540 likes | 794 Views
جنگ رسانه ای و رسانه های جنگی. عملیات رسانه ای ، تهاجم ذهنی ، تهییج عینی. تفاوت هاي عمل فرهنگي و عمل نظامي. آلوين تافلر: زمان آن فرا رسيده است که توپخانه ها جايشان را به رسانه ها بدهند. مولفه هاي راهبردي جنگ در رسانه ها. BBC. CNN .NBC VOA. TAKTAZ.
E N D
جنگ رسانه ای و رسانه های جنگی عملیات رسانه ای ، تهاجم ذهنی ، تهییج عینی
تفاوت هاي عمل فرهنگي و عمل نظامي آلوين تافلر: زمان آن فرا رسيده است که توپخانه ها جايشان را به رسانه ها بدهند.
مولفه هاي راهبردي جنگ در رسانه ها BBC. CNN .NBC VOA. TAKTAZ. PEIKNET. PEIKEIRAN .IRANLIBERTY .FOX AVIZOON .GOOYANEWS . BIA2MUSIC. EVELIANO. BLOGS VIRTUAL WORLD
عناصر سه گانه و اساسی در جنگ رضایت غیر ارادی اراده فردی جمعی سازمانی زمان بندی ارادی تقویم سازی اسطوره سازی قومیت فردی جمعی سازمانی ماهیت هویت
مولفه هاي اختصاصي/ اراده ای /: 1) سلب اراده پيشبيني شده كاربر 2) تحميل اراده غيرپيشبيني شده به كاربر مولفه هاي راهبردي عمليات رواني در این فضا مولفه هاي اختصاصي/ ماهیت/: 1) برنامهريزي سنگر به سنگر 2) تقويمسازي و تقويمسازان برنامهاي 3) اسطوره سازي و اسطورهسازان 4) قوميت سازي و قوميت سازان طراحي لانه زنبوري
سلب اراده پيشبيني شده كاربر اولين كاركرد در طراحي شبكههاي به منظور تأثيرگذاري بر سياست، از طريق اپوزيسيون، سلب اراده پيشبيني شده است. كه اين مقوله را با ذكر مثالي توضيح ميدهم، به فرض اگر كاربري با اراده مطالعات تحقيقاتي و علمي به منظور افزايش سطح علمي خود به سايتهاي خبري مراجعه كند (فارسي زبان) همزمان با عمل رجوع به مطالب، مقادير زيادي از لينكهاي حاشيهاي با محتواي تصاوير ثابت و صامت و يا حتي متحرك (دو بعدي يا سه بعدي) رو به رو خواهد شد كه پس از مدتي كنجكاوي، كاربر، مطالب لينكهاي حاشيهاي را كه عموماً مطالبي انحرافي اما مطابق سليقه كاربران دارند را برميانگيزد. به محض گشودن لينك تحريكبرانگيز، مرحله نخست يعني سلب اراده پيشبيني شده محقق ميشود. به اين معنا كه اراده، بر مطالعه مطلب ديگري بود اما آنچه كه قوت گرفت افزايش ميل به تجربه لينكها و موضوعات كناري است. ورود به لينكهاي موجود به منظور ورود به دنياي غيرقابل پيشبيني و به منزله محتوا و ميزان زمان حضور است. اين مقوله خاصه زماني حساستر ميشود كه لينك مربوطه با توسل به موضوعات گوناگون و شگردهاي متنوع، تصميم به استفاده از زمان و قدرت مطالعه كاربر، براي تحميل مقاصد سياسي خود را دارد. مولفه هاي اختصاصي/ تحميل اراده شبکه اي/
2) تحميل اراده پيشبيني شده به كاربر دومين كاركرد در طراحي شبكه پس از مرحله سلب اراده پيشبيني شده، تحميل ارادهاي خارج از تصور قبلي به كاربر ميباشد. اين مرحله در ادبيات رسانهاي، خطرناكترين و پركاربردترين مرحله است كه هدفش در چند مرحله قابل پيگيري است: الف)منزوي نمودن اراده قبلي ب)تخريب اراده قبلي ج)ايجاد خلأ در انتخاب د)قراردادن گزينههاي مدنظر در مقابل كاربر جهت انتخاب ه')اصرار حرفهاي بر قبول يك گزينه و)كمك نمودن به انتخاب يك گزينه ز)انتخاب يك گزينه براي كاربر با رضايت غيرارادي وي. در اين خصوص تحميل يك اراده سياسي غيرواقع در قالبهاي گوناگون، به عنوان مهمترين ابزار در دست اصحاب رسانه، در شبكه مورد استفادههاي حرفهاي قرار ميگيرد. هر چند اين امر در گذشته موجود بوده ليكن پيشرفت تكنولوژي و انگيزههاي تقويت شده در اين رابطه در زمان حال، باعث گرديده كه بتوان اين تصور را نمود كه اين امر ميتواند در آيندهاي نه چندان دور بزرگترين و مهمترين چالش شبكهاي خصوصاً در ايران محسوب گردد. مولفه هاي اختصاصي/ تحميل اراده شبکه اي/
پيچيدگي مقوله برنامهريزي جهت شتاب بخشيدن به فرآيندي كه از آن تحت عناويني همچون «براندازي نرم» و... ياد ميكنند به حدي است كه براي بررسي زواياي گوناگون آن نيازمند ارائه پيشدرآمدهاي مختصري هستيم كه از آن رهگذر بتوان مستندي حادث شده از گذشته براي آيندگان در عرصههاي سياسي به دور از پردازشهاي واهي ذهني به ارث گذاشته شود. در اين خصوص در گام نخست پرداختن به برنامهاي كه مهمترين پايه اين فرآيند را شكل ميدهد از اهميت ويژهاي برخوردار است. برنامهاي كه تحت آن در كشوري همچون جمهوري اسلامي ايران، تقويم زماني حوادث به منظور كاربردي كردن واژه «براندازي نرم» به صورت كامل در دست تدوين و اجرا قرار ميگيرد. در اين برنامهريزي چهار ساحت قابل رؤيت ميباشد: 1)تقويمسازان برنامهاي در عرصههاي سياسي مبتني بر تجميع كاركرد زمان و حوادث 2)اسطورهسازان برنامهاي در عرصههايفرهنگي و سياسي مبتني بر تجميع كاركرد نيروهاي ايفاي نقشكننده 3)برقراري ارتباط ملي ميان تقويم و اسطورههاي خلق شده 4)برقراري ارتباط بينالمللي ميان تقويم و اسطورههاي خلق شده تاکتيک هاي اختصاصي الف ) برنامهريزي سنگر به سنگر
رويدادهاي سياسي در ايران را اگر در كنار يكديگر قرار دهيم، به جدولي منظم و با برنامه برخورد ميكنيم كه نوعي هماهنگي و همخواني دروني و بيروني در ميان قطعات قرار گرفته در كنار هم به چشم ميخورد كه كليه اين امور حادث شده داراي يك كاركرد مشترك در زمان تقويمي ايران ميباشند. فضاي فرهنگي و سياسي كه عمدتاً تحت عنوان فضاي مجازي در عرصه اينترنت با تغيير و تحولات رسانهاي به صورت نامحدود ظهور و بروز پيدا ميكنند، ميتوان شاهد به روز شدن برنامههاي نامتعارف جهت ميل به هدف خاص بود، چرا كه خاصيت چند رسانهاي بودن اين فضا امكان ثبت و ضبط كليه اين اعمال حتي از دورترين فواصل را به كاربر ميدهد. اگر بخواهيم تقويمسازي و برنامهريزي براي رسيدن به تقويمي خاص در اين عرصه را معنا نماييم، ميتوانيم بگوييم مراد از تقويمسازي در اينترنت يعني «حادث كردن اتفاقات در زمانهاي مختلف در طول يك سال در فضاي واقعي و عمومي، و تبليغات جهت هدفمند كردن اين حركت عيني در فضاي سياسي جهت بهرهبرداريهاي ممتد در آينده.» آنچه كه در عرصه اينترنت ظرف سالها اتفاق افتاده است، تبديل شدن اين ساحت به سنگري مطمئن و غيرقابل خدشهدار شدن جهت سر و سامان دادن تبليغاتي به كليه وقايعي كه در ايران به صورت واقعي رخ داده بوده است. تاکتيک هاي اختصاصي ب) تقويم سازي و تقويم سازان برنامه اي /01
در اين ميان در اين عرصه، حركت عمومي بدينگونه ترسيم ميگردد: الف) تشكيل و تقويت سايتهاي اينترنتي تحت عناوين كلي اپوزيسيون داخلي و خارجي. ب)تشكيل و تقويت وبلاگهاي اينترنتي(190) تحت كاركرد خاص كه به عنوان مكملي براي سايتها به صورت مستقل، نيمهمستقل و يا حتي غيرمستقل(191) در كليه عرصهها ايفاي نقش نمودند. ج) تشكيل و تقويت گروهها(192) كه عمدتاً در راستاي ايفاي نقش متممي براي وبلاگها و بلاگرها مرتبط با سايتها قرار داشتند. د) تقويت بيش از پيش محيطهاي گفتمان عمومي يا چترومها جهت تسريعبخشيدن در كوتاهترين زمان ممكن به نقل و انتقال اطلاعات و حواشي مندرج از وقايع عمومي در فضاي سياسي ميان كاربران. تاکتيک هاي اختصاصي ب) تقويم سازي و تقويم سازان برنامه اي/02
در اين رابطه آنچه كه ميان جريانات مختلف حاضر در شبكه درخصوص چگونگي برخورد با پديدة تقويمسازي در ايران رخ داد بر 8 محور كلي در اينترنت استوار است: الف)واگرايي رسانهاي و حركت بر اساس نيازهاي گروهي و جرياني بدون حس رقابت ب) واگراييرسانهايو حركتبراساس نيازهاي گروهي و جريانيبا تقويت حس رقابت ج) تخريب مواضع يكديگر از سوي جريانات مخالف و بعضاً حذف جريانان موازي از سوي گروهها و جريانات فعال در اينترنت. د) واخوردگي و سرخوردگي در مقابل جريانات مستقل و انفرادي در اينترنت. ه ) تقويت مجدد سايتها، وبلاگها و گروههاي جرياني. و) افزايش ميل همگرايي در برخي موضوعات مشترك ميان رسانههاي اينترنتي از جريانات مختلف. ز) موفقيت در برقراري همگرايي نسبي ميان رسانههاي جريانات مختلف در به روزرساني تقويمهاي حادث شده. ح) تلاش جهت دستيابي به تكنولوژي «تقويمسازي» براي آينده به جاي تبليغات بر روي «تقويمهاي ايجاد شده» در قبل توسط سايتها، گروهها و وبلاگها. تاکتيک هاي اختصاصي ب) تقويم سازي و تقويم سازان برنامه اي/03
پروژه بسيار پيچيده «تقويمسازي» در حوادث واقعي و بهرهبرداري سايبري در ايران به طور كلي بر دو محور منتشر شده از سوي جريانات اپوزيسيون استوار است: الف) موضوع حقوق بشر در ايران در قالب فرآيند «نقض حقوق بشر» ب)موضوع تسليحات هستهاي در ايران در قالب فرآيند «پرونده هستهاي» كه مهمترين محور مورد بررسي قرار گرفته در اين نوشتار حركت نخست يا وضع «حقوق بشر» آنگونه كه نمودار هندسي حركت جريانات براساس آن عمل كرده در ايران است. نمونههاي بسياري از اين حركت «تقويمي» طي سالهاي پيشين قابل بررسي است كه هر كدام بيانگر نحوهاي از اين نمودار و چگونگي «تقويمسازي» سياسي در ايران اسلامي را بازگو ميكنند. تاکتيک هاي اختصاصي ب) تقويم سازي و تقويم سازان برنامه اي/04
فرآينده پيچيده «تقويمسازي» در ايران به منظور نزديكتر كردن بيش از پيش زمان وقايعي كه در ايران رخ ميدهد به حدي كه از مدت زمان 365 روز در سال روزهايي قريب به 300 روز آبستن حوادث و يا سالگرد حوادثي باشند كه در گذشته و يا حال اتفاق افتاده و يا در شرف حادث شدن هستند.(195) اين فرايندها در مبناي كاركردي پس از برنامهريزي بر دو محور استوارند كه در واقع نياز آنها را تعريف ميكنند كه عبارتند از: الف)يك موضوع براي تبديل شدن به يك حادثه ب)يك بازيگر براي موضوع مدنظر براي تبديل شدن به يك اسطوره در روند «تقويمسازي» زماني كه به دو محور مورد بحث برخورد ميكنيم، درمييابيم كه مهمترين حوادث واقع شده در فضاي واقعي جامعه سياسي ايران اسلامي هنگامي كه در فضاي سايبر شبكهاي با قدرت منحصر به فرد عدم محدوديت ضرب ميگردد، داراي چنان انعطافي ميشود كه در كوتاهترين زمان از حد صفر در عرصه اطلاعات ميتواند به حد صد و همزمان روند معكوس در اين موضوع را طي كند بدون آنكه كاربر دقيقاً متوجه چرايي و چگونگي اين تغيير گردد. قدرت «نزديك نمودن تقويم وقايع» در ايران از سوي اينترنت دقيقاً از همين خاصيت شبكه، نشأت ميگيرد. تاکتيک هاي اختصاصي ج) اسطوره سازي و اسطوره سازان /01
آنچه كه در اين خصوص داراي اهميت است بند دوم از محورهاي دوگانه در پروسه تقويمسازي يعني «اسطورهسازي» است كه به عنوان انتخاب يك بازيگر در عرصه موضوع مدنظر خودنمايي ميكند. انتخاب يك فرد، يك جريان، يك مجموعه، يك حادثه، يك روز، يك كلام، يك كتاب و... همگي بر همين مبنا صورت ميگيرد. در اين عرصه يعني اينترنت، انتخاب يك بازيگر براي تبديل نمودن آن به يك «اسطوره» مهمترين كاركرد بخش مكملي سايبر در قبال فضاي واقعي ميباشد. اين انتخاب هر چه دقيقتر و آگاهانهتر و همسو و همسان با شرايط پيش آمده و يا پيشآورنده باشد، ضريب موفقيت افزايش مييابد. در اين خصوص اهميت انتخاب يك «اسطوره» بر محورهاي زير استوار است: الف) اسطوره در اينترنت در زمانهاي مختلف بنا به واقعه خاصي كه قهرمان آن شده است به دلايل مختلف قابل تكرار است. ب) اسطوره در اينترنت تاريخ انقضأ ندارد و قابل انتقال به موضوعات ديگر ميباشد. ج) اسطوره در اينترنت تكقالبي نيست، بلكه به قالبهاي مختلف و مطابق با ميل و ذائقه كاربر قابل تغيير است. تاکتيک هاي اختصاصي ج) اسطوره سازي و اسطوره سازان /02
د) اسطوره در اينترنت داراي صدا، تصوير، متن و كاركرد سايبري ميباشد. ه ) اسطوره در اينترنت قابليت انجماد موضوع مورد نظر براي جلوگيري از لوث شدن آن به جهت بهرهبرداري در سالگرد آن موضوع را به بهترين وجه ممكن دارا است. و) اسطوره در اينترنت ميتواند يك قهرمان ملي عليه معاني و هنجارهاي ملي شود، بدون آنكه كاربران واكنش منفي به آن نشان دهند. ز) در اينترنت اسطوره قابليت تحميل نمودن خود به همه موضوعات مطرح روز را داراست. ح) اسطوره در اينترنت ميتوانند فرايند تقويمسازي را با توليد حواشياي كه هر كدام ميتوانند تبديل به يك موضوع جديد با اسطورهاي جديد شوند را تسريع بخشند. ط) اسطوره در اينترنت قائل به جنسيت و تفكيك مذهبي نيست و ميتواند فرامذهبي و يا فراجنسيتي عمل كند. ي) اسطوره در اينترنت ميتواند شر را به خير و خير را به شر، به نسبت كاركرد موضوعي كه براي آن انتخاب شده است، تبديل كند و اين جا به جايي را به عنوان يك اصل در فرآيند «تقويمسازي»، تبديل به يك ارزش ملي يا بينالمللي نمايد. تاکتيک هاي اختصاصي ج) اسطوره سازي و اسطوره سازان /03
يكي از مباحث سياسي-اجتماعي خاصه در ايران موضوع قوميت است كه اين روند در اينترنت از آنچه كه تحت عنوان واقعيت تجربه شده ياد ميشود، جدا نيست. در اين جهان مجازي نيز قوميت همچون ساير موضوعات جايگاه خود را دارا ميباشد. كه با اين سؤال آغاز ميگردد كه به راستي مسأله قوميت با چه پرسشهايي رو به روست؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت كه: انسان به همان ميزان كه در مقام فاعل شناسا است، در پي شناخته شدن نيز هست. يكي از هويتبخشهاي اين بشر در طول تاريخ، پديدهاي به نام قوميت بوده است. قوميت و قوميتگرايي آثار گوناگوني دارد و از جنبههاي متعددي به آن نگريسته شده است و آثار مثبتانديشي و يا منفيانديشي آن هم در طول اين زمان چه در حوزه نظرورزي و چه در عرصة عملنمايان گشته است . تاکتيک هاي اختصاصي د) قوميت سازي و قوميت سازان /01
با در نظر گرفتن اين واقعيت كه قوميتها بخشي از تاريخ روزمرة سياسي تمام كشورها منجمله ايران محسوب ميشوند، دم زدن از نفي قوميتگرايي، غيرواقعبينانه است. چه از اين رهگذر، در خصوص كشوري چون ايران، اين نكته قابل تأمل است كه بخش قابل توجهي از هويت فرهنگي و تمدن ايراني، از ابتدا و ديرباز، با تنوع قومي رقم خورده است. گوناگوني فرهنگ ايران، خود را به صورت طيف وسيعي از اديان و مسالك، مذاهب، زبانها و گويشها و حتي نژادها، در يك سرزمين مشترك و پهناور نشان ميدهد. در اين كشور، 6 گروه قومي، آذري، كرد، تركمن، عرب، لر و بلوچ به دليل نسبت بالاي جمعيتي، تمايز حوزه زيستي و مجاورت با مشابهان قومي در جوار مرزهاي ملي، جايگاه ويژهاي دارند. بيش از نصف جمعيت كشور، داراي زبانهاي محلي و قومي هستند. موقعيت سياسي كم نظير ايران در اين است كه پاره فرهنگهاي قومي آن، در حاشية كشور قرار دادند و با اقوام متناظر خود، خارج از مرزها، به نوعي حس همگرايي رسيدهاند. زبان، فرهنگ، مشكلات، نگاههاي سيستمي، نحوة برخورداري از امكانات و... همه عواملي است كه در برقراري اين پيوند، مؤثرند. در برخي موارد اين همگرايي تا آنجا پيشرفت نموده است كه حتي در ميان اين قوميتهاي مجاور، نوعي حس و فضاي مبارزاتي مشترك نيز پديدار گشته است. آنچه كه در اين نوشتار مورد ارزيابي و بررسي قرار ميگيرد و محتواي آن را مدنظر قرار ميدهد، وضعيت قوميتها در ايران است و چگونگي ظهور و بروز اين قوميتها در عرصة رسانهاي و كاركردهاي گوناگوني كه از حيث سياسي، نظامي و حتي فرهنگي و امنيتي، در اين عرصه بدان دست يافتهاند؛ كه از اين ميان «اينترنت» به عنوان رسانة محوري و اصلي مدنظر قرار گرفته است. تاکتيک هاي اختصاصي د) قوميت سازي و قوميت سازان /02
تنوع و پيچيدگي قوميتها و نيز وجود نوعي «تعامل بر مبناي ناسازگاري مداوم»، كه تضمين گسترة ادامة حيات سياسي قوميتها ميباشد، مهمترين پارامتري است كه در ارزيابيهاي سنجش ميزان مقاومت و يا تعامل سازنده قوميتها در قبال حاكميت مركزي مورد توجه قرار ميگيرد. در اين بين آنچه كه به عنوان موضوع اصلي در اين ارزيابي مدنظر است، پرداختن به عناويني است كه ميزان كاركرد قوميتها، اعم از هر قومي در قبال جريانات مقابل، را تعيين ميكند. در يك نگاه كلي، جمع دو موضوع متضاد، در اين خصوص قابل توجه است: الف) قوميتها از نگاه اپوزيسيون، چه در داخل و چه در خارج، تاريخ انقضأ ندارند. ب) هر قوميت در قبال جريانات داخلي و خارجي داراي يك تاريخ مصرف محدود است. با نگاهي كلي و گذرا به تاريخچة قوميتها در ايران خاصه در 30 سال اخير، و نيز تماميت برنامههايي كه در اين سالها به اجرا گذاشته شده است و نيز كيفيت ارسال و مراسلات جريانشناختي در ايران با خارج از مرزها، به وضوح چگونگي تجميع اين دو اصل متضاد در كنار يكديگر را مشاهده ميكنيم. تاکتيک هاي اختصاصي د) قوميت سازي و قوميت سازان /03
ارزيابي قوميتها در ايران از نگاه اپوزيسيون شبكهاي در همين راستا از چند حيث مورد توجه است: الف) قوميتگرايي با توجه به ساختارهاي امروز در جامعه ايران، بيشتر شبيه يك گرايش ايدئولوژيكي است تا ژست سياسي. ب)اساساً قوميتها داراي يك نگاه نقادانه و تقابلي به جريانات سياسي هستند تا يك نگاه راهبردي و اصلاحي. ج) ريشة باورهاي قوميتها در ايران قبل از آنكه «اسلامي-ايراني» باشد، «ايراني-اسلامي» است. د) ساختار متمركز در حاشية نوار مرزي اكثريت قوميتها در ايران، حالتي بينابيني را براي امنيت و منافع ملي به صورت گاهي چالش و گاهي تهديد پديد آورده است. ه ) فراز و فرود توقعات فزاينده در ميان قوميتها در اكثريت موارد تابعي از تلورانس روابط برونمرزي ايران با كشورهاي همجوار خود بوده است. تاکتيک هاي اختصاصي د) قوميت سازي و قوميت سازان /04
با كمي بررسي و تأمل درمييابيم كه برخلاف روند تبيين شده در اذهان عمومي، جريانات تأثيرگذار در اين حركت هيچ اصراري بر فشرده كردن زمان به منظور تحقق برنامهها، ندارند. چرا كه اصل در عنصر «زمان»، به نسبت فرآيند آمادهسازي قوميتها در ايران، بر 12 محور استوار است: 1) تجميع قوميتها 2 ) القأ چرايي تجميع 3 ) تعريف كاركرد قوميت 4 ) دستهبندي براساس تعريف صورت پذيرفته 5 ) آموزش قوميت 6 ) تجهيز قوميت به لحاظ سياسي و حتي نظامي 7 ) برقراري ارتباطات (اعم از درونمرزي و يا برونمرزي) 8) نزديك نمودن قوميت به آستانة عدم پذيرش تحريك جديد 9 ) طراحي كاركرد در بعد زمان براي قوميت براساس تقويم و اسطوره 10 ) ايجاد فاصله ميان روح و احساسات قوميت و ملت 11 ) افزايش فشارهاي رواني بر قوميت با دو كاركرد اقتصاد و سياست 12 ) انفجار قوميت در درون يك دولت-ملت. تاکتيک هاي اختصاصي د) قوميت سازي و قوميت سازان /05
در طراحي لانه زنبوري مي توان به اختصار گفت : • كندوهاي زنبور در عالم طبيعت، تا زماني که مملو از گردههاي گياهان با نام محصول و خروجي عسل نشود، كندو ارزش تجاري پيدا نخواهد کرد و پروسه ناقص است. حركت در فضاي سايبر از نقطه اي که آغاز مي گردد تا زماني که نتيجه قابل احصاء ، مطالعه و اندازه گيري باشد ، ايستگاه هاي متعددي را پشت سر خواهد گذاشت تا نهايت به نتيجه اي واحد دست يابد . هدف غايي تمام اقدامات در سطح ، ميان سطح و عمق اين جهان مجازي دستيابي به نوعي : شبکه هوشمند اجتماعي با قابليت هاي فرهنگی ، سياسي و امنيتي مي باشد و تا زماني که تمامي اين خانه ها تكميل نگردد، ارزش نهايي نميتوان براي آن متصورشد؛ اين شبکه هاي هوشمند همانند کندوي زنبور عسل از خاصيت بارز برخوردارند: الف) داراي ابعاد يکان و متوازن هستند . ب) هيچ کدام از ديواره ها را نمي توان اختصاص به يک خانه دانست و خانه ها در ابعاد جداکننده مشترک هستند به اين مفهوم که در عين مستقل بودن هيچ اختصاصي را نمي اوان برايشان مورد اشاره قرار داد. ج) هر شبکه داراي يک راس و بي نهايت جريانات اقماري است .( رابطه ميان سايت ها ، وبلاگ ها ، فروم ها و .... ) تاکتيک هاي اختصاصي : طراحي لانه زنبوري
ظهور دختران ايراني در عرصه فرهنگ و هنر در ايران الف) دختران هنرمند ايراني در عرصه موسيقي مرحله اول: محشر معروف به دي.جي.مريم(1) ًّ عنوان: دي.جي.مريم مرحله دوم: محشر معروف به دي.جي.مريم(2) ًّ عنوان: محشر مرحله سوم: محشر معروف به دي.جي.مريم(3) ًّ عنوان: محشر در بم مرحله چهارم: ترانه مكرم ًّ عنوان: ترانه... شهرام صولتي، شهرام كاشاني، ... مكرم مرحله پنجم: سارا حسننائيني ًّ عنوان: سارا از تهران مرحله ششم: سودابه فرخنيا ًّ عنوان بازيگر تئاتر مرحله هفتم: ليلا فروهر ًّ عنوان: ليلا... يك ازدواج و دو سال مرحله هشتم: ليلي افشار ًّ عنوان: ليلي افشار و گيتار كلاسيك مرحله نهم: دريا دادور ًّ عنوان: دريا دادور، خواننده اپرا مرحله دهم: فائقه آتشين ًّ عنوان: فائقه پس از دو سال در لسآنجلس(مادر معنوی = فائقه آتشین/ پدر معنوی=شجریان) مرحله يازدهم: قمر ًّ عنوان: قمري در آسمان موسيقي ايران مرحله دوازدهم: لاله ًّ عنوان: دختر خواننده محبوب ايراني در سوئد نرگس کلهر / گلشیفته فراهانی/ سپیده رئیس سادات و ..... ب) دختران شايسته ايراني منتخب در كشورهاي اروپايي مرحله اول: نازنين افشينجم ًّ عنوان: سهم ايران از مسابقه ملكه زيبايي مرحله دوم: نازنين افشينجم ًّ عنوان: دختر ايراني نفر دوم مسابقات دختر شايسته جهان مرحله سوم: شروين شهريور ًّ عنوان: يك ايراني، دختر شايسته اروپا شد مرحله چهارم: رامونا اميري ًّ عنوان: رامونا دختر شايسته كانادا در چي int rn t برخي مصاديق پروژه تست شبکه اي/ 01
int rn t پروژه تست شبکه اي BBC p rsian
عروسک باربي کمپين يک ميليون امضاء ( تغيير براي برابري) جنبش سبز ( از همه گيري تا فراگيري) کمپين فعالين حقوق کارگران و اصناف کمپين هم جنس گرايان ايراني( خرس هاي ايراني) بازي هاي آن لاين ( .... تا فتح تهران) مفهوم سازي از آزادي تا استبداد کمپين دفاع از حقوق دانشجويان کمپين دفاع از حقوق زندانيان سياسي انيميشن ها و...... int rn t برخي مصاديق شبکه اي / 02
نسل پيشين حاضر در شبكه به اصول و شگردهايي در انتقام پيامها عليه جمهوري اسلامي ايران معتقد بودند كه همسو با آموزهها و تجربياتشان اندوخته شده در سالهاي متمادي بود. با تغيير نسل كاربران اينترنت در ايران و عدم ظرفيت ذهني كاربران به لحاظ تاريخ تطور رسانهاي كمكم قدرت انتقال مفاهيم توسط اپوزيسيون رو به تقليل گذاشت اما پس از جا به جايي نسل اين جريانات، ما شاهد افزايش تدريجي اين قدرت در انتقال مفاهيم هستيم. ميتوان عبور از مرز مكتوبات و صرفاً مكتوبات و رسيدن به مرز صدا و تصوير و توليدات نماهنگياي كه ظرف سالهاي گذشته سير صعودي غيرقابل تصوري را در پيش گرفتهاند را شاهدي مستند از اين حركت عنوان نمود. افزايش مرزهاي مورد بحث و مجادله و افزايش كاركردهاي جذبگرايانه اين قبيل توليدات اموري هستند كه تنها از ذهن همسو با نسل جديد در ايران در ميان اپوزيسيون قابل برداشت است نه اذهان و افكاري كه مبارزاتشان عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي در ايران را تنها در چند برگ مكتوبات با تاريخ مصرف محدود خلاصه ميديدند. پس قابل دريافت است كه نسل جديد رسانهاي در ميان اپوزيسيون طبيعي است كه به برخي از واگراييهاي رسانهاي مصوب در ميان نسلهاي پيشين احترام نگذاشته و مرتباً به دنبال راهحلهايي به منظور برقراري همگرايي ميان توليدات شبكه باشند، حركتي كه هر چند قطرهاي اما مستمر در سالهاي اخير در ميان سايتهاي جريانات مختلف به كرات قابل رصد ميباشد. جمعبندي
پايان بخشيدن به موضوع حساس، مهم و در برخي موارد حياتي عمليات رواني در فضاي رسانه ای، شايد امري صحيح نباشد. بسياري انقلابها دنيا را پس از به وقوع پيوستن، قرين انقلابهاي ديگر در امتداد حركتشان كردهاند كه در اين رابطه در خصوص انقلابهاي احتمالي پس از انقلاب اسلامي در ايران نيز مطرح است اما در درون همين انقلاب هم نظريات متفاوتي وجود دارد. اما يك اعتقاد غيرقابل خدشه وجود دارد و آن هم اين كه قطعاً: ---------------- «ما در ميانه دو انقلاب هستيم».---------------- حال اين انقلاب دوم ميتواند از جنسهاي متفاوتي باشد ولي اگر از زاويه موضوع مورد بررسي نگاه كنيم شايد بتوان محتمل دانست كه انقلابآتي، نوعي انقلابرسانه ای باشد و اين امر را تنها ميتوان با اين نكته مورد توجه قرار داد: • «بودن در دنياي واقعي فردا؛ يعني تسلط بر جهان مجازي امروز به شرط آنکه واقعي بمانيم» کلام پاياني
اين بعثت در واقع دعوت مردم به عرصهى تربيت عقلانى و تربيت اخلاقى و تربيت قانونى بود. اينها چيزهائى است كه زندگىِ آسوده و رو به تكامل انسان به آنها نيازمند است. در درجهى اول، تربيت عقلانى است. يعنى نيروى خرد انسانى را استخراج كردن، آن را بر تفكرات و اعمال انسانْ حاكم قرار دادن، مشعل خرد انسانى را به دست انسان سپردن، تا راه را با اين مشعل تشخيص بدهد و قادر بر طى كردن آن راه باشد؛ اين اولين مسئله است؛ و مهمترين مسئله هم همين است. علاوه بر اينكه در درجهى اول در بعثت پيغمبر، مسئلهى عقل مطرح شده است، مسئلهى دانائى مطرح شده است، در سرتاسر قرآن و تعاليم غير قرآنىِ پيغمبر هم، هرچه شما نگاه ميكنيد، مىبينيد تكيهى بر عقل و خرد و تأمل و تدبر و تفكر و اين گونه تعبيرات است؛ حتّى در روز قيامت از زبان مجرمان، قرآن ميفرمايد: «لو كنّا نسمع او نعقل ما كنّا فى اصحاب السّعير»؛(1) علت اينكه ما دچار آتش دوزخ شديم، اين است كه به عقل خود، به خرد خود مراجعه نكرديم، گوش نكرديم، دل نداديم؛ لذا امروز كه روز قيامت است، به اين سرنوشت ابدى تلخ مبتلا شديم.در كارنامهى همهى پيغمبران، در زندگى همهى پيغمبران - اين مخصوص پيغمبر خاتم هم نيست - دعوت به عقل در درجهى اول است. البته در اسلام اين قويتر و روشنتر و واضحتر است. لذا اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) در علت بعثت انبياء ميفرمايد: «ليستأدوهم ميثاق فطرته» تا به اينجا كه: «و يثيروا لهم دفائن العقول»؛(2) گنجينههاى عقل را، خرد را استخراج كنند. اين گنجينهى خرد در دل من و شما هست. اشكال كار ما اين است كه مثل آن انسانى هستيم كه بر روى گنجى خوابيده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نميبرد و از گرسنگى ميميرد. وضع ما اينجور است. به عقل وقتى مراجعه نمیكنيم، عقل را حَكم وقتى قرار نمیدهيم، عقل را تربيت وقتى نمیكنيم، زمام نفس را به دست عقل وقتى نمىسپريم، وضع ما همين است.