1 / 11

Leadership in Organizational Behavior

Leadership in Organizational Behavior. درس : مباني فلسفي تئوريهاي رفتار، توسعه و تحول سازماني استاد: دكتر افجه‌اي تحقيق توسط : محمد ‌ تقي ‌ زاده مطلق دوره: دكتراي مديريت( رفتار سازماني) آذرماه 1384. رهبري و عمده‌ترين حوزه‌هاي مرتبط با آن.

jerry-henry
Download Presentation

Leadership in Organizational Behavior

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. Leadership in Organizational Behavior درس : مباني فلسفي تئوريهاي رفتار، توسعه و تحول سازماني استاد: دكتر افجه‌اي تحقيق توسط : محمد‌ تقي‌زاده مطلق دوره: دكتراي مديريت( رفتار سازماني) آذرماه 1384

  2. رهبري و عمده‌ترين حوزه‌هاي مرتبط با آن • بررسي كتاب رابينز نشان مي‌دهد كه عمده‌ترين حوزه‌هاي موثر بر رهبري عبارت‌اند از : • انگيزش • ارتباطات • فرد • گروه • تغيير سازماني

  3. تعريف رهبري از نظر رابينز • رابينز رهبري(leading) را چنين تعريف كرده است: كاركردي كه از جمله شامل برانگيختنكاركنان، هدايت كردن ديگران، انتخاب اثربخش‌ترين كانالهاي ارتباطي و حل و فصل اختلافات مي‌شود.(p2-3) • رابينز به نقل از مينزبرگ از جمله نقشهاي مدير را نقش رهبري مي‌داند كه در ايفاي اين نقش ” مسئوليت انگيزش و هدايت زيردستان را برعهده دارد“(p4) • از جمله مهارتهاي مهم مديريت مهارت انساني است و آن توانايي كار با ديگران، چه به صورت فرد يا گروه، و درك و انگيختن آنهاست.(p5)

  4. تعريف رهبري(ادامه) • رابينز معتقد است كه رهبري با تغيير سرو كار دارد. رهبران با ارائه كردن رويايي از آينده در مقابل كاركنان به آنها سمت و سو نشان مي‌دهند و آنها را هدايت مي‌كنند. سپس با تفهيم اين رويا و الهام بخشيدن به كاركنان به آنها در غلبه بر موانع كمك مي‌كنند.(p313) • رهبري توانايي اعمال نفوذ بر يك گروه در جهت دستيابي به اهداف است.(p314)

  5. ساختار و طراحي سازمان تصميم‌گيري گروهي رهبري ارتباطات ادراك گروه تصميم‌گيري فردي انگيزش مدل پايه رفتار سازماني(رابينز)

  6. رهبري و انگيزش • سبك رهبري در تئوري رهبري موقعيتي تابع توانايي و انگيزش پيروان است(p322) • طبق تئوري مسير- هدف ، رفتار رهبر تا آنجا براي زيردستان قابل قبول است كه آن را منبع رضايت فوري يا آتي بدانند(p324) • رهبري كاريزماتيك بر نمادگرايي، جاذبه عاطفي و تعهد فوق‌العاده از سوي پيروان تاكيد دارند(p327)“ اين گونه رهبران به كمك كلمات و اعمال ، ارزشهاي تازه‌اي را منتقل مي‌كنند و با رفتار خود الگويي ارائه مي‌دهند تا پيروان از آن تقليد كنند(p328) افرادي كه براي رهبران كاريزماتيك كار مي‌كنند ، به اين دليل كه رهبران خود را دوست دارند و به آنها احترام مي‌گذارند به انجام تلاش بيشتر و ابراز رضايت بيشتر برانگيخته مي شوند(p328) • رهبران تحول‌ بخش كساني هستند كه مي‌توانند پيروان خود را در جهت اهداف تعيين شده هدايت كنند يا برانگيزند(p329)

  7. رهبري و ارتباطات • يكي از دو محور مطالعات دانشگاه اوهايو ملاحظه‌كاري است ، به اين معنا كه رهبر درصدد ايجاد روابط كاري برآيد كه ويژگي آن را اعتماد متقابل، احترام به عقايد زيردستان و توجه به احساسات آنها تشكيل مي‌دهد(p316) • يكي از دو محور ويژگيهاي رهبران از نظر مطالعات دانشگاه ميشيگان كارمند‌گرايي است، يعني كسي كه بر روابط بين‌شخصي تاكيد مي‌كند.(p316) • يكي از ابعاد اقتضايي تئوري رهبري فيدلر، روابط رهبر- عضو است. منظور ميزان اعتماد، اطمينان و احترامي است كه اعضا نسبت به رهبرشان احساس مي‌كنند.(p320) • يكي از دو بعد تعيين كننده سبك رهبري درتئوري رهبري موقعيتي ، رابطه‌گرايي است(p322) • طبق تئوري تبادل رهبر- عضو(LMX) گروه خودي كه رهبر با آنها ” روابط ويژه‌اي ” دارد، ” از رضايت بيشتر نسبت به مافوق‌هايشان و رضايت كلي بيشتري نسبت به كارشان برخوردارند“(p323)

  8. رهبري و ارتباطات(ادامه) • رهبران ژرف‌انديش (visionary) بايد بتوانند به كمك ارتباطات شفاهي و مكتوب روشن روياي خود را در قالب اقدامات و اهداف لازم به پيروانشان منتقل كنند(p331) • رهبري كاريزماتيك بر نمادگرايي، جاذبه عاطفي و تعهد فوق‌العاده از سوي پيروان تاكيد دارند(p327) اين گونه رهبران به كمك كلمات و اعمال ، ارزشهاي تازه‌اي را منتقل مي‌كنند و با رفتار خود الگويي ارائه مي‌دهند تا پيروان از آن تقليد كنند(p328) • رهبري بدون ايجاد اعتماد و اطمينان در پيروان ممكن نيست . براي اين منظور افراد را مطلع نگاه داريد، معيارهاي چگونگي اخذ تصميمات را بر همگان آشكار سازيد، دليل تصميمات را براي آنها توضيح دهيد، درباره مشكلات رك و راست سخن بگوييد، و اطلاعات مربوطه را به طور كامل در اختيار همگان قرار دهيد(p339)

  9. رهبري و فرد • تئوريهاي صفات شخصيتي رهبر بر آن دسته صفات شخصيتي، اجتماعي ، جسمي يا فكري افراد رهبر كه رهبران را از غير رهبران جدا مي‌سازد، تاكيد مي‌كنند. (p314) • يكي از دو ركن مهم تئوري موقعيتي هرسي و بلانچارد را پيروان {يعني تك تك افرادي} تشكيل مي‌دهد{ كه رهبر قصد تاثير‌گذاري بر آنها را دارد}.(p322) • در صورتي كه افراد باتجربه و آموزش ديده باشند، حرفه‌اي باشند يا نسبت به پاداش و پرداخت بي‌تفاوت باشند، رهبري( رابطه گرا يا كارگرا) مي‌تواند بي‌اثر شود يا اين عوامل جايگزين آن گردند(P327) • در بحث از ويژگيهاي شخصيتي رهبر ، صداقت و درستي از جمله شش ويژگي عمده‌ رهبر به شمار مي‌آمدند كه همواره با امر رهبري همراهند. اين ويژگيها پايه اعتماد را تشكيل مي‌دهند. غير ممكن است بتوانيد مردمي را رهبري كنيد كه به شما اعتماد ندارند(p337)

  10. رهبري ، گروه و تيم • يكي از ويژگيهاي هوش عاطفي براي رهبر، برخورداري از مهارتهاي اجتماعي است ، يعني به نمايش گذاردن توانايي در رهبري تغيير، اقناع‌گري و تخصص در ايجاد و رهبري تيمهاست(p333) • رهبري به ميزان فزاينده‌اي در يك محيط تيمي تحقق مي‌يابد(p333) • رهبران سازمانهايي كه بر اساس تيم اداره مي‌شوند، از مسئوليتهاي عامي برخوردارند كه از جمله عبارت‌اند از مربي‌گري، تسهيل‌كننده، حل و فصل مسائل انضباطي، بررسي عملكرد تيم/ افراد ، آموزش و ارتباطات(p333) • رهبري نقش محوري در درك رفتار گروه بازي مي‌كند، زيرا اين رهبر است كه معمولا سمت و سوي حركت به سمت دستيابي به هدف را ارائه مي‌دهد(p340) • رهبران تيمهايي كه از تيم خود انتظار دستيابي به اهداف مهمي را دارند، احتمال بيشتري دارد كه به اين اهداف دست يابند. رهبران تيمهايي كه خلق و خوي مثبتي از خود به نمايش مي‌گذارند ، تيمي با عملكرد بهتر و جا به جايي كمتر در اختيار خواهند داشت(p267)

  11. رهبري و تغيير سازماني • رابينز به نقل از جان كاتر از دانشكده بازرگاني هاروارد، معتقد است كه مديريت به حل و فصل پيچيدگي در سازمان مي‌پردازد ، اما رهبري به امر تغيير(p313) • غير ممكن است درباره رهبري ، انگيزش، محيط سازماني و نقشها فكر كنيم بدون اينكه به موضوع تغيير بپردازيم(p572) • مديران{رهبران} اصلي ترين كارگزاران تغيير در سازمانها هستند. آنها با تصميماتي كه مي‌گيرند و الگوهاي رفتاري كه ارائه مي‌دهند، فرهنگ تغيير را در سازمان خود به وجود مي‌آورند(‌‌p572) • ارزشهاي مورد احترام توسعه سازماني(OD) به عنوان ابزار تغيير در سازمان و اهرم مورد استفاده عاملان تغيير در سازمان عبارت‌اند از احترام به افراد، اعتماد و حمايت، برابر سازي قدرت، مواجهه آشكار با مشكلات و مشاركت (p553)

More Related