1 / 54

موضوع: Risk & Return Theory & Risk Management Theory استاد راهنما: دکتر رهنمای رودپشتنی

موضوع: Risk & Return Theory & Risk Management Theory استاد راهنما: دکتر رهنمای رودپشتنی. ارائه دهنده: حیدر فروغ نژاد. مقدمه:

hua
Download Presentation

موضوع: Risk & Return Theory & Risk Management Theory استاد راهنما: دکتر رهنمای رودپشتنی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. موضوع:Risk & Return Theory & Risk Management Theoryاستاد راهنما:دکتر رهنمای رودپشتنی ارائه دهنده: حیدر فروغ نژاد

  2. مقدمه: خطرپذيري امري ضروري است كه در عرصه زندگي بنا به دلايلي به آن نياز پيدا مي‌شود. اين دلايل ممكن است اقتصادي، سیاسی، اجتماعي و یا فرهنگي باشند. به همين دليل تعجبي ندارد كه حوزه‌هاي مختلفي از تئوري سازي و تحقيقات تجربي در رابطه با ريسك وجود دارند. لايب مي‌افزايد: انسان مدرن ديگر معتقد نيست كه ريسك هاي بزرگ در سرنوشت يا تقدير او اثرگذار مي‌باشند، بلكه از نظر وي ريسك پديده‌اي قابل بررسي و مديريت ريسك وظيفه اصلي كساني است كه به استقبال آن مي‌روند.سوالات تحقيقي و سياست گذاري‌هاي مختلفي در زمينه «ارزيابي ريسك»، «تصميم‌گيري براي پذيرش ريسك» و «كنترل ريسك» انجام شده است.

  3. براي روانشناسان اينكه چگونه افراد با خطرات شخصي خود روبرو مي‌شوند، مورد توجه بوده است. از نظر آنها، ارزيابي ريسك، پذيرش و كنترل آن همگي به هم مربوط اند. ولي اينكه يك اجتماع بزرگتر چگونه با خطرات جمعي و عمومي روبرو مي‌شود، امري كاملا متفاوت است. در اين زمينه، نياز به عواملي چون تحليل و ارزيابي كارشناسي، ارزيابي و تصميم‌گيري اجتماعي- سياسي و همچنين كنترل سازمان يافته ريسك داريم. اين سه فعاليت اساسي مي‌توانند به وسيله گروههاي مختلفي كه دانش، ارزشها، قدرت تصميم و توانايي‌هاي كنترل متفاوتي در خصوص ريسك دارند اجرا شوند.

  4. در واقع، اين سه فعاليت اساسي در امتداد سه سوال اساسي است كه هر چهارچوب نظري و روش شناسي عملي در خصوص ريسك بايد پاسخگوي آنها باشد: 1- ميزان خطر در يك عمل يا وضعيت چقدر است؟ 2- آيا اين عمل بيش از حد خطر آفرين نيست؟ 3- چقدر مي‌توان از ميزان خطرناك بودن آن كاست؟ پاسخ به اين سوالات مستلزم مفهوم سازي و روش شناسي براي آن‌ها است تا بتوان به موارد زير دست يافت: 1- تحليل و برآورد ريسك 2- ارزيابي و تصميم‌گيري درخصوص پذيرش يا عدم پذيريش ريسك 3- كنترل موثر ريسك

  5. ريسك (Risk) واژه ( Risk) ممكن است ريشه عربي داشته باشد يا از واژه لاتيني risicium ريشه گرفته باشد. واژه يوناني rhiza به خطرهاي قايقراني با قايق بادي در اطراف صخره هاي كنار دريا اشاره دارد. واژه فرانسوي risqué به معناي ضمني خطر نكردن برابر است با عدم كسب منفعت مي باشد. در سال 1966 كميته اصطلاح شناسي انجمن بيمه و ريسك امريكا ريسك را عدم اطمينان از پيامد حادثه اي كه دو احتمال يا بيشتر دارد تعريف نموده است (ژان فرانسوا اوتريل, 1989 , ص 23).

  6. مدیریت ريسك (Risk Management) هنري فايول در كتاب خود در سال 1916 مديريت ريسك را به عنوان يك وظيفه تامين در بين شش وظيفه اساسي بنگاه تجاري شناسائي كرد . با تاسيس انجمن مديريت ريسك و بيمه در سال 1975 شركت هاي چند مليتي به جنبه هاي علمي و نوين مديريت ريسك روي آوردند. روند عمومي مديريت ريسك از اوائل دهه 1950 آغاز شده است . يكي از منابع اوليه درباره مفهوم مديريت ريسك مقاله راسل كالاگر است كه در ساتل 1956 چاپ شده است. ( راسل كالاگر , 1956, ص 75-86)

  7. مدیریت ريسك (Risk Management) در اكتبر 1988 اولين كنگره جهاني مديريت ريسك را فدراسيون بين المللي ريسك و انجمن هاي مديريت بيمه برگزار كرد كه امروز 22 عضو در سراسر جهان دارد. در سال هاي پاياني دهه 1980 , آخرين انجمن هاي ملي مديريت ريسك در كشور هاي سنگاپور , مالزي و فيليپين ايجاد شدند. مديريت ريسك از مديريت بيمه نشات گرفته شده است و از آنجا كه مديريت ريسك با انتخاب تكنيكهاي مناسب براي برخورد با ريسك هاي خالص كه شامل بيمه نيز مي شود درگير است دامنه آن بمراتب وسيع تر از مديريت بيمه است.

  8. تعاریف وابعاد ريسك 20 سال پيش هنگامي كه دانشمندان علوم اجتماعي وارد بحث‌هايي در مورد حد قابل قبول ريسك شده بودند، به نظر مي‌رسيد در محافل آماري و مهندسي ، ريسك به عنوان يك مفهوم تك بعدي كه دامنه و اهميتش را مي‌توان به صورت كمي برآورد كرد، مطرح شده بود. به هرحال، ديري نپاييد كه اين باور به شدت مورد انتقاد واقع شد. كاپلان و گاريك انتقاد كرده‌اند كه ريسك را نمي‌توان صرفا به صورت يك عدد يا حتي يك نمودار ساده نشان داد. از نظر آن‌ها، بهترين تعريف ريسك عبارت است از:«يك توزيع احتمال از فراواني‌هاي ممكن پيامدهاي معني‌دار آينده.»كه خود اين پيامدهاي معتبر مي‌توانند ذاتا چند بعدي باشند. از جمله وقايع مايوس كننده ديگر در اين زمينه عبارت بود از شكل‌گيري تدريجي تعاريف متفاوت و گاه متناقضي از ريسك.

  9. تعاریف وابعاد ريسك تعاريف رسمي ارائه شده از مفهوم ريسك (برگرفته از 1990 Vlek) 1- احتمال وقوع پيامدهاي نامطلوب 2- ميزان جدي بودن (حداكثر) پيامد نامطلوب ممكن 3- حاصل وزن يافته از شاخصه‌هاي عناصر پيامدهاي نامطلوب ممكن 4- احتمال X از جدي بودن يك پيامد نامطلوب (زيان مورد انتظار) 5- حاصل وزن يافته با احتمال مربوط به كليه پيامدهاي نامطلوب ممكن (زيان مورد انتظار متوسط) 6- كاركرد تنظيم شده از طريق نمودار امتيازات كه رابطه بين احتمال و دامنه پيامدهاي نامطلوب را بيان مي‌كند. 7- واريانس نسبي پيامدهاي نامطلوب ممكن نسبت به ميانگين آن‌ها 8- واريانس كليه پيامدهاي ممكن نسبت به ميانگين پيامدهاي مورد انتظار 9- حاصل وزن يافته با ارزش و واريانس مورد انتظار كليه پيامدهاي ممكن 10- تركيب وزن يافته پارامترهاي متعدد توزيع احتمال مربوط به كليه احتمالات ممكن 11- وزن پيامدهاي نامطلوب ممكن (زيان) نسبت به پيامدهاي مطلوب ممكن

  10. تعاریف وابعاد ريسك ابعاد اصلي خطرات شناخته شده يك فعاليت ريسكي معين: 1- ميزان بالقوه زيان 2- ميزان خسارت مادي (محدوده خسارت ديده) 3- ميزان خسارت اجتماعي (تعداد افراد زيان ديده) 4- توزيع زماني خسارت (خسارت‌هاي فوري، بلندمدت) 5- احتمال وقوع پيامد نامطلوب 6- كنترل پذيري پيامدها 7- داشتن تجربه، آشنايي با پيامدها يا قابل تصوربودن پيامدها 8- داوطلب بودن براي انجام يك فعاليت خاص (آزادي انتخاب) 9- وضوح و اهميت منافع مورد انتظار 10- توزيع اجتماعي ريسك‌ها و منافع 11- قصدمندي زيان‌آور

  11. تعاریف وابعاد ريسك ابعاد اصلي خطرات شناخته شده يك فعاليت ريسكي معين: 1- ميزان بالقوه زيان 2- ميزان خسارت مادي (محدوده خسارت ديده) 3- ميزان خسارت اجتماعي (تعداد افراد زيان ديده) 4- توزيع زماني خسارت (خسارت‌هاي فوري، بلندمدت) 5- احتمال وقوع پيامد نامطلوب 6- كنترل پذيري پيامدها 7- داشتن تجربه، آشنايي با پيامدها يا قابل تصوربودن پيامدها 8- داوطلب بودن براي انجام يك فعاليت خاص (آزادي انتخاب) 9- وضوح و اهميت منافع مورد انتظار 10- توزيع اجتماعي ريسك‌ها و منافع 11- قصدمندي زيان‌آور «پيامد نامطلوب» و «عناصر پيامدهاي نامطلوب» «احتمال» و «توزيع احتمال» كنترل بر پيامدهاي احتمالي ميزان خطرناك بودن ميزان خطرناك بودن و منافع مورد انتظار

  12. شكل‌گيري ريسك و مديريت آن به عنوان يك فرآيند يكي از قوانيين طلايي براي حل هر نوع مسئله عبارت است از: ابتدا تشخيص، سپس تصميم در نهايت، جلوگيري از وقوع مشكل (و ارزيابي). در امر مديريت ريسك، مي‌توان قانون مزبور را اين گونه به كاربرد: قبل از هرگونه تصميمي درباره پذيرش ريسك و كنترل آن، بايد ريشه‌ها و علت‌ها دقيقا شناسايي و تقسيم‌بندي شوند. به عبارت ديگر، همواره بايد يك تعامل مستمر بين سه عامل برآورد ريسك (تشخيص و ارزيابي)، تصميم‌گيري درخصوص پذيرش ريسك و كنترل آن وجود داشته باشد.

  13. تصميم‌گيري درباره پذيرش ريسك براساس تحقيقات تجربي انجام شده توسط ولك (Velk) و استالن (Stalen)، به نظر مي‌رسد كه پذيرش ريسك در فعاليت يا وضعيتي معين، به سه سوال اساسي بستگي دارد: 1- آيا فايده موردنظر به اندازه كافي زياد است؟ 2- آيا حوادث ممكن در شديدترين حالت خود به اندازه كافي پايين است؟ 3- آيا فعاليت يا وضعيت مزبور به طور مطلوب قابل كنترل هست يا نه؟ به زبان ساده‌تر، مي‌توان گفت قواعد پذيرش ريسك مي‌گويد: «درصورتي كه اين و اين پيش بيايد، اين كار يا آن كار بكن». مثلا هنگامي كه شما مي‌خواهيد از يك راه‌پله پايين برويد، به اين قواعد عمل مي‌كنيد: «آرام قدم بردار و چند وجهي داريم. حال بياييد ببينيم فرد به هنگام بروز يك چند وجهي چگونه عمل مي‌كند؟ به هنگام روبرو شدن با چنين خطري، فرد ممكن است از یک الگو پيروي كند:

  14. الگوهای تصميم‌گيري درباره پذيرش ريسك

  15. الگوهای تصميم‌گيري درباره پذيرش ريسك به هنگام روبرو شدن با چنين خطري، فرد ممكن است از سه الگو پيروي كند: مدل اول كه با عنوان «Maximizing» شناخته مي‌شود، بيانگر مقايسه دو يا چند راه و درجه بندي اين راه‌ها براساس وجوه مختلف ريسك است. براساس اين الگو، خطرناك‌ترين و ايمن‌ترين راه يا اينكه كدام راه بهترين شرايط خطر را دارد، شناسايي مي‌گردد. الگوي دوم تصميم‌گيري كه با عنوان «Satisficing» ناميده مي‌شود، شامل در نظر گرفتن شرح يك ريسك چندوجهي در يك زمان و بررسي اثرات واقعي آن در مقايسه با اثرات از قبل برآورد شده وجود مختلف آن ريسك است. در اين روش، يك فعاليت معين در مقايسه با استانداردهاي معمول ريسك مورد آزمايش قرار مي‌گيرد. يك الگوي سوم نيز كه در مسائل روزمره استفاده مي‌شود، وجود دارد كه شامل استفاده از قواعدي پاداش دهنده براي ايجاد راه‌هاي انتخاب بيشتر مي‌گردد «Rewarding». هرچند پذيرش ريسك به اين صورت به دليل خصلت از پيش تعيين نشده و خودكاري كه دارد، مشكل مي‌تواند نام تصميم‌گيري را به خود بگيرد. ولي در هر صورت، بسيار موثر بوده، و باعث صرفه‌جويي در وقت مي‌گردند.

  16. جايگاه مديريت ريسك مديريت ريسك، نظام و فرآيندي حرفه‌اي است كه هدف اصلي آن بهبود كيفيت تصميم‌ها در كليه سطوح بنگاه‌هاي اقتصادي به منظور افزايش ثروت سهامداران است. به طور كلي تا دهه 50 نگرش به ريسك، محدود، يك بعدي و كيفي بوده است. ماركويتس دانشمند آمريكايي اولين كسي بود كه مقوله ريسك را كمي كرد. ماركويتس اعلام داشت كه تصميم‌ها مالي بايد براساس ريسك – بازده انجام شود و نتيجه كار او ارائه خط مقدم كارا بود. كليه نقاط روي اين خط بهينه بودند، به اين معني كه در يك سطح مشخص بازده، كمترين ريسك و در يك سطح مشخص ريسك، بيشترين بازده را نصيب سرمايه‌گذار مي‌كردند. ويليام شارپ، بتا را معرفي كرد. بتا حركت يك سهم را در مقابل حركت بازار اندازه‌گيري مي‌كند و به آن ريسك نسبي نيز گفته مي‌شود. در دهه 70، مك كالي ،ديرش را معرفي كرد. ديرش نيز معياري از ريسك است كه تغييرات قيمت اوراق بهادار با درآمد ثابت را در مقابل تغيير نرخ بهره اندازه‌گيري مي‌كند. ارائه اين مدل‌ها نتوانست كليه انتظارات مديران سرمايه گذاري را برآورده كند. همچنين اندازه‌گيري ريسك در كانون توجه شركت‌ها، بانك‌ها، تحليل‌گران و سازمان‌هاي نظارتي قرار دارد. روند فزاينده جهاني شدن بازارهاي مالي و بين المللي شدن اقتصاد، درك اثر تغييرات در شرايط بازار در موقعيت بنگاه‌هاي اقتصادي بيش از پيش اهميت يافته است.

  17. جايگاه مديريت ريسك نوآوري مالي و خلق ابزارهاي مالي جديد و رشد سرسام‌آور محصولات مشتقه از جنبه واحد معامله و پيچيدگي طراحي، اهميت مديريت ريسك را افزون‌تر كرده است. علاوه بر موارد فوق، ورشكستگي شركت‌ها و بانك‌هاي بزرگ در دهه 80 كه ناشي از تغيير در عوامل بازار و يا عدم توجه به عوامل بازار بود، در اين امر موثر بوده‌اند. اكنون مديران درصدد تخمين اثر بالقوه تغيير شرايط بازار بر موقعيت مالي خويش هستند. اينكه چرا ريسك بازار در كانون توجهات قرار گرفته، پاسخ به تغييرات عميقي است كه در بازارهاي مالي در خلال دو دهه اخير ايجاد شده است.

  18. روش‌هاي اداره ريسك دوهرتي (1982) پيشنهاد كرد كه فرايند مديريت ريسك را مي توان با پاسخ دادن به پرسش‌هاي زير بيان كرد: 1.مسئله چيست؟ (شناسايي) 2.اندازه و دامنه مسئله تا چه حدي است؟ (اندازه گيري) 3.در مورد اين مسئله چه كاري مي توان انجام داد؟ (تصميم گيري)

  19. روش‌هاي اداره ريسك دوهرتي (1982) پيشنهاد كرد كه فرايند مديريت ريسك را مي توان با پاسخ دادن به پرسش‌هاي زير بيان كرد: 1.مسئله چيست؟ (شناسايي) 2.اندازه و دامنه مسئله تا چه حدي است؟ (اندازه گيري) 3.در مورد اين مسئله چه كاري مي توان انجام داد؟ (تصميم گيري)

  20. فرايند مديريت ريسك گام اول: شناسايي خطر(يا ريسك) شايد يكي از مهم ترين وظايف مديريت ريسك فرايند شناسايي باشد. ناتواني در زمينه شناسايي يك يا چند پيشامد بالقوه ممكن است به ورشكستگي مالي منجر شود. مهم آن است كه بتوان وجود مشكل را قبل از اين كه تحقق يابد پيش‌بيني كرد، اما روش علمي يا رويكرد سيستماتيك براي فرايند شناسايي وجود ندارد. در نهايت، ممكن است ريسك هاي متعددي ناشناخته بمانند. در گذشته، شناسايي در معرض خطر بودن عمدتا در رابطه با خطر قابل بيمه و در رابطه با تجربه گذشته شركت بوده است. مشكل ترين قسمت فرايند شناسايي اين است كه مدير به غيب بيني نياز دارد و اين كه دايم به اين سؤال پاسخ دهد: «اگر اين اتفاق بيفتد چه مي شود». ويليامز و هينز (1989:53) شناسايي ريسك را چنين تعريف كرده اند: «فرايندي كه به طور سيستماتيك و پيوسته، اموال، مسئوليت و اشخاص در معرض خطر را به محض بروز يا قبل از آن شناسايي مي كند».

  21. فرايند مديريت ريسك گام دوم: اندازه گيري ريسك وقتي كه ريسك‌ها شناسايي شده‌اند، مدير ريسك بايد آنها را ارزيابي كند. فرايند ايجاد داده ها، همان اندازه گيري ريسك است. اين يعني سنجش اندازه بالقوه خسارت و اين كه احتمال وقوع آن چه‌قدر است. داده‌هاي موردنياز، مربوط به دو بعد از ريسك است: 1.فراواني پيشامدها؛ و 2.شدت خسارت‌هايي كه رخ خواهد داد.

  22. فرايند مديريت ريسك گام سوم: ارزيابي ريسك هدف‌هاي ارزيابي ريسك اين است كه ميزان جدي بودن ريسك تعيين و معلوم شود كه آيا افراد در معرض آن قرار دارند يا جامعه. يك جنبه از ايده اندازه گيري ريسك به اين فرض اساسي مربوط مي شود كه توانايي پيش‌بيني تحقق ريسك تا حد زيادي به كميت و قابل اطمينان بودن اطلاعات در مورد پديده تحت بررسي وابسته است. با وجود اين، در برخي موارد منحصر به فرد بودن وضعيت به نحوي است كه اندازه گيري و بنابراين ارزيابي ريسك را مشكل مي كند. در همه موقعيت هاي داراي ريسك سه عامل تعيين كننده مهم وجود دارند: اطلاعات، كنترل و زمان.مديريت بحراناغلب به فقدان زمان براي ارزيابي ريسك و اتخاذ تصميم اشاره دارد. فقدان كنترل و يا اطلاعات در مورد ريسك در يك وضعيت مديريت بحران نيز معمولا يك قاعده است.ارزيابي ريسك، با وجود عيني بودن، ذاتا ذهني است. بعضي از حاميان قدرت هسته‌اي مي پندارند كه به علت پوشش افراطي رسانه‌ها، خطر تكنولوژي هسته‌اي در ديد عمومي بزرگ جلوه كرده است.

  23. فرايند مديريت ريسك گام چهارم: كنترل ريسك خواه بنگاه تصميم گرفته باشد كه ريسك را قبول كند يا نه، بنگاه دو احتمال را نيز بايد درنظر بگيرد: 1.كاهش فراواني پيشامد و 2.كاهش شدت خسارت‌هايي كه حادث خواهند شد.

  24. روش های اندازه گیری ریسک روشهای بسیاری برای اندازه گیری ریسک وجود دارد که معمولاً سه روش ذیل مورد استفاده قرار می گیرد: 1-     ضریب بتا ضریب بتا یک معیار و مقیاس ریاضی است که ریسک یک دارایی را از نقطه نظر اثرات آن روی گروهی از داراییها بررسی و اندازه گیری می کند ، که به آن پورتفولیومی گویند و فقط با ریسک بازار و همچنین با سرمایه گذاری که دارای سهام و اوراق قرضه است ارتباط دارد. این ضریب از طریق محاسبات ریاضی استنتاج می شود . هر چه ضریب بتا بزرگتر باشد نشان دهنده ریسک بالاتری است ، و ضریب پائین تر نشان دهنده سطح ریسک پایین تری می باشد. 2-     انحراف استاندارد انحراف استاندارد در واقع یک مقیاس پراکندگی بازده های پیش بینی شده است ، بطوریکه این بازده ها به توزیع نرمال نزدیکتر می شوند. انحراف استاندارد یک مفهوم آماری است که کاربرد وسیعی در اندازه گیری ریسک سرمایه گذاریها دارد . هر چه مقدار عددی انحراف معیار بیشتر باشد به همان نسبت میزان پراکندگی بازده و در نتیجه ریسک آن طرح نیز بالاتر خواهد بود ، و بالعکس انحراف استاندارد پایین دارای پراکندگی بازده کم و نشانده ریسک کمتر است .

  25. روش های اندازه گیری ریسک 3-     تخمینهای ذهنی اندازه گیری ذهنی ریسک وقتی صورت می گیرد که تخمینهای کیفی بیشتر از تخمینهای کمی در اندازه گیری پراکندگی ها بکار روند . بعنوان مثال یک تحلیل گر ممکن است پیش بینی کند که یک طرح دارای ریسک پایینی است به این مفهوم که از نظر تحلیل گر پراکندگی بازده ها زیاد نیستند . در این بخش معنی و مفهوم " ریسک " را در ارتباط با " پراکندگی بازده " بکار خواهیم برد و این حقیقت را در نظر می گیریم که نگرشهای ریاضی در تخمین چنین پراکندگی هایی می تواند بکار رود . در این فصل سطح ریسک طرحها را به تکنیکهای ذهنی محدود خواهیم کرد .

  26. معنای بازده نرخ بازده یک سرمایه گذاری ، مفهومی است که از نظر سرمایه گذاران مختلف معانی متفاوتی دارد . برخی از شرکتها در جستجوی بازده کوتاه مدت نقدی هستند و ارزش کمتری به بازده بلند مدت می دهند . چنین شرکتهایی ممکن است سهام شرکتهایی را که سود سهام نقدی زیادی پرداخت می کنند ، خریداری کنند . برخی دیگر از سرمایه گذاران در درجه اول به رشد و توسعه اهمیت می دهند ، این قبیل شرکتها در جستجوی پروژه هایی هستند که در بلند مدت در آمد بیشتری را عاید آنها می کند . برخی از سرمایه گذاران بازده سرمایه گذاری را با استفاده از نسبتهای مالی تعیین می کنند . این قبیل سرمایه گذاران در شرکتهایی که بازده سرمایه یا ارزش ویژه آنها بسیار بالا باشد سرمایه گذاری می کنند . سرمایه گذاری ارزشی سرمایه گذاری رشدی

  27. رابطه ریسک و بازده بازده مورد نظر هر سرمایه با سطح ریسک آن یک رابطه بنیادی و اساسی دارد، بطوریکه زمانی یک طرح با ریسک بسیار بالا قابل قبول است که بازده پیش بینی شده آن نیز ، بسیار بالا باشد. به عبارت دیگر طرحی که دارای ریسک بسیار بالا باشد ، ولی بازده پیش بینی شده پایین باشد، طرح قابل قبول نخواهد بود.رابطه ریسک و بازده در شکل زیر نشان داده شده است . در بازار سرمایه گذاری ،"خط بازار" ممکن است به عنوان یک الگوی کلی ریسک وبازده در نظر گرفته شود.خط بازار در شکل زیر نشان داده شده است .

  28. در بازار سرمایه گذاری ،"خط بازار" ممکن است به عنوان یک الگوی کلی ریسک وبازده در نظر گرفته شود.خط بازار در شکل زیر نشان داده شده است .

  29. دو جزء تشکیل دهنده ریسک در محدودۀ تعریف کلی از ریسک به عنوان پراکندگی بازده ، دو عامل مهم وجود دارد: 1-    ریسک تجاری: ریسک تجاری موقعیتی است که شرکت قادر به بهره برداری مناسب از دارایی های خریداری شده نباشد . به عنوان مثال ، امکان بهره برداری مناسب از ماشین خریداری شده وجود نداشته باشد ، یا اینکه محصولات تولیدی این ماشین قابل فروش نباشد و یا شرکت با سایر مشکلاتی مواجه شود که باعث زیان شود . بطور کلی ریسک تجاری شامل کلیه مشکلات عملیاتی می باشد . 2-    ریسک مالی:شرایطی است که سرمایه گذاری ، گردش نقدی کافی برای پرداخت بهرۀ وامهای دریافتی ، باز پرداخت بدهی ها و سود مورد انتظار نداشته باشد . اگر بازدهی یک شرکت کاهش یابد ، شرکت ممکن است قادر به پرداخت هزینه های عملیاتی خود باشد ، ولی قادر به تامین هزینه های مالی سرمایه گذاری نخواهد بود . دو جزء تشکیل دهنده ریسک در " خط بازار" وجود دارند . مجموعه پیشنهادات بازار هر دو نوع ریسک تجاری و مالی را شامل می شود .شکل زیر نشاندهنده ریسک تجاری و مالی چهارچوب دارایی سرمایه ای است .

  30. خط بازار در یک بازار غیر موثر(ناکارا) در یک بازار موثر(کارامد)کلیه داراییها تحت یک رابطه مشخص بین ریسک و بازده مورد معامله واقع می شوند . بنابراین کلیه سهام ها ، اوراق قرضه و داراییهای سرمایه ای در نقاطی بر روی خط بازار قرار می گیرند . در یک بازار غیر موثر ، بعضی از داراییها بازدهی بیشتری نسبت به سایر داراییها در یک سطح معین ریسک خواهند داشت و موقعیت کلیه داراییها بر روی خط بازار قرار نمی گیرند.شکل زیر یک خط بازار و داراییها ی مستقل رادر یک بازار غیر موثر نشان می دهد .

  31. منحنی های بی تفاوتی سرمایه گذار از طریق بکارگیری و استفاده از منحنی های بی تفاوتی می توان نظرات سرمایه گذاران را در مورد ریسک مشخص کرد . یک منحنی بی تفاوتی نشان دهنده رابطه بین دو متغیر ریسک و بازده می باشد . به عنوان مثال ، شرکتی را در نظر بگیرید که در صورت کسب بازده 11% ، هیچ ریسکی را نمی پذیرد و اگر آن شرکت ریسک پایینی را بپذیرد انتظار بازدهی 13% را از آن طرح خواهد داشت . سطح ریسک متوسط پایین انتظار بازده 15% را دارد . ریسک متوسط انتظار بازدهی 17% دارد ، ریسک متوسط بالا یا بسیار بالا قابل قبول نیست . آنجایی که ریسک یک متغیر مستقل می باشد ، آنرا در روی محور x یا محور افقی قرار می دهیم.شرکت سرمایه گذار می تواند بین سطوح مختلف ریسک و بازده انتخاب های متفاوتی داشته باشد . در صورتیکه هر دو طرح ، اوراق قرضه با 11% و بدون ریسک و همچنین طرح با بازده 15% با ریسک متوسط پایین در دسترس باشند برای شرکت سرمایه گذار تفاوتی نخواهد داشت که کدامیک از این سرمایه گذاریها را انتخاب کند.

  32. ریسک و بازده مورد انتظار • به منظور تکمیل ارتباط بین ریسک و بازده " خط بازار" و منحنی بی تفاوتی را در نظر می گیریم . سرمایه گذاری بهینه در نقطه ای خواهد بود که منحنی بی تفاوتی با خط یکی از سرمایه گذاریها مماس شود . این مورد در شکل زیر برای یک بازار ناقص نشاتن داده شده است. چند منحنی بی تفاوتی در این شکل نشان داده شده است, از آنجا که شرکت به سمت سرمایه گذاری های موجود در بازار حرکت می کند ، وقتی که منحنی بی تفاوتی در نقطه ای به یکی از حالتهای سرمایه گذاری برسد ، این نقطه ای است که شرکت سرمایه گذار به یک سطح ریسک قابل قبول و رضایت بخش برای سرمایه گذاری دست پیدا می کند.

  33. حال با استفاده از تئوری مناسب موجود برای بررسی بازده مورد انتظار حاصل از یک سرمایه گذاری ، ابتدا سطح ریسک و سپس میزان بازده حاصل از سرمایه گذاری ها را محاسبه کرده و سپس با مقایسه آنها نتیجه می گیریم که هر چه ریسک سرمایه گذاری بالاتر باشد ، بازده مورد انتظار آن بیشتر خواهد بود . این شیوه برای بودجه بندی سرمایه ای پروژه ها ، خرید اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار ، خرید سهام عادی و هرگونه سرمایه گذاری مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

  34. تئوری‌های اصلی مدیریت ریسک رویکرد اقتصاد مالی: رویکرد اقتصاد مالی نسبت به مدیریت ریسک تاکنون بیشترین استفاده را در توسعه مدلهای تئوری و انجام تحقیقات تجربی داشته است. این رویکرد، برپایه‌ی الگوی کلاسیک میلر و مودیلیانی شکل گرفته است که بیانگر شرایط مربوط به عدم وجود ارتباط بین ساختار مالی و ارزش شرکت است. این رویکرد همچنین تصریح می‌کند که پوشش ریسک منجر به تغییرپذیری کمتر جریان نقدی و در نتیجه نوسان کمتر ارزش شرکت می‌شود. دلایلی که در رابطه با مدیریت ریسک مطرح می‌شد ناشی از شرایط عدم وجود ارتباط و شامل مواردی از قبیل ظرفیت بدهی بالاتر، نرخ‌های تصاعدی مالیات، هزینه‌های ورشکستگی موردانتظار کمتر، امنیت تامین مالی درون شرکتی، عدم تقارن اطلاعاتی و مزیت مقایسه در اطلاعات بود. اگر نتیجه نهایی پوشش ریسک واقعاً برای یک شرکت مزیتی در بر داشته باشد، حتماً ارزش بالاتر، با صرف پوشش ریسک بالاتری همراه خواهد بود.  شواهد موجود برای اثبات پیش‌بینی‌های رویکرد تئوری اقتصاد مالی نسبت به مدیریت ریسک، ضعیف هستند. اگرچه مدیریت ریسک، به نوسانات کمتری در ارزش شرکت منجر می‌شود که شرط اصلی سایر اثرات است، ولی بنظر می‌رسد این مساله دلیل ضعیفی باشد برای اینکه به مزایای خاص این تئوری مرتبط شود.

  35. تئوری‌های اصلی مدیریت ریسک تئوری نمایندگی تئوری نمایندگی به تحلیل شرکت از منظر تفکیک بین مالکیت و کنترل، و انگیزه مدیریتی می‌پردازد. در مقوله نمایندگی مدیریت ریسک، تحقیقات نشان داده‌ است دیدگاه‌های مدیریت بر پذیرش یا پوشش ریسک تاثیرگذار می‌باشند. بعلاوه این تئوری درباره تضاد منافع موجود بین سهامداران، مدیریت و اعتباردهندگان با توجه به عدم تقارن توزیع درآمدها بحث می‌کند، عدم تقارنی که می‌تواند منجر به پذیرش ریسک بیشتر توسط شرکت شود یا موجب نپذیرفتن پروژه‌هایی با ارزش خالص مثبت گردد. نتیجتاً اینکه، تئوری نمایندگی بطور تلویحی اشاره بر این مساله دارد که خط‌مشی پوشش ریسک مشخص، می‌تواند تاثیر به سزایی بر ارزش شرکت داشته باشد. عوامل انگیزه مدیریتی در مرحله اجرای مدیریت ریسک، بصورت تجربی در تحقیقات کمی و همراه با اثر منفی بررسی شده است. بطورکلی می‌توان گفت شواهد تجربی حاکی از رد فرضیات تئوری نمایندگی باشند. تئوری نمایندگی، تاییدیه محکم و قوی‌ایی برای پوشش ریسکی است که تحت عنوان یک واکنش نسبت به تضاد منافع موجود بین سهامداران و انگیزه‌های مدیریتی وجود دارد.

  36. تئوری‌های اصلی مدیریت ریسک اقتصاد نهادی نوین دیدگاه دیگری نسبت به ریسک از منظر اقتصاد نهادی نوین ارائه می‌شود. این دیدگاه به فرآیندهای راهبری و مطالعات اقتصادی-اجتماعی که این فرایندها را هدایت می‌کنند، تاکید دارد. اگرچه هیچیک از تحقیقات تجربی رویکرد اقتصاد نهادی نوین نسبت به مدیریت ریسک، تاکنون نتیجه‌ای در بر نداشته‌اند، اما این تئوری یک گزینه قابل انتخاب در مورد تشریح نحوه راهبری پیشنهاد می‌کند. برای مثال، پیش‌بینی می‌کند روشهای مدیریت ریسک می‌تواند توسط انجمن‌ها تعیین شوند یا از بین روش‌های پذیرفته شده در یک بازار یا صنعت باشند. بعلاوه این تئوری، تلویحاً به این مساله اشاره دارد که مدیریت ریسک می‌تواند در قراردادهایی که دو طرف معامله مجاز به متنوع‌سازی نیستند، از اهمیت بالایی برخوردار باشد. اگر عوامل اقتصادی نقش مهمی در پوشش ریسک داشته باشند، باید در اطلاعات مشاهده شود. اول از همه، بین بخش‌ها می‌تواند تفاوت وجود داشته باشد. دوم اینکه، پوشش ریسک می‌تواند در دوره‌های خاص رایج‌تر باشد. یکی از مضامین عینی‌تر این تئوری این است که سهامداران در جذب مالکیت بلوکی بواسطه کاهش ریسک شرکت می‌توانند ذینفع باشند. تئوری اقتصاد نهادی نوین نشان می‌دهد روشهای یک شرکت می‌تواند تحت تاثیر ساختار کلی مالکیتی آن باشد.

  37. تئوری‌های اصلی مدیریت ریسک تئوری ذینفع تئوری ذینفع، اصولاً توسط فریمن بعنوان یک ابزار مدیریتی مطرح شد، قبل از اینکه به یک تئوری شرکتی همراه با تفاسیر و توضیحات گسترده تبدیل شود. تئوری ذینفع بطور صریح و روشن، به تساوی منافع ذینفعان بعنوان اصلی‌ترین معیار خط‌مشی شرکت تاکید دارد. محتمل‌ترین کمک به مدیریت ریسک، توسعه و بسط تئوری قراردادهای بی‌شرط، مجازی و التزامی است که از قراردادهای استخدامی گرفته تا سایر قراردادها، شامل فروش و تامین مالی را در بر می‌گیرد. در صنایع خاص، بویژه صنایع تکنولوژی برتر و خدمات، اعتماد مشتری به شرکت می‌تواند منجر به سفارش خدمات آتی و در نتیجه کمک به خلق ارزش در شرکت نماید. در نتیجه ارزش ادعاهای مزبور بطور قابل توجهی نسبت به هزینه‌های موردانتظار ورشکستگی و فجایع مالی حساس می‌شوند. مادامیکه رویه‌های اجرایی مدیریت ریسک یک شرکت منجر به کاهش هزینه‌های مورد انتظار آن ‌شوند، ارزش شرکت افزایش می‌یابد. بنابراین تئوری ذینفع، دیدگاه جدیدی را نسبت به اجرای مدیریت ریسک ارائه می‌کند.

  38. انواع ریسک: ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک: ریسک کل = ریسک سیستماتیک +ریسک غیر سیستماتیک ریسک سیستماتیک ‌، ریسک بازار یا ریسک عمومی یا غیر قابل کنترل نیز گفته میشود. برای اندازه گیری این ریسک از فاکتور بتا استفاده میشود.این ریسک با تنوع سبد سرمایه گذاری از بین نمی رود.مثل : عوامل سیاسی و تورم جهانی و ... ریسک غیر سیستماتیک ،ریسک قابل کنترل یا ریسک خاص نیز گفته میشود. این ریسک با تنوع سبد سرمایه گذاری کاهش میابد و به صفر نزدیک میشوداما در دنیای واقع به طور کامل حذف نمیشود.این ریسک از فاصله نسبی نقاط بازده مازاد یک سهم از خط مشخصات به دست می آید.

  39. انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای پولی و سرمایه 1- ریسک اعتباری Credit Risk ریسک اعتباری توانایی قرض گیرنده در سررسید بازپرداخت اصل یا بهره وام دریافتی را تعیین می نماید . بنابراین احتمال قصور قرض گیرنده به بازپرداخت اصل یا بهره را می یابد با توجه به سررسید  ابزار به کار گرفته شده مورد ارزیابی قرار داد که سررسید آن از چند روز تا 30 سال می تواند باشد . در واقع باید بین درجه ( یا خطر)اعتباری قرض گیرنده برای بازپرداخت اصل یا بهره در کوتاه مدت ( تا یک سال ) و بلند مدت ( بیش از یک سال ) تفاوت قائل شد.

  40. انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای پولی و سرمایه 2- ریسک نقدینگی(Liquidity Risk) ریسک نقدی درجه سهولت تبدیل یک نوع طلب به وجه نقد را بیان می نماید . هر قدر یک طلب ( اوراق ) سریع تر و نزدیک تر به قیمت واقعی به وجه نقد تبدیل شود . ریسک نقدینگی آن کمتر می باشد. به عنوان مثال در یک سپرده گذاری ثابت، سپرده گذار نمی تواند قبل از سررسید سپرده آن را به وجه نقد تبدیل نماید، بنابر این ریسک نقدینگی در مدت سپرده گذاری را پذیرفته است و در سررسید، تبدیل سپرده به وجه نقد امکان پذیر می باشد، ولی اگر همین سپرده گذار به جای سپرده گذاری ثابت اقدام به خرید گواهی سپردهcertificate of deposit  ) ) یک بانک معتبر می نمود به احتمال قریب به یقین قبل از سررسید می توانست گواهی سپرده را تبدیل به وجه نقد نماید .پس  می توان گفت که ریسک نقدینگی سپرده ثابت به مراتب بیشتر از ریسک نقدینگی گواهی سپرده می باشد.

  41. انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای پولی و سرمایه 3-ریسک کشوری Country Risk ریسک کشوری، ریسک سیاسی و اقتصادی یک کشور به تمایل و یا امکان انجام به موقع تعهدات می باشد . توجه به درجه بندی یا رتبه بندی اعتباری یک کشور نقش مهمی در کاهش این نوع ریسک دارد. یعنی هر چه رتبه اعتبار کشوری بالاتر باشد، ریسک کشوری کمتر خواهد بود و از طرفی اطمینان بیشتری به سرمایه گذاری در کشورهای رتبه بندی شده نسبت به کشورهای رتبه بندی نشده وجود دارد .

  42. انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای پولی و سرمایه 4- ریسک نرخ بهره Interest Rate Risk احتمال نوسان نرخ بهره در بازار به شکلی که خلاف میل باشد را ریسک نرخ بهره می گویند. قیمت اوراق قرضه در بازار در خلاف جهت نوسانات نرخ بهره حرکت می نماید، در واقع افزایش یا کاهش نرخ بهره در بازار موجب کاهش یا افزایش قیمت اوراق قرضه  می شود . بنابراین اگر یک سرمایه گذار تصمیم به فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید بگیرد، زمانی که نرخ بهره افزایش یافته است با توجه به کاهش قیمت اوراق قسمتی از سرمایه اش را از دست خواهد رفت. ولی برای یک سرمایه گذار که قصد نگهداری اوراق تا سررسید را دارد این ریسک خیلی اهمیت نخواهد داشت . اوراق قرضه با سررسید طولانی تر در مقابل تغییر نرخ بهره حساسیت بیشتری نسبت به اوراق قرضه کوتاه مدت دارند و هر چه سررسید اوراق بلندمدت تر باشد، ریسک نرخ بهره بیشتر و هر چه کوتاه مدت تر باشد ریسک نرخ بهره کمتر خواهد بود.

  43. انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای پولی و سرمایه 5-ریسک نرخ تبدیل ارز (Exchange Rate Risk) تبدیل یک ارز ( ارز اولیه ) به ارزی دیگر ( ارز ثانویه ) و سرمایه گذاری ارز جدید ( ثانویه ) به منظور استفاده از نرخ بازدهی بیشتر، ریسک نرخ تبدیل تا سررسید به ارز اولیه برای کوپن Coupon) ) و اصل را به همراه خواهد داشت . اگر نرخ تبدیل ارز ثانویه ( خریداری و سرمایه گذاری شده ) در زمان دریافت کوپن ( سود ) واصل در مقاطع تا سررسید و سررسید نسبت به ارز اولیه کاهش یابد ممکن است علاوه بر عدم استفاده از تفاوت در نرخ بازدهی قسمتی از سرمایه نیز  فدا   شود .  البته اگر نرخ تبدیل ارز ثانویه نسبت به ارز اولیه افزایش یابد سرمایه گذار علاوه بر کسب بازدهی بیشتر از نوسان نرخ تبدیل نیز سود خواهد برد

  44. تئوری مدرن و فرامدرن پرتفوی

  45. فعال استراتژی انفعالی استراتژی های مدیریت پرتفوی • استراتژی خرید و نگهداری • استراتژی سرمایه گذاری در شاخص • استراتژی سنجش موقعیت بازار • استراتژی تمرکزبخشی • استراتژی گلچینی سهام

  46. بحران مدیریت ریسک در جی پی مورگان:  چه چیز اشتباهی در سنجش ریسک جی.پی.مورگان وجود داشته که در جلوگیری از زیان‌های تجاری 5 میلیارد دلاری شکست خورد ؟جی.پی.مورگان در مورد استراتژی تجاری دفتر سرمایه‌گذاری اصلی، در ابهام قرار داشت و روش جدید اندازه‌گیری ریسک، روشی ناقص و آشفته بود.یک تحقیق داخلی در مورد دفتر سرمایه‌گذاری اصلی بانک مشخص کرد که مدیریت ریسک در ارتباط با معاملات بزرگ ریسکی که توسط معامله‌گران این دفتر بر روی اوراق مشتقه اعتباری در حال انجام شدن بوده، ضعیف عمل کرده است. این معاملات به زیان 5.8 میلیارد دلاری و به بحث و سوالات بدون پاسخ که جی.پی.مورگان را از زمان آشکار شدن در ماه می احاطه کرده، منجر شده است. به گفته مایک کاواناو، مدیر اجرائی جی.پی.مورگان و رئیس تحقیق داخلی در کنفرانس تلفنی:"تیم تعیین شده در زمینه مدیریت ریسک دفتر سرمایه‌گذاری اصلی در ارتباط با چالش‌های این پورتفلیو ناکارآمد بود.”خصوصا سرمایه‌گذاران در مورد روشی که بانک ارزش در معرض خطر (VaR) دفتر سرمایه‌گذاری اصلی را محاسبه کرده، ابهام داشته اند (یک روش اندازه‌گیری زیان‌های تجاری بالقوه). در ژانویه، رئیس دفتر سرمایه‌گذاری روش محاسبه VaRرا تغییر داد، اما روش جدید سطح ریسکی که این دفتر متقبل شده بود را کم اهمیت جلوه داد و روش جدید به طور موثری زیان‌های ماه‌های قبل از کشف مشکلات توسط بانک و برگشت به مدل قدیمی را پنهان کرد.جی پی مورگان گفت که کارکنان مدیریت ریسک دفتر سرمایه‌گذاری اصلی نقش غیرفعالی بازی کردند و چالش کافی با مدیر دفتر سرمایه‌گذاری اصلی نداشتند یا بر مدل جدید به خوبی نظارت نکردند. به گفته کاواناو: پیاده‌سازی مدل VaRجدید با مشکلاتی نظیر ورود داده نادرست و مشکلات محاسباتی قطعی دچار مشکلات شد.

  47. مدل های ارزیابی ريسك روش ارزیابی مقدماتی خطر Preliminary Hazard Analysis)PHA): هدف آن شناسایی مناطق بحرانی در سیستم ،شناسایی نسبی خطرها و توجه به معیارهای طراحی ایمن است در واقع این روش شناسایی خطرات اولیه میباشد که در آن از تجارب کامل ایمنی موجود استفاده شده و از معایب آن این است که نمیتوان اطمینان حاصل کرد که همه خطرات کشف شده اند. فهرست مقدماتی خطرPreliminary Hazard List )PHL) : شکل ابتدایی و کاملا تجربی روش HAZOP : این روش کیفی بوده و برای شناسایی ریسک های بسیار خطرناک به کار میرود و همچنین از تیمی متخصص در همه علوم بهره گرفته میشود. هدف آن شناسایی خطرات بالقوه فرآیند که قبل از آن نیز انحراف سیستم از اهداف تعیین شده شناسایی میگردد.این روش برای سیستم های پیچیده مناسب بوده و سخت افزار سیستم را به گونه ای جامع بررسی مینماید نتایج حاصل نیز بسیار مفصل و دقیق هستند.ازمعایب آن وقت گیر بوده و امکان حصول نتیجه در نقص های چند عاملی وجود ندارد.

  48. مدل های ارزیابی ريسك چه میشود اگر(WHAT IF METOD) : در این روش با پرسش نتایج حاصل از وقوع یک رویداد مشخص ریسک ها شناسایی شده و روش های کنترل پیشنهاد میگردد.هدف آن شناسایی اثرات رویداد های ناخواسته بر سیستم ارزیابی ریسک زیر سیستم (SSHA(Sub System Hazard Analysis: برای شناسایی خطرات ناشی از طراحی سیستم های بزرگ انجام میگردد.خطاها ،نقص ها و تجهیزات ،نرم افزارها و خطاهای انسانی به صورت جداگانه یا همراه همدیگر بررسی میشوند. معمولا این روش با توجه به پیچیدگی زیر سیستم توسط سازنده وسیله مذکور صورت میگرد.

More Related