به نام آفریننده دانایی ها

1. به نام آفریننده دانایی ها مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

2. مدیریت دانش استاد: دکتر غلامحسین حیدری تفرشی تهیه و تدوین : فاطمه سلطانی مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

3. فهرست موضوعات تعریف دانش شکل های نهان و صریح دانش مراحل تبدیل دانش سلسله مراتب داده(data)، اطلاعات(information)،دانش(knowledge) چرخه دانش تعریف مدیریت دانش اصول مدیریت دانش سیر تحول (تاریخچه مدیریت دانش) مدل های مدیریت دانش الزامات مدیریت دانش چالش های مدیریت دانش زیرساخت های لازم برای تحقق مدیریت دانش مزایای استفاده از مدیریت دانش اهداف مدیریت دانش مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش نتیجه گیری مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

4. دانش کاش می دانستیم ،چه می دانیم ما در عصر دانش زندگي مي کنيم. عبارت "دانش قدرت است" جاي خود را در عصر دانايي محوري به عبارت "اشتراک دانش قدرت است" داده است. هر سازماني، چه کوچک و چه بزرگ تا آنجايي رونق مي يابد که به مأموريتهاي خود دست يابد. هنگامي که يک سازمان تلاش مي کند که به اهداف خود دست يابد، عدم ثبات و تهديدها در محيط، دستيابي به اهداف را به تأخير انداخته يا حتي فرايند آن را تخريب مي سازد. بدليل اينکه دانش قدرت است، سرمايه هاي دانش هر سازماني موفقيت اجرايي آن را تعيين مي کند.وظيفه مديريت دانش، مديريت سرمايه هاي دانشي هر سازمان است. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

5. دانش دانش فهمی مبتنی بر تجربه است؛ این دیدگاه هسته مرکزی پراگماتیستی مدرن و دیدگاه های نظیر آن است. (جیمز، 1970) این تعریف استانداردی است که در لغت نامه های انگلیسی یافت می شود. از آنجا که به فهم اشاره دارد به وضوح تعریفی از دانش را ارائه می دهد که بر اعتقاد متمرکز است. دانش تجربه یا اطلاعاتی است که به دیگران منتقل و یا با آنها تسهیم گردد. (آلی، 1977) هر چند او به تجربه اشاره می کند لیکن تاکید او بر اطلاعاتی است که می توان تسهیم کرد و توجهی به باورها ندارد. (جعفرنژاد، سفیری، 1387، 24-20) اعتقاد درست توجیه شده؛ این تعریفی است که بسیاری از فیلسوفان بویژه فیلسوفانی که معتقدند ادعاهای دانش بوسیله واقعیت توجیه می شود،به آن استناد می کنند. (گلدمن، 1991) اطلاعات در یک بستر؛ این تعریف ریشه در معرفت شناسی عقل گرایی دارد. در این دیدگاه دانش زمانی معتبر است که در چارچوب مشخصی قرار گیرد و بدون تضاد رابطه نظام مندی را با چار چوب های بزرگ تر دانش برقرار سازد.(جعفرنژاد، سفیری، 1387، 22-20 ) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

6. شکلهای صریح (عیان) Explicit knowledge و ضمنی (نهان) Tacit knowledgeدانش مهمترین کمکی که می توان به مدیریت دانش کرد شناخت انواع دانش و بیان تفاوتهای آنها است. دانش هم ضمنی است (در ذهن افراد) و هم صریح (کدگذاری شده در اسناد و پایگاه داده­ها). تفاوت اولیه بین دانش صریح و ضمنی در قابلیت انتقال آنها است. دانش صریح با انتشار ساده و سریع بین افراد و در همه زمانها قابل تشخیص است و می توان آن را کد گذاری کرد، در صورتی که دانش ضمنی قابل کد گذاری نبوده و تنها می توان با بکارگیری اش آن را مشاهده کرد و در عمل آن را بدست آورد. از این رو انتقال آن کند و پر هزینه است. (اسکریم، 2001 ) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

7. دانش صریح (عیان) : 20% مصادیق : قواعد،قوانین،کتابها،گزارشها، پایگاههای داده و ... . قابل دسته بندی و ذخیره سازی و اعلام و ابلاغ. دانش ضمنی (نهان) : 80% مصادیق: مهارت،بصیرت،تجربه،بینش،مدلهای ذهنی دانش نانوشته و ساختار نیافته که بیانگر میزان تجربه و مهارت کارکنان است. از طریق تجربه و یادگیری عملی حاصل می گردد. افراد قادر به انجام هستند اما شاید از توصیف آن ناتوان باشند. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

8. مراحل تبدیل دانش از نظر نوناکا و تاکهاوچی الف) جامعه پذیری ( Socialization ): تبدیل دانش ضمنی به دانش ضمنی از طریق مشارکت در تجربیات و تقلید و تمرینات ب) برون گرایی ( Externalization): به این معنی با عنوان تسخیر دانش نیز اشاره می شود. تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح ج) ارتباطات (Communication): تبدیل دانش صریح به دانش صریح توسط دارندگان آن دانش، که آن را با یکدیگر سهیم می شوند، صورت می گیرد . د) درونی سازی (Internalization ): تبدیل دانش صریح به دانش ضمنی که کارکنان را قادر می سازد دانش را در پاسخ و رفتارهای خود به گونه ای ادغام کنند که در مواجهه با موقعیت یا مشکلی که کاربرد دانش لازم است، بتوانند آن را بکار گیرند . مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

9. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

10. سلسله مراتب دادهdata، اطلاعاتinformation، دانشknowledge داده منشاء تشکیل دانش است، داده ها، واقعیت ها و اعداد خام هستند )کیدول، 2000) مانند سرانه هر دانش آموز، داده ها رشته واقعیت های عینی و مجرد در مورد رویداد ها هستند. داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص، بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. داده ها منعکس کننده­ی تعاملات و مبادلات کامل، واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد می شود. این اجزاء در پایگاه داده ها، ذخیره و مدیریت می شوند، داده ها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی کنند، تا زمانی­که مورد پردازش واقع شوند . (کیدول، 2000) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

11. سلسله مراتب دادهdata، اطلاعاتinformation، دانشknowledge اطلاعات برخلاف داده ها معنی دار هستند. به قول پیتر دراکر: ارتباط و هدف، ویژگی اطلاعات است. دراکر همچنین یاد آور می شود: اطلاعات یعنی داده های مربوط، به بیانی دیگر، از نظر او داده ها به تنهایی مربوط و هدفدار نیستند. داده ها زمانی به اطلاعات تبدیل می شوند که ارائه دهنده، به آنها معنا و مفهوم خاصی بدهد. با افزودن ارزش به داده ها در واقع آنها را به اطلاعات تبدیل می کنیم. (داونپورت، 1379، 31-27). دانش عبارت است از افکار و پندارها و فهم درس های آموخته شده در طول زمان، دانش فهمیده می شود و فرد از طریق تجربه، استدلال، بصیرت، یادگیری، خواندن و شنیدن آنرا بدست می آورد. هنگامی­که دیگران دانش خود را با افراد سهیم می شوند دانش گسترش می یابد و هنگامیکه دانش فرد با دانش دیگران ترکیب می شود، دانش جدیدی به وجود می آید. دانش، ماهیتی فردی دارد، زیرا با ارزش ها و باورهای افراد و ادراک آن­ها از جهان و دیگران، در ارتباط متقابل قرار دارد. به علاوه دانش در بافت و زمینه­ی روابط فردی ظاهر می شود. دانش غنی تر و معنادارتر از اطلاعات است. (نوروزیان ، 1384، 25) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

12. سیر مراحل تبدیل داده به دانش و خرد سازمانی داده اطلاعات دانش خرد Wisdom Data Information Knowledge مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

13. فرایند مدیریت دانش چرخه مدیریت دانش شناسایی و در اختیار گرفتن دانش  به اشتراک گذاری خلق و تولید و تسهیم دانش دانش کاربرد دانش مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

14. تعاریف مدیریت دانش برانگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران. (فرئیالو، 1383، 66) مدیریت دانش، کسب دانش درست برای افراد مناسب است به گونه ای که آنان بتوانند برای دست یابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانش ببرند. (مرکز کیفیت و بهره وری امریکا، 1966) دانش عبارت است از عملی که متکی بر نوآوری، تخصص جمعی، روابط خاص و اتحادهای بین سازمانی است. دانش عبارت است از فعالیت و رفتار ارزش افزا. (ففر و ساتون ، 2000 ) مدیریت دانش فرآیند تسهیل فعالیت­های مرتبط با دانش، نظیر خلق، کسب، تغییر شکل و استفاده از آن است. هدف سازمان از بکارگیری دانش تطبیق مداوم خود با محیط خارجی (بازار، شرایط سیاسی- اجتماعی و ترجیحات مشتری) است. (بات ، 2000) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

15. سایر تعاریف مدیریت دانش مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوخته های علمی در دسترس قرار دادن نظام مند اطلاعات و اندوخته های علمی است، به گونه ای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرد تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. برنامه اجرایی مدیریت اندوخته های علمی بر این سه جزء اصلی بنا می شود: افرادی که تولیدکننده و یا مصرف کننده این اندوخته ها هستند. فرآیندهایی که این اندوخته ها را مدیریت می کند. ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایه های علمی را آسان می کنند. (دکتر سعید خواجه ای سخنران سمینار آموزشی آشنایی با مفاهیم مدیریت دانش در شرکت ملی نفت آبادان ،شهریور 1388) مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می پردازد. (نوناکا و تاکهاوچی، 1995) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

16. فرد مناسب درجای مناسب مدیریت دانش مناسب دانش زمان مناسب هدفهای سازمانی دکتر عباس افرازه/ مدیریت دانش

17. اصول مدیریت دانش داونپورت ده اصل را به عنوان اصول مدیریت دانش مشخص کرده است: 1 - مدیریت دانش مستلزم سرمایه­گذاری است. 2- مدیریت اثر بخش دانش، نیازمند پیوند انسان و تکنولوژی است. 3- مدیریت دانش سیاسی است. 4- مدیریت دانش به مدیران دانشگر نیازمند است. 5- مزایای مدیریت دانشگرا، سرچشمه گرفته از ترسیم دانش است. 6- تسهیم و بکارگیری دانش ذاتی نیست. 7- مدیریت دانش به معنی بهبود فرآیند های کار و دانش است. 8- دستیابی به دانش تنها شروع کار است. 9- مدیریت دانش را پایانی نیست. 10- مدیریت دانش نیازمند یک قراداد دانشی است. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

18. سیر تحول (تاریخچه مدیریت دانش) در سال 1959 پیتر دراکر و واژه "دانش ورز " در سال 1966 مایکل پولانی قضیه دانش را تبیین و تفاوت های بین دانش عیان و دانش نهان را تعریف کرد. در سال 1979 پرسش حسابدار سوئدی به نام کارل اریکسیوبی در سال 1982 دو مشاور مدیریت با نام های توماس پیتر و رابرت واترمن کتابی را با عنوان «جستجوی برتری» منتشر کردند . در سال 1985 پل استراسمن کتاب " بازده اطلاعات" را منتشر کرد. در سال 1986 کارل ویگ با انتشار مقاله ای مفهوم مدیریت دانش را ابداع کرد. وی در سال 1993 یکی از نخستین کتاب های منتشر شده در مورد مدیریت دانش با عنوان " اساس مدیریت دانش" را به چاپ رساند. در سال 1995 نوناکا با انتشار کتاب" شرکت تولید کننده دانش" جهان را با در سال مفهوم "دانشسازمانی" آشنا کرد. وی در سال 1997 نوناکا کتاب «سرمایه فکری، دارایی جدید سازمان» را منتشر کرد. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

19. مدل های مدیریت دانش تاکنون مدلهای زیادی در مورد مدیریت دانش ارائه شده است. این مدل ها شامل دو تا هشت مرحله هستند و بیشتر آنها از نظر محتوایی، تقریبا مشابه یکدیگرند، اما دارای واژه ها و فازهای متفاوتی هستند. در این مدل ها فرض بر این است که مراحل و فعالیت ها، اغلب هم زمان، گاهی پی­درپی و به ندرت در یک ترتیب خطی قرار دارند. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

20. مدل عمومی دانش در سازمان مدل عمومی دانش در سازمان شامل مراحل زیر می باشد: ایجاد دانش حفظ و نگهداری دانش: که اشاره به حافظه سازمانی دارد. به عبارت دیگر توانایی سازمان برای حفظ و نگهداری دانش که دینگ و کاربی (1999) به آن اشاره می کنند. تبدیل و انتقال دانش بکارگیری دانش مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

21. خلق دانش جدید حفظ و نگهداری دانش بکار گیری دانش تبدیل و انتقال دانش مدل عمومی دانش مدیریت دانش / ابطحی و صلواتی

22. منابع دادهها فیلتر مفهومی و ادراکی مدل ذهنی تغییر داده های جدید مدل بویست مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

23. رهبری فراهم کننده های مدیریت دانش بکارگیری مدیریت دانش ایجاد تطبیق سنجش فرهنگ توزیع شناسایی جمع آوری سازماندهی فرآیندهای مدیریت دانش تکنولوژی مدل ادل و گری سون مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

24. فرآیندهای مدیریت دانش عبارتند از: ایجاد دانش: که به روشهای مختلف می تواند ایجاد شود. شناسایی دانش: شناسایی دانش های مفیدی که در فرآیندها، رویه های کاری و اقدامات سازمان وجود دارد. جمع آوری: بعد از اینکه دانش های مفید مورد شناسایی قرار گرفتند، کار بعدی جمع آوری این دانش هاست. سازماندهی: سازماندهی دانش، بیشتر در برگیرنده فعالیت های پردازش دانش است در این مرحله دانش به شکل مناسبی تبدیل می گردد. توزیع: بعد از سازماندهی دانش بایستی به روش­های مختلف بین افراد توزیع گردد در این مرحله با استفاده از ابزار و ساز و کارهای مناسب باید دانش ذخیره شده در دسترس افرادی که به آن نیاز دارند قرار بگیرد. ارزیابی و تطبیق: این مدل قبل از بکارگیری دانش توصیه می­کند که آن را از لحاظ صحت و سقم مورد ارزیابی و تطبیق قرار داده و این کار توسط افراد حرفه ای در یک سازمان صورت بگیرد. بکارگیری دانش: تا زمانی که دانش مورد استفاده قرار نگیرد افزایش پیدا نمی کند در این مرحله دانش در فرآیندهای کاری و تصمیمات سازمان جاری می شود. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

25. فراهم کننده­های مدیریت دانش دومین رکن این مدل عواملی را تشکیل می دهد که نقش اساسی در شکل گیری مدیریت دانش در یک سازمان ایفا می کنند. این عوامل به چهار دسته تقسیم می شوند: رهبری: حمایت مدیریت سازمان از فعالیت های مدیریت دانش از موثرترین عوامل شکل گیری مدیریت دانش است. صاحبنظرانی مثل داونپورت (1998) لی و چون (2006) از حمایت مدیریت عالی به عنوان عامل حیاتی یاد کرده اند. فرهنگ: مدیریت دانش بدون وجود یک بستر فرهنگی مناسب و مبتنی بر اعتماد نمی تواند به طور موفق اجرا شود. مدیریت دانش برخلاف مدیریت اطلاعات با ارزشها و باورها در ارتباط است و چون فرهنگ در برگیرنده این عوامل است می تواند نقش مهمی در مدیریت دانش ایفا نماید. تکنولوژی: تکنولوژی به شکل ابزار و سازوکارهای مناسب می تواند مخصوصاً در ذخیره و بازیابی دانش در سازمان نقش مهمی را ایفا نماید. سنجش و اندازه گیری: اندازه گیری دانش به ما کمک می کند که در یابیم تا چه حد به سمت اهداف مدیریت دانش گام برداشته ایم. از طرفی با سنجش و ارزیابی دانش می توان دانش های کهنه و قدیمی را نیز از سازمان دور کرد. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

26. مدل مارک م. و مکالروی (2002) ایشان با همکاری دیگر اعضای کنسرسیوم بین المللی مدیریت دانش (2002) برای این نوع از مدیریت چارچوب فکری با نام دوره عمر دانش تعریف کرده اند که در آن علاوه بر نظریه نوناکا و تاکهاوچی (1995) بر نکته مهم دیگری نیز تاکید کرده اند. دانش تنها پس از اینکه تولید شد وجود دارد و بعد از آن می توان آن را مهار و کد گذاری یا تسهیم نمود. بنابراین مکالروی فرایند ایجاد دانش را به دو فرآیند بزرگ یعنی تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می کند. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

27. تولید دانش: فرآیند خلق دانش سازمانی جدید است که بوسیله گروهی کسب دانش و اطلاعات و ارزیابی آن انجام می گیرد، این فرایند مترادف یادگیری سازمانی است. پیوسته کردن دانش: از طریق برخی فعالیت­ها که تسهیم دانش را تجویز می کنند، انجام می گیرد. این عمل کارهایی از قبیل پخش دانش (از طریق برنامه و غیره) جستجو، تدریس، تسهیم و دیگر فعالیت­های اجتماعی که موجب برقراری ارتباط می گردد را شامل می شود. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

28. الزامات مدیریت دانش فرهنگ سازمانی بعد مدیریتی ابعاد سازمانی ابعاد فناوری (جعفری مقدم ،1382) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

29. چالش های مدیریت دانش 1- عوامل انسانی 2- عوامل سازمانی الف) عوامل ساختاری ب) عوامل مدیریتی ج) عوامل شغلی د) سیستم های حقوق و دستمزد و جبران خدمات هـ) سیستم های آموزشی 3- عوامل فرهنگی 4- عوامل سیاسی 5- عوامل فنی و تکنولوژیکی(داونپورت ،1998) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

30. زیر ساختهای مدیریت دانش سازمان توسعه همکاری و اقتصادی (2003) سه گروه عوامل زیرساختی را ذکر کرده است که عبارتند از: آرایش سازمانی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات.با مرور تعاریف عوامل زیرساختی مدیریت دانش نشان می دهد که " منابع انسانی"، "فرایند ها" و "فناوری" مهم ترین زیرساخت های مورد نیاز تلقی می شوند. در مدیریت دانش بر منابع انسانی و فرهنگ سازمانی تاکید می شود تا اشتراک گذاری و بکارگیری دانش بر انگیخته و پرورش داده شود به همین دلیل آرایش و فرهنگ سازمانی مناسب شکل گرفته و تحرک و آموزش کارکنان مورد توجه قرار می گیرد، بر فرآیندها و روش ها در مدیریت دانش تاکید می شود تا مدیریت دانش در استراتژی های سازمانی اولویت داده شود و دانش سازمانی مکان یابی، سازماندهی و به اشتراک گذاشته شود و بودجه مورد نیاز این فعالیت ها تامین گردد، در مدیریت دانش بر فناوری تاکید می شود تا دانش ذخیره و در دسترس باشد و این امکان فراهم گردد که افراد بدون نیاز به اینکه در کنار هم باشند بتوانند با هم همکاری کنند. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

31. مزایای استفاده از مدیریت دانش بهبود پاسخ رقابتی کاهش هزینه ها و اجتناب از هدر رفتن سرمایه های ذهنی بر طرف کردن نیاز برای جهانی عمل کردن اثر بخشی شغل تعیین جهت راهبردی از دیگر مزایای مدیریت دانش می توان به : بهبود تصمیم گیری ها بهبود برنامه ریزی استراتژیک توسعه سریع تر رویکردهای نوین تکنولوژیکی کاهش هزینه های آموزش کارکنان توسعه مستمر ایجاد فرهنگ اطلاعات توجه به اطلاعات توجه به کارکنان یادگیری چگونگی فراگیری ایجاد توازن از طریق دانش اهمیت تکنولوژی( حیدری ،1390 ) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

32. اهداف مدیریت دانش ایجاد مخازن و منابع دانش تسهیل و بهبود دستیابی به دانش و توزیع آن تقویت محیط دانش اداره موثر دانش به عنوان یک دارایی مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

33. مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی سازمانهای آموزشی، سازمانهای خاص آموزش و یادگیری هستند، اگر در سازمانهای دیگر، آموزش و یادگیری وسیله ای برای تحقق سایر هدف های سازمانی مثل تولید مصنوعات و کالاها و ارائه خدمات می باشد، سازمانهای آموزشی خاص انسان سازی و تغییر رفتار هستند بر این اساس کاربرد اصطلاحات سازمان دانش آفرین و سازمان تحقق دهنده یادگیری سازمانی برای سازمانهای آموزشی از اصالت و درستی بیشتری نسبت به سازمان های دیگر برخوردار است.(میر کمالی ،1389) از آنجاییکه کارکنان سازمانهای آموزشی الگوهای رفتاری برای دانش آموزان محسوب می شوند مطلوب است که : اگر به دنبال اشاعه مدیریت دانش هستیم ، باید بدانیم که خلق دانش نقش محوری در مدیریت دانش دارد به همین دلیل باید در راستای گسترش فرهنگ نوآوری و خلاقیت در سازمان خود پیشگام باشیم. اگر همکاران خود را به حد کافی آموزش می دهیم ، به آنها اجازه ‌دهیم که دانش خود را به کار بگیرند . اگر همه را در تسهیم دانش تشویق می کنیم، دانش ‌هاي حساس را برای خودمان نگاه نداریم و آنچه را که در حین انجام کارها فرا می گیریم به دیگران نیز منتقل کنیم . اگر همه چيز را در مورد رقبا و هم سنخ های کاریمان می دانیم ، بهتر است در رابطه با خودمان هم بدانیم که چه امکانات و تواناییهاییداريم. در نتیجه علاوه بر ساختار سازمانی، از مهمترین مولفه های ایجاد و پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی توجه به فرهنگ سازمانی و حمایت مدیران سازمان از این مقوله را می توان بیان کرد. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

34. سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش سازمان یادگیرنده سازمانی است که با ایجاد ساختار ها و استراتژی ها به ارتقای یادگیری سازمانی کمک می کند. مفاهیم سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش با هم رابطه نزدیکی دارند و به صورت دو طرفه از یکدیگر حمایت می کنند. سازمان یادگیرنده روی فرآیند یادگیری و سازمان دانش محور روی نتایج و محصول فرآیند یادگیری تمرکز می­کند. درواقع میتوان گفت مدیریت دانش وسیله ای برای پرورش و حمایت یک سازمان یادگیرنده است.( کارل ویگ،2002) مدیریت دانش / فاطمه سلطانی

35. نتیجه گیری سازمانها اکنون به اهمیت دانش که منبع حیاتی سازمان است واقف شده اند، بنابراین فرآیند هایی برای مدیریت دانش ایجاد کرده اند. همانطور که فرآیند هایی برای مدیریت اطلاعات ایجاد کرده بودند. مدیریت دانش بر اساس روشهای مدیریت داده و اطلاعات توسعه یافته است و سطحی بالا تر از پیچیدگی را در بر می گیرد. سازمانها باید بها دانش کارکنان را بشناسند و راههایی برای به اشتراک گذاری دانش با دیگران را جهت دستیابی به مزیتهای برتر جست و جو کنند. مدیرت دانش مزایایی مانند سازماندهی بهتر، دوباره کاری کمتر ، ارائه خدمات کاراتر به مشتری و اختصاص زمان بیشتر برای بهبود خدمات را به ارمغان می آورد. مدیریت دانش / فاطمه سلطانی