جهانی شدن

2. جهانی شدن پدید آورندگان: حامد صفی خانی سجاد تمدن سجاد عسکری دانشگاه ولی عصر(عج) رغسنجان

3. واژه جهاني (global) بيش ازچهارصدسال قدمت دارد. • كلماتي چون Globalization، Globalize، Globalizing از حدود 1960 رواج پيدا كردند. • فرهنگ وبستر نخستين فرهنگي بود كه تعاريفي براي واژه هايglobalization, globalism در سال 1961 ارائه داد. • واژه globalization تا اواسط دهه 1980 از اعتبار علمي چنداني برخوردار نبود ولي از آن به بعد كاربرد اين مفهوم كاملا" جهاني شده است. • نخستين مقاله جامعه شناسي با عنوان جهاني شدن در سال 1985 توسط رونالد رابرتسون نوشته شده است.

4. هیچ اتفاق نظری بین دانشمندان در مورد تعریف دقیق این واژه وجود ندارد . برخی به تبیین این مفهوم در چارچوب کلی تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته اند، در حالی که جمعی دیگر کوشیدهاند جهانی شدن را به عنوان مفهومی صرفا اقتصادی تعریف کنند. به عبارت دیگر می توان تعاریف ارائه شده را به دو دسته کلی تقسیم نمود که در یک دسته، جهانی شدن به معنای عام آن تعریف شده و دسته ای دیگر تنها به جهانی شدن در یک بُعد اشاره دارند.

5. برخي از تعاريف جهاني شدن رابرتسون = كوچك شدن جهان، تشديد آگاهي درباره جهان به عنوان يك كل،وابستگي متقابل و واقعي جهاني و آگاهي از اين يكپارچگي گيدنز = جهاني شدن نتيجه مستقيم نوسازي است. تسهيل تعاملات اجتماعي و در نتيجه پيوند امور محلي به امور جهاني هاروي = تراكم زمان و مكان (كوتاه شدن زمان و كوچك شدن مكان) و تبديل جهان به يك ميدان واحد بك = زندگي در جامعه ريسكي، مهار ريسكها مستلزم همكاري در سطح جهاني است آلبرو = دگرگوني گسترده در جهان اسكلير = عملكردهاي فراملي توسط بازيگران غيردولتي در فراسوي مرزها در سه حوزه اقتصادي، سياسي و فرهنگي-ايدئولوژيك مارتين خور= جهاني شدن يعني همان واژه قديمي “استعمار” كاكس = بين المللي شدن توليد، تقسيم كار جديد بين المللي، جنبش مهاجرت از جنوب به شمال، فضاي جديد رقابتي

6. اگر چه تعاریف متعددی از این فرایند شده، اما میتوان تعریف مربوط به کمیته بین المللی در سال 1995 را که دربرگیرنده تمامی تعاریف است به عنوان تعریف جامع ذکر نمود: «جهانی شدن عبارت است از درهم آمیزی اقتصاد، جامعه شناسی، سیاست، فرهنگ و رفتارها از طریق نفی مرزها و حذف پیوستگی های ملی و اقدام های دولتی»

7. جهانی شدن فرآیند تک بعدی نیست • در اصل یک فرآیند ( پروسه ) است • پدیده ای چالش گرا است • هم خیر است و هم شر

9. جهانی شدن اقتصادی • جهانی شدن فرهنگی • جهانی شدن سیاسی

10. در روند جهاني شدن شايد مهمترين و پيشتازترين بخش، اقتصاد بوده است؛ به طوري كه بسياري از محققين تا مدت هاي مديد، جهاني شدن را منحصراً در چارچوب اقتصاد مورد بررسي و تدقيق قرار مي دادند و از بخش هاي ديگر جهاني شدن، همچون فرهنگ و سياست غافل بودند. اين مسئله از آنجا ناشي مي شود كه روند جهاني شدن بيشترين تأثيرات خود را بر اقتصاد جهان گذارده و در اين وادي خودنمايي نمايد

11. خارج شدن رقابت سرمايه از محدوده جغرافيايي كشور و يا كشورهايي خاص و قرار گرفتن آن در مدار فرامرزي جهانی • افزايش تعامل ميان ملتها • يكسان شدن انسان ها • ايجاد نظام هاي منطقه اي جديد

12. 1- تغيير تعاريف در واژه هاي كليدي اقتصاد 2- جا به جايي تدريجي قدرت از دولت هاي محلي به نهادهاي بين المللي و شركت هاي فرامليتي 3- تغيير در تقسيم كار جهاني از شيوه ي خوشه اي به خطي 4- ظهور امپرياليسم جهاني در چارچوب جهاني سازي اقتصادي 5- تغيير تئوري هاي حاكم بر اقتصاد

13. آثار ‌جهاني‌شدن ‌بر اقتصاد : منفی مثبت بحران‌هاي‌ اقتصادي ‌وخيم‌تر شدن‌ وضعيّت‌ محيط‌ زیست جنگ‌ فقر و غنا افزايش‌ رقابت‌ در سطح‌ اقتصاد بين‌الملل انتقال‌ تكنولوژي‌ و بهبود استاندارد زندگي‌ تقسیم بهتر كار بهره‌گيري‌ از مزيّت‌هاي‌ نسبي‌

14. جهاني شدن فرهنگ جهاني شدن فرهنگ يعني به وجود آمدن يك فرهنگ فراگير براي همه ملتهاي جهان كه متفاوت با همه فرهنگ هاي محلي، ملي و قاره اي موجود مي باشد و در آن ارزش ها، هنجارها، مِتُدها و همه شاخصه هاي فرهنگي براي همه مردم جهان يكسان مي باشد.

15. انوع واکنش فرهنگی در مقابل جهانی شدن، بستگی زیادی به غنای فرهنگ بومی و میزان اثر گذاری آن در هویتبخشی به افراد، و سایر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد و در طیف گسترده ای از انفعال مطلق تا ستیزه جویی در مقابل جهانی شدن فرهنگ را در بر میگیرد. با اینوجود میتوان واکنشهای فرهنگی به این فرایند را در قالب سه دسته کلی طبقه بندی کرد.

16. خاصگرایی فرهنگی • آمیزش و تحول فرهنگی • همگونی فرهنگی

17. پیامد های منفی: • يكسان سازي فرهنگي • اشاعه فرهنگ غربي • نسبي گرایي دینی و اخلاقی • فرهنگ مصرفی • شکاف طبقاتی • منفعت طلبی • فردگرایی • تضعیف نقش خانه و مدرسه

18. پیامد های مثبت • ارتقاي فرهنگهاي ملي به سطح جهاني • آزاد سازي اطلاعات • درك جهاني، همگرايي جهاني • هويت جويي فرهنگي • تقريب گفتمانها و عقايد

19. جهانی شدن سیاست مقصود از جهانی شدن سیاست این است که مسائل و مباحثی که قبلا به حوزه داخلی و حیطه حاکمیت دولت ها تعلق داشتند, با گذشت زمان ابعاد جهانی بیشتری پیدا می کنند ابعاد مختلف جهانی شدن بر حسب میزان حمایت یا مقاومت‌هایی که با آن مواجه می‌شود, به طریق موزون و هماهنگی حرکت نمی‌کنند و پیش نمی‌روند. در این میان جهانی شدن سیاست شاید شاخص‌ترین موردی است که شتاب آن از ابعاد دیگر جهانی شدن به مراتب کندتر استعلت این امر را باید در ماهیت دولت ملی و نظام مرکب از دولت ـ ملت‌ها جستجو کرد. دولتها جهت حفظ اختیارات و امتیازات ناشی از حاکمیت موانع متعددی را برای جهانی شدن سیاست ایجاد کرده اند.

20. از دست دادن حق حاكميت • چرخش به سوي مولفه‌هاي فوق قلمروي • عقب نشيني از رفاه‌گرايي دولتي • تغيير در الگوهاي جنگ و چند جانبه گرايي

21. برخي از آثار و پيامدهاي جهاني شدن در كشورهاي در حال توسعه • حركت از اقتصاد سوسياليستي به سوي نطام اقتصاد بازار (بلوك شرق سابق) • سقوط درآمد بيش از يك ميليارد نفر از مردم جهان • وجود يك فرايند ديالكتيكي : افزايش فرصت ها براي كاستن از ميزان فقر مطلق به همراه افزايش دامنه نابرابري ها • شكاف عميق تر بين ثروتمندان و فقرا در جهان • تقسيم كشورها به دو دسته برندگان و بازندگان در اثر يكپارچگي اقتصادي • ارتباط بحران در كشورهاي آسياي شرقي با جريان هاي كوتاه مدت سرمايه

22. راهبردها الف) حمايت از ايده منطقه گرايي ب) انساني كردن علوم موجود ج) انتخاب گزينشي از فنآوري غرب د) تقويت موانع طبيعي بر سر راه جهاني شدن

23. فرايند جهاني شدن، صرفاً معطوف به يك فرهنگ جهاني نيست، بلكه امكان توليد فرهنگ خاص و تقويت خاص گرايي فرهنگي را هم فراهم مي سازد. • . تلقی از بحث جهانی شدن باید بسوی بحث جهانی سازی سوق داده شود زیرا این پروسه روند طبیعی رشد وتکامل تاریخ و تمدن نیست، بلکه با برنامه ریزی عده ای خاص در راستا وجهتی خاص هدایت میشود.

24. در شرايط فعلي، به خاطر تجميع قدرت اقتصادي و تكنولوژيك در دست برخي كشورها، در روند جهاني سازي، تصميم گيرندگان مصالح جهان، آمريكا و كشورهاي سرمايه دار اروپايي خواهند بود، نه عقل جمع شبشري. • جهاني شدن در صورتي مطلوب است كه موجب ظهور و شكل تازه اي از استعمار نباشد و به تنوع فرهنگي احترام بگذارد و اين چيزي نيست كه مورد توجه قدرتهاي بزرگ در شرائط فعلي باشد. • جهاني شدن في نفسه امري ناپسند و مذموم قلمداد نمي شودبلكه نوع نگاه خاص و ناپسند به آن و آن را در جهت اهداف نامشروع خود قرار دادن، امري زشت و ناپسند است وگرنه، جهاني شدن عدالت، آزادي، برابري، بوده است و همگي در پي مساوات، تكامل و پيشرفت معنوي و مادي انسانها، مورد نظر همه پيامبران بزرگ الهي اين مقصود تلاش كرده اند.

25. رابرتسون، رونالد، جهاني شدن، تئوري هاي اجتماعي و فرهنگ جهاني، ترجمه كمالپولادي، تهران: نشر ثالث، 1380 • -رجايي، فرهنگ، پديده جهاني شدن، وضعيت بشري و تمدن اطلاعاتي، ترجمه عبدالحسين آذرنگ، تهران: نشر آگاه، 1380. • تهرانيان، مجيد و ديگران، جهاني شدن: چالش ها و ناامني ها، ترجمه اصغر افتخاري، تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1380 • قوام، عبدالعلي، جهاني شدن و جهان سوم، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1382 • كلارك، يان، جهاني شدن و نظريه روابط بين الملل، نرجمه فرامرز تقي لو، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1382 • یحیی گلمحمدی، مقاله «جهانی شدن و فرهنگ»، کتاب «مجموعه مقالات فرهنگ در عصر جهانی شدن ، چالش ها و فرصت ها» ،. • « جهاني شدن كشورهاي در حال توسعه و ايران » ، سيدنوراني، سيد محمدرضا

26. انسانها با دو چشم و یک زبان به دنیا می آیند تا دو برابر آنچه می گویند ببینند ، ولی از طرز سلوکشان این طور استنباط می شود که آنهابا دو زبان و یک چشم تولد یافته اند ، زیرا همان افرادی که کمتر دیده اند بیشتر حرف می زنند و آنهاییکه هیچ ندیده اند ، دربارۀ همه چیز اظهار نظر می کنند . کولتونبا سپاس از توجه شما