برادر/ ذو: داراي/ حَم: پدر شوهروخويشاوندان شوهر فَم: دهان • از حَم و فَم چون پُر كاربرد نيستند؛ صرف نظر مي كنيم. درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  15. درس دوم و سوم (انواع اعراب) • علامت رفعِ اسماء خمسه حرف واست. • علامت نصبِ اسماء خمسه حرفااست. • علامت جرّ اسماء خمسه حرف ی است. • علامت رفعِ مثنّي ، حرف الف در ان ِ است. • علامت نصب و علامت جر، حرف ی در ـَيْنِ است. فهرست اعرابهای فرعی

  16. درس دوم و سوم (انواع اعراب) در جمع مؤنّث سالم، علامت نصب وجود ندارد و كلمه درحالت نصب، كسره مي گيرد. فهرست اعرابهای فرعی

  17. 5- اسم غير منصرف (ممنوعٌ مِنَ الصَرف): بيشتر اسم ها منصرفند يعني تنوين پذير هستند. امّا اسم هايي كه تنوين پذير نيستند؛ در اصطلاح غير منصرف ناميده مي شوند. اين اسم ها همچنين بيشتر اوقات به جاي كسره،فتحه مي گيرند. اسم هاي غير منصرف عبارتند از: 1- عَلَم مؤنّث (نام زنان و دختران و شهرها و كشورها): هذه فاطمةُ./ سوسنُ أمامَ فريدةَ. 2- عَلَم غير عربي(نام هاي فارسي، عِبْري، لاتين و ....): هذا بهروزُ. /جاءَ إسماعيلُ. درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  18. 3- صفت بر وزن أفْعَل: اللهُ أكْبَرُ./ لَونُ الرُّمّان ِ، أحْمَرُ. 4- جمع مكسّر بر وزن مَفاعِل و مَفاعيل و يا شبيه اين دو وزن: « وَ زَيَّنّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابيحَ » : آسمان جهان را با چراغهايي زينت داديم. فـﻰ زُقاقِنا مَنازلُ كثيرةٌ. 5- ضمناً نام اغلب شهرها و كشورها چون عَلَم مؤنّث هستند نيز غير منصرفند. ذَهَبْتُ إلَي بغدادَ. نام هاي غير عربي را چگونه تشخيص دهيم؟ معمولاً نامهاي غير عربي داراي وزن يا حروف اصلي نيستند. مثال: إسماعيل، إبراهيم، داود، يعقوب، يوسف، بنيامين، آدم، ميكائيل، إسرافيل، يونس، مريم، أيّوب،دقيانوس، فرعون، شهربانو، شهرزاد. درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  19. 6- فعل مضارع: فعلِ مضارع، در حالتِ رفع، همراهِ نون ِ إعراب مي آيد. مانند: يذهبان ِ/  يذهبونَ / تذهبان ِ/ تذهبونَ / تذهبينَ امّا در حالت نصب و جزم اعراب آن فرعي مي شود يعني با حذف نون اعراب، منصوب يا مجزوم مي شود. مانند: لم يذهبا /لن يذهبوا/ لا تذهبا / لِتذهبوا / أن تذهبـی درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  20. تا به حال با اعراب ظاهري و محلي آشنا شده ايم. حال نوبت اعرابتقديري است. اعراب تقديري در اسم مقصور و اسم منقوص است. مهمترين كلماتي كه اعراب آنها تقديري است عبارتند از : 1- اسم مقصور2- اسم منقوص3- اسم مضاف به ياي متكلم كُبْرَي مصطفَيعيسَي اسم مقصور هُدَي مرتضَي موسَي فَتَي مجتَبَييحيَي رضا دنيا عليا درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  21. چه كسي مي تواند بگويد اسم مقصور چه علامتي دارد؟ اسم مقصور، اسمي است كه آخرين حرف آنالف( ا- ي) باشد. گاهي كلمات مقصور مانند كبرَي به صورت كبريٰ نوشته ميشود: كبرَي : كبريٰ اسم منقوص:قاضی، باقی، حامی، هادی، ساعی، راعی، راضی، ماشی، متعدی درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  22. چه كسي مي تواند بگويد كه اسم منقوص چه علامتي دارد؟ اسم منقوص، اسمياست كه آخرين حرف آن ـِیاست. درجدول صفحه قبل، اِعراب تقديري نمايش دادهمي شود. حَكَمَ القاضی العادلُ. فاعل تقديراً مرفوع أحتَرِمُ القاضیَ العادلَ. مفعول به منصوب نَحنُ بحاجة إلَي القاضی العادلِ. تقديراً مجرور به حرف جر درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  23. ديديد که اعراب اسم منقوص، در حالت نصب، تقديري نيست بلكه ظاهري است. حال با اسم مضاف به ياي متكلم آشنا شويم: اسم مضاف به ياي متكلم اسمي است كه به ضمير متكلم وحده (ی) اضافه شود. مانند: بَيتـی حميدٌ صديقـی: خبر، تقديراً مرفوع شاهَدْتُ صديقـی: مفعولٌ به، تقديراً منصوب سَلَّمتُ عَلَي صديقـی: تقديراً مجرور به حرف جر درس دوم و سوم (انواع اعراب) فهرست اعرابهای فرعی

  24. 1- انواع فاعل2- شناخت فعل لازم و متعدّي3- جار و مجرور4- مفعول انواع جمله: جمله فعليّه – جمله اسميّه جمله فعليّه با فعل شروع مي شود. مثال:جاءَ الربيعُ. جمله اسميّه با اسمشروع مي شود. مثال:الربيعُ جاءَ. اجزاي جمله فعليّه:فعل + فاعل (مرفوع) + مفعول (منصوب) + بقيه جمله اجزاي جمله اسميّه:مبتدا + خبر (كه هر دو مرفوعند) در صيغه هاي غايب جمله ي فعليّه، هر گاه بعد از فعل، فاعل به صورت اسم ظاهر باشد، فعل به صورت مفرد مي آيد. درس چهارم (انواع جمله)

  25. ضَحِكَالأولادُ: پسرها خنديدند. فعل مفرد فاعل جمع ضَحِكَتالبَناتُ : دخترها خنديدند. فعل مفرد فاعل جمع آيا اگر بعد از فعل، فاعل نيامد باز هم فعل به صورت مفرد مي آيد؟ خير طبيعي است كه چنانچه بعد از فعل، فاعل به صورت اسم ظاهر نيايد، اين نكته صِدقْ نمي كند. مثال: يذهَبونَ إلي المدارس: به مدارس مي روند. ضَحِكوا بِصَوتٍ مرتفع: باصداي بلند خنديدند. درس چهارم (انواع جمله)

  26. اسم ظاهر انواع فاعل ضمير بارز ضمير مستتر اسم ظاهر به فاعلي مي گويند كه كلمه مستقلّي باشد. مثال: يحصُدُ الفلّاحُ المزرعةَ فِى الخريفِ. ضمير بارز همان ضمير متصل فاعلي است كه در درس ششم با آن آشناشديم. مثال: ذَهَبتُم عند أصدقائكم. اِرجِعوا من المكتبة. تَخسَران ِ فِى البَيع. درس چهارم (انواع جمله)

  27. ضمير مستتر نيز در بعضي از صيغه ها مي باشد. مثال: كَتَبَ واجبَهُ:كَتَبَ (هو) واجبَهُ. نَزَلَتْ مِن السّيارةِ:نَزَلَتْ (هىَ) مِن السّيارةِ. تدخُلُ فِى غُرفتِكَ: تدخُلُ (أنتَ) فِى غُرفتِكَ. نَعمَلُ بوظائفِنا:نَعمَلُ (نحن) بوظائفِنا. ألعَبُ فِى الحديقةِ: ألعَبُ (أنا) فِى الحديقةِ. آيا امكان دارد در فعلي هر دو شكل جايز باشد يعني فاعل به صورت اسم ظاهر و ضمير مستتربيايد؟ آري در صيغه شماره 1 ماضي و مضارع، فاعل، هم مي تواند به صورت ضميرمستتر و هم به صورت اسم ظاهر بيايد. مثال: أرسَلَ المسافرُ رسالةً. درس چهارم (انواع جمله)

  28. فاعل به صورت اسم ظاهر: أرسَلَ رسالةً. ( فاعل، ضمير مستتر هو بعد از أرسَلَ) فاعل و نوع آن را در « ذَهَبَتْ مَعَ الأسرة» معلوم كنيد: « ضمير مستتر هىَ كهبعد از فعل قرار مي گيرد. در فعل ماضي در دو صيغه للغائبة و للغائبتَين حرفِ ت فاعل نيست و نشانه مؤنّث است. مثال:‌ ذَهَبتْ إلَي البيت. ( فاعل، ضمير مستترهیَ ) ذَهَبتا هُناكَ ( فاعل ضمير ا درذَهَبَتا) درس چهارم (انواع جمله)

  29. مفعولٌ به: تعريف مفعولٌ به: كلمه اي در جمله است كه كار بر آن انجام شده و در دستور فارسي به آن مفعول مي گويند. غَرَسَ الفلّاحُ شجرةً : كشاورز، درختيرا كاشت. نَظَّفَ الطفلُ الغرفةَ : كودك، اتاقرا تميز كرد. جاي مفعول كجاي جمله است؟ فعل + فاعل + مفعول + بقيه ي اجزاي جمله حروف جر: مِن: ازفِى : درعَلَي: بر، رويبِـ : با، به وسيله عَن: از، دربارهكَـ : مانندلِـ :براي، داردإلي : به، به سوي،تا به اسم بعد از حرف جر، مجرور مي گويند. مثال: يدخُلونَ فِیدين اللهِ درس چهارم (انواع جمله)

  30. به مجموع « حرف جر و اسم بعد از آن» جار و مجرور مي گويند. مثال: ذهب الطلّاب إلي الحديقةِ. تذكّر: مِن را با مَن اشتباه نگيريد. مثال: مِنْهُم: از آن ها مَنْ هُم: آن هاكيستند؟ فعل لازم فعلي است كه معني آن با فاعل كامل مي شود. مثال: حميد خنديد: ضَحِكَ حميدٌ. امّا فعل متعدّي فعلي است كه براي كامل شدن معني، علاوه بر فاعل به مفعول هم احتياج دارد. مثال: حميد سعيد را خنداند. أضْحَكَ حميدٌ سعيداً. درس چهارم (انواع جمله)

  31. مبتدا و خبر: اللهُ رحيمٌ مبتدا و خبر تقريباً همان نهاد و گزاره فارسي هستند. مبتدا: اسمي است كه در ابتداي جمله اسميّهميآيد و مرفوع است يعني علامت ـُــٌ دارد. خبر: كلمه يا كلماتي است كه بعد از مبتدا مي آيد و همان طور كه از اسمش پيداست، خبري است كه درباره مبتدا گفته مي شود و مرفوع است يعني علامت ـُــٌ دارد. درس چهارم (انواع جمله)

  32. تذكّر: در اين دو جمله كلمه « بهار» در هر دو جا فاعل است. 1- بهارآمد. 2- آمدبهار. فاعل فعل   فعل فاعل امّا همان طور كه قبلاً نيز آموخته ايم در عربي چنين نيست. مثلاً دو جمله بالا به عربي چنين است. 1- الربيعُجاءَ. 2- جاءَالربيعُ. مبتدا خبر فعل فاعل درس چهارم (انواع جمله)

  33. انواع خبر: انواع خبر: غالباً خبر به يكي از سه نوع زير است. 1- خبر مفرد: العالِمُ محترمُ / العالمان ِ محترمان ِ / العالماتُ محترماتُ 2- خبر جمله فعليّه: الطّفلُ يلعَبُ/ الطّفلتانِ يَلعَبانِ 3- خبر جار و مجرور: النّظافةُ مِنَ الإيمان ِ / الإيمانُ بِالعَمَلِ. منظور از مفرد در خبر مفرد،در مقابل جمله است . به زبان ساده تر مفرد، همان طور كه در مثال شماره « 1» مي بينيم واقعاً مفرد نيست بلكه خبر مفرد يعنيخبر غير جمله است. به جار و مجرور،شبه جمله نيز گفته مي شود. درس چهارم (انواع جمله)

  34. إعراب به دو شكل است: اعراب ظاهري و اعراب محلي إعراب ظاهري عبارت است از:(ـَـــِــُــًــٍــٌــْـ) امّا إعراب محلّي چنين نيست. همه كلمه هاي مبني داراي إعراب محلّيهستند. مانند: ضميرها، اسم موصول، اسم هاي اشاره، كلمه هاي پرسشي، فعل هاي امر وماضي. همان طور كه مي دانيم علامتِ حرفِ آخرِ كلمه هاي مبني بدون تغيير است. يعني نه در حالت فاعلي، مرفوع مي شوند و نه در حالت مفعولي، منصوب. درس چهارم (انواع جمله)

  35. همان طور كه مي دانيد مبتدا و خبر نيز هر دو مرفوع هستند. 1- العلمُ نورٌ/2- سعيدٌ مؤدَّبٌ / 3- فريدةُ عالمةٌ حال اگر يك كلمه مبني در جاي مبتدا يا خبر قرار بگيرد؛ در اصطلاح ميگوييم: مبتدا محلاً مرفوع يا خبر محلاً مرفوع. سعيدٌمؤدَّبٌ.هوَمؤدَّبٌ. مبتدا مرفوع  خبر مرفوع مبتدا محلاً مرفوع خبر مرفوع إعراب «جمله» و « شبه جمله» (جار و مجرور) محلّي است. الحوتُ فِی البَحرِ.السلامُعليكم. مبتدا مرفوع   خبر محلاً مرفوعمبتدا مرفوع خبر محلاً مرفوع الربيعُجاء : 1- بهارآمد. 2- آمدبهار. فاعل فعل فاعل فعل فعل فاعل درس چهارم (انواع جمله)

  36. امّا همان طور كه قبلاً آموخته ايم در عربي چنين نيست. مثلاً دو جمله بالا به عربي چنين است: 1- الربيعُجاءَ. 2- جاءَالربيعُ . مبتدا خبر فعل فاعل تبديل اسم مذكّر به مؤنّث: برخي صفات و مشتقّات با تاي مدوّره (ة)، مؤنّث مي شوند. مانند: طالبٌ طالبةٌ اما مشتقّاتی مانند أصغَر و أحمر، چگونه مؤنّث می شوند؟ درس چهارم (انواع جمله)

  37. أصغر، اسم تفضيل است و اسم تفضيل مؤنّث بر وزن فُعْلََي مي باشد. مثال: أصغَر: صُغْرَيأكبَر: كُبْرَيأطوَل: طُولَي أجمَل: جُمْلَي أعظَم: عُظْمَي أحسَن: حُسْنَي(أفْعَل: فُعْلَي) أحمَر به معني سرخو صفت مشبّهه است و مؤنّث آن بر وزن فَعْلاء مي آيد. مثال: أحمَر: حَمراءأسوَد: سَوْداءأبيَض: بَيْضاء أخضَر: خَضْراء أصفَر: صَفْراءأزرَق: زَرْقاء(أفعَل: فَعْلاء) درس چهارم (انواع جمله)

  38. ة« تاي مدوّره»(طالبة) علائم مؤنّثي،ا « المقصوره»(کبری) اء« الف ممدوده»(زهراء) علائم مؤنّث سه چيز است:تاي مدوّره ، الف مقصوره و الف ممدوده. خوب است بدانيم الف مقصوره و الف ممدوده در صورتي كه پس از سه حرف اصلي قرار گيرند از علامت هاي مؤنّث به شمار مي روند. مانند: كبري، سَوْداء درس چهارم (انواع جمله)

  39. فعل دو وجهي: بعضي از فعل ها گاهي لازم و گاهي متعدي هستند. به اين فعل ها فعل دو وجهي گفته مي شود. به اين مثال هاتوجه كنيد: درس چهارم (انواع جمله)

  40. فعل هايي مانند پخت ، ريخت، سوخت و شكست دو وجهي هستند. در عربي نيز چنين فعل هايي وجود دارد. به فعل جاء در اين دو آيه توجّه كنيد: ﴿ قد جاءَ كُمالرّسولُبِالحق﴾ جاء: فعل متعدّي مفعول به فاعل ﴿ جاءَ الحقُّو زهق الباطلُ ﴾ جاء: فعل لازم فاعل فاعلِ «جاء» در آيه اول متعدي است زيرا « كُم» مفعولٌ به است. اما اين فعل در آيه دوم لازم است. فعل وَقَفَ نيز چنين است. وَقَفَ به معنيِ ايستاد فعل لازم و به معنيِ ايستانيد فعل متعدي است. درس چهارم (انواع جمله)

  41. الوردةُالجميلةُ : گــلِِزيبـــا موصوفصفت موصوفصفت اين ترکيب، وصفی است. يعنی موصوف و صفت دارد. جدارُالبيتِ : ديوارِخانـه مضافمضافٌ اليهمضافمضافٌ اليه اين تركيب اضافي است. يعني مضاف و مضاف اليه دارد. درس پنجم (موصوف و صفت)

  42. راه تشخيص موصوف و صفت را از مضاف و مضافٌ اليه: يك راه، اين است كه به آخر تركيب تر اضافه كنيم. اگر معني بدهد، موصوف و صفت است؛ و گرنه مضاف و مضاف اليه است: گل زيباتر، ديوار خانه تر راه ديگر اين است كه بدانيم در موصوف و صفت، جزء دوم يعني صفت به تنهاييوجود خارجي ندارد امّا در مضاف و مضافٌ اليه جزء دوم يعني مضاف اليه به تنهايي وجود خارجي دارد. كيف كوچككيف پروين به تنهايي وجود خارجی نداردبه تنهايي وجود دارد درس پنجم (موصوف و صفت)

  43. صفت از چهار نظر مانند موصوف خودش است: 1- عدد:الرَّجُلُ المؤمنُالفلّاحانِالنشيطانِالجنودُالأقوياء مفرد مفرد مثنّي مثني جمع جمع 2- جنس: التلميذُالصغيرُالتلميذةُ الصغيرةُ مذكر مذكر مؤنّث مؤنّث 3- اعراب: السفينةُالصغيرةُ فـی البحر. مبتدا مرفوع صفت تابع موصوف خودش شاهَدْنا سفينــةًصغيـــرةً. مفعول به منصوبصفت تابع موصوف خودش 4- معرفه و نكِره: الشجرةُ  الباسقةُ /شجرةٌ  باسقةٌ درس پنجم (موصوف و صفت)

  44. يك نكته: دقّت داشته باشيدكه معمولاً براي جمعِ غير انسان، صفت مفردمؤنّث مي آيد. مثال:الكُتــُبُ المفيدةُ.الدَّفاتـــرُالنَّظيفـــةُ. جمع مكسر مفرد مؤنّث جمع مكسر مفرد مؤنّث حال با ويژگي هاي مضاف و مضاف اليه آشنا شويد: ال نمي گيرد ويژگي هاي مضافتنوين نمي گيرد نون ِ مثنّي و جمع نمي گيرد درس پنجم (موصوف و صفت)

  45. ما در درس سوم عربي كلاس اول خوانديم « الشمسُ مُحرِقةٌ.» امّاشمسبا اينكه مؤنّث است هيچ يك از علامت هاي مؤنّث را ندارد، چرا؟ بعضي اسم ها بدون داشتن علامت مؤنّث (ة، اء، ي) مؤنّث هستند. اين اسم هاي بي قاعده عبارتند از: شمس: خورشيد/أرض: زمين/ نَفْس:خود، جان/نار: آتش /ريح: باد /دار: خانه / بئر : چاه /اغلب اعضاي زوج بدن ( عَين: چشم /يَد: دست/رِجْل : پا /اُذُن: گوش) به اين مؤنّث ها،مؤنّث معنوي گفته مي شود. درس پنجم (موصوف و صفت)

  46. عِندي صديق‏ٌ يُحِبُّكرةَ السَّلَّةَ. دوستي دارم كه بسكتبال دوست دارد. اسم نكره در اين عبارت كدام است؟ صديق گاه، بعد از اسم نكِره جمله اي مي آيد و آن اسم نكره را توضيح مي دهد و وصف مي كند. به چنين جمله هايي جمله وصفيّه گفته مي شود. رأيتُ نَعامةًتُدخِلُ رأسَها تَحتَ الرِّمال. القناعةُ كَنزٌلا يَنفَدُ. درس پنجم (موصوف و صفت)

  47. مضاف ومضاف اليه: جدارالمكتبة: ديوار    كتابخانه مضافمضافٌاليه اگر دو اسم به هم اضافه شوند، به اسم اول مضاف و به اسم دوم مضافٌ اليه گفته مي شود. مثل: جدارُ المكتبةِ: ديوار كتابخانه به علامت هاي خاصّ اسم توجه كنيد: پذيرفتن ال علامت های خاص اسم پذيرفتن تنوين مضاف واقع شدن درس پنجم (موصوف و صفت)

  48. پذيرفتن ال و تنوين و مضاف واقع شدن از علامت هاي خاص اسم است و اين علائم با هم نمي آيند. ضمناً اسم ها، مجزوم نيز نمي شوند. مضاف،ال‌، تنوين و نون مثنّي و جمع نمي گيرد. به اين مثال ها توجّه كنيد: 1- فلّاحونَ + القريةُ =فلّاحونَ القرية ُ   فلّاحو القريةِ 2- صَديقانِ + كَ = صديقانِكَ صديقاك 3- البيتُ + هُ = البَيتُهُ بيتُهُ 4- بابٌ + المدرسةُ‌=باب ٌ المدرسة ُ   بابُ المدرسةِ درس پنجم (موصوف و صفت)

  49. نقش و اعراب كلمات خط کشيده شده چيست؟ كتابُالقرآن ِ، مقدّسٌ. هذا،‌ كتابُ القرآن ِ. قَرَأتُكتابَ القرآن ِ. أنظُرُ إلي كتابِالقرآن ِ. مبتدا و مرفوع خبر مرفوع مفعول به و منصوب مجرور بهحرف جر آخرين مطلب اينكه در زبان عربي مضاف اليه بر صفت مقدم مي شود. دوچرخه ي حامد: درّاجةُ حامدٍ دوچرخه ي زيبــايحامد:درّاجـةُحامــــدٍالجميلةُ. مضافصفتمضافاليهمضافمضافاليهصفت درس پنجم (موصوف و صفت)

  50. مضارع مرفوع: فعل مضارع، در حالت عادي مرفوع است. يعني پيش از فعل مضارع، حروف ناصبه يا جازمه نباشد. در اين درس با حروف ناصبه و در درس بعدي با حروف جازمه آشنا خواهيم شد. حال به علامت رفعِ فعل مضارع مرفوع توجّه كنيد: درس ششم (اعراب فعل مضارع)

More Related