670 likes | 816 Views
مدل توليد علم ديني. ارائه دهنده: مرتضي خادمي. با همكاري: سعيده باقري. بهار 98. فهرست مطالب. مقدمه معرفي عناصر مدل (سلسله نظام معرفتي) سلسله نظام هاي معرفتي مطرح در جهان مراجع. مقدمه. عذرخواهي ! معرفي جناب آقاي دكتر ايمان (استاد تمام دانشگاه شيراز) محدوده موضوع اهميت موضوع.
E N D
مدل توليد علم ديني ارائهدهنده: مرتضي خادمي با همكاري: سعيده باقري بهار 98
فهرست مطالب • مقدمه • معرفي عناصر مدل (سلسله نظام معرفتي) • سلسله نظامهاي معرفتي مطرح در جهان • مراجع
مقدمه • عذرخواهي ! • معرفي جناب آقاي دكتر ايمان (استاد تمام دانشگاه شيراز) • محدوده موضوع • اهميت موضوع بازگشت
معرفي سلسله مراتب معرفتي ادامه
معرفي سلسله مراتب معرفتي • ويژگيهاي مدل • عناصر اصلي معرفت فلسفي • عناصر اصلي معرفت پارادايمي • عناصر اصلي معرفت علمي • مدل و واقعيت بازگشت
ويژگي هاي مدل • براساس اصل ضرورت نزول معرفت • استفاده از چهار منبع مشهور فقهي • سازگار با تجربه بشري در توليد علم • پوشش كاستيهاي مدلهاي قبلي • سازگار با بيانات حجج الاسلام و المسلين خسروپناه و مير باقري بازگشت
عناصر اصلي معرفت فلسفي • مسائل كلي وجود: عدم و ماهيت (هستي، نيستي و چيستي) • اقسام هستي: تقسيم به عيني يا ذهني، واجب يا ممكن، حادث يا قديم، واحد يا كثير، جوهر و عرض، قوه و فعل، علت و معلول • قوانين حاكم بر هستي: قانون عليت، قانون سنخيت علت و معلول، اصل ضرورت، تقدم و تاخر ادامه
عناصر اصلي معرفت فلسفي • طبقات يا عوالم هستي: عالم طبيعت، عالم مثال، عالم عقول، عالم الوهيت يا لاهوت • رابطه عالم طبيعت با عوالم مافوق خود: سير نزولي از لاهوت تا ناسوت و سير صعودي از ناسوت تا لاهوت (معاد) • وحدت و كثرت، زمان و مكان، اختيار و آگاهي • هستيشناسي، علمشناسي و نفسشناسي بازگشت
عناصر اصلي معرفت پارادايمي • تعريف پارادايم • ماهيت واقعيت • ماهيت انسان • ماهيت علم بازگشت
تعريف پارادايم • پارادايم روششناسيِ حاكم بر تحقيق، هويت تئوري، مسير حركت و چگونگي استفاده از ابزارهاي تحقيق را مشخص ميكند. • پارادايم گفتارهاي منطقي است كه در ارتباط بين ذهني انديشمندان توسط اجتماعات علمي به عنوان هدايتگر تحقيقات علمي پذيرفته شده است. • پارادايم يك مدل منطقي است كه در آن پيشفرضهاي علم براساس پيشنهاد فلسفه ارائه ميشود. در پارادايمها، زيربناي فلسفي نظريات علمي كه مربوط به هستيشناسي و معرفتشناسي آنهاست، ارائه ميگردد. ادامه
تعريف پارادايم • پارادايم يا چارچوب مرجع يا الگوي مفهومي مشتمل است بر مفروضات كلي نظري، مفاهيم و روشها و فنون كاربردِ آنها كه اعضاي يك جامعه علمي آنها را ميپذيرند و به آن رفتار ميكنند. • پارادايم را ميتوان مجموعهاي از باورها و پيشفرضهاي بنيادي تصور كرد كه در هستيشناسي، شناخت شناسي و روششناسي متجلي ميشود. • پارادايم معيارهاي مجاز علم و پژوهش را درون علمي كه ناظر آن است و به هدايت آن مشغول است تعيين ميكند، همچنين بين دانشمندان مشغول در يك حيطه علمي ارتباط برقرار نموده، آنان را هماهنگ و هدايت مي كند. بازگشت
ماهيت واقعيت • مستقل يا وابسته به انسان؟ • عيني يا ذهني؟ • قابل بررسي داخل يا خارج از اراده انسان؟ • شناخت با روشهاي كمي يا كيفي؟ بازگشت
ماهيت انسان • اراده آزاد و مستقل يا تسليم شرايط و جبر؟ • تجربهگرا است يا واكنشگرا؟ • كداميك: متفكر، انتخابگر، اجتماعي، خلاق، زيباپسند؟ • ذاتاً گرايش به نيكيها دارد و يا پليديها؟ • ذاتاً خوب است يا بد؟ بازگشت
ماهيت علم • از روش عقلي بدست ميآيد يا نقلي؟ • منطق قياسي بر آن حاكم است يا منطق استدلالي؟ • از روشهاي كمي بدست ميآيد يا روشهاي كيفي؟ • حصولي است يا حضوري؟ • ملاك تمايز با غيرعلم چيست؟ بازگشت
عناصر اصلي معرفت علمي • هدف از تحقيقات علمي • تئوري • روش بازگشت
هدف از تحقيقات علمي • توضيح و تفسير واقعيت • يافتن پاسخ براي پرسشهاي پيرامون موضوعات و پديدهها (واقعيات) • ايجاد بهبود و پيشرفت در زندگي انسانها • و ... بازگشت
تئوري • تئوري را ميتوان چارچوب نظري منطقي دانست كه محقق جهت درك جهان به خدمت ميگيرد. • در تئوري نگرشي به هستي و چگونگي آشكار نمودن پيچيدگيهاي آن ارائه ميشود. • تئوريها در تحقيقات نقش هدايتگري و راهنمايي را در عبور از مسير بكارگيري روشهاي مناسب در طول تحقيق بر عهده دارند. بازگشت
روش • در هر تئوري ابزار يا روشهايي وجود دارند كه جهت جمعآوري و تحليل اطلاعات بكار گرفته ميشوند كه اصطلاحاً آنها را روشهاي تحقيق مينامند. • انواع روشهاي تحقيق • از منظر روش: كمي و كيفي • از منظر هدف: اكتشافي، توصيفي و كاربردي • از منظر استراتژي: پيمايشي، آزمايشي، اسنادي، تاريخي و مطالعه موردي بازگشت
مدل و واقعيت • مثالي از يك مدل (در حوزه علوم سياسي) • ولايت فقيه • مثالي از واقعيت • نظام اجتماعي ايران بازگشت
سلسله نظامهاي معرفتي مطرح در جهان • نظام اثباتي • نظام تفسيري • نظام انتقادي
نظام اثباتي اثباتگرايي در علوم انساني، متعلق به تفكر فلسفي آغاز قرن نوزدهم است كه به واسطه اگوست كنت (1857-1797) پايهگذاري گرديد و انديشمندان ديگري مانند اميل دوركيهام (1917-1858) آن را بسط و گسترش دادند. در اين رويكرد با بكارگيري نگرشها و روشهاي علوم طبيعي، به طراحي و انجام تحقيقات علوم انساني براساس روشهاي كمي اقدام ميشود. علوم انساني به منزله مجموعه سازمانيافتهاي از روشهايي است كه درصدد تركيب منطق قياس با مشاهدات تجربي دقيق از رفتار فردي است براي كشف و تائيد قوانين علي احتمالي براي پيشبيني الگوهاي عمومي از رفتار انسان است. ادامه
نظام اثباتي • ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت فلسفي • ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت علمي
ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت فلسفي ؟؟؟ بازگشت
ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ماهيت واقعيت • ماهيت انسان • ماهيت علم بازگشت
ماهيت واقعيت • در اين ديدگاه، واقعيت اجتماعي به عنوان چيزي كه بتوان بواسطه حواس درك كرد، تعريف ميگردد. • واقعيت اجتماعي خارج از شعور و آگاهي انسان قرار دارد و كاملاً عيني و نظام يافتهو الگومند است و به وسيله قوانين طبيعي غيرقابل تغيير اداره ميشود. • واقعيت بر اساس قوانين عام مبتني بر روابط علي احتمالي (اعتبار قانون به صحت آن در رابطه با اكثر مردم مربوط است) اداره ميشود. ادامه
ماهيت واقعيت • كشف روابط علي احتمالي به منزله شناخت واقعيت و پيشبيني رويدادها است. • واقعيت مجرد، عيني، يك وجهي، منظم و بر طبق الگو است. • واقعيت خارج از افراد وجود دارد و بايد كشف شود. • واقعيت ثابت است و در طول زمان تغيير نميكند. بازگشت
ماهيت انسان • انسان منفعتطلب، لذت جو و منطقي است. • انسان بر اساس علل خارجي رفتار مينمايد. • اختيار انسان نوعي افسانه و داستان بشمار ميآيد تا يك واقعيت قابل قبول. • انسان از جبر اجتماعي و محيط پيراموني تاثير ميپذيرد. ادامه
ماهيت انسان • رفتار انسانها را قوانين علي احتمالي تعيين ميكند. • رفتار انسان را ميتوان از طريق روابط علي احتمالي شناخت و كنترل كرد. • عوامل بيروني بر انسان تاثير ميگذارد و وادار به عمل ميكند. عوامل مشابه تاثيرات مشابه بر انسان ميگذارند. بازگشت
ماهيت علم • علم معرفتي است كه به طريق سازمانيافته و قابل دفاع در اجتماعات انديشمندان بدست ميآيد و توانمندي ورود به واقعيت و تغيير آن با خطاي كم را دارد. • شناخت علمي توسط مردم عادي توليد نميشود و صرفاً توسط كارشناسان، نخبگان و محققين ارائه و گسترش مييابد. • علم، آزاد از ارزشهاي شخصي، سياسي و مذهبي در جامعه توليد و گسترش مييابد. • غيرعلم به كليه معرفتهاي عاميانه مبتني بر شعور عاميانه اطلاق مي شود. معرفت غيرعلمي ازبي سازماني و تعارضات منطقي برخوردار است (مانند افسانه، مذهب، طالعبيني و تجربيات شخصي) و بنابراين قابل اطمينان در فرايند تصميمسازي نميباشد.اين معرفت توسط توده مردم توليد ميگردد و بايد توسط معرفت علمي مهار گردد. بازگشت
ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت علمي • هدف از تحقيقات علمي • روش • تئوري
ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت علمي • هدف از تحقيقات علمي • محور تحقيقات علمي رفتارهاي خارجي و قابل مشاهده ميباشد. • مطالعه و شناسايي وقايع اجتماعي از طريق ارتباط دروني آنها • كشف و تبيين قوانين علي احتمالي عام • كشف و مستند كردن قوانين حاكم بر رفتار انسان • كنترل محيط فيزيكي و اجتماعي • پيشبيني و كنترل آينده و رفتار انسانها بازگشت
ديدگاه نظام اثباتي به عناصر اصلي معرفت علمي • روش • مبتني بر مشاهده سيستماتيك و منطق قياس • مبتني بر رويكرد كمي • استفاده از اندازهگيريهاي آماري و آزمونها • عدم دخالت ارزشها و آرمانهاي محقق در جمعآوري دادهها • استفاده از آزمايشهاي كنترلشده و رويههاي قابل تكرار • تئوري • بعنوان مثال در حوزه علوم سياسي نظريه ليبراليسم كه مدل دموكراسي از آن استخراج شده است. بازگشت
نظام تفسيري روششناسي تفسيري در علوم انساني به نحوي به مباحث نظري جامعهشناس آلماني ماكس وبر (1920-1864) مربوط است كه به تمايز بين علوم انساني از علوم طبيعي و مطالعه كنش اجتماعي در علوم انساني اعتقاد دارد. اين رويكرديك تحليل منسجم و سازمانيافته از كنش اجتماعيِ با معناست و همچنين فهم و تفسير اين نكته كه چگونه مردم دنياي اجتماعي خودشان را خلق ميكنند و به آن معنا ميبخشند. ادامه
نظام تفسيري • ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت فلسفي • ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت علمي
ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت فلسفي ؟؟؟ بازگشت
ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ماهيت واقعيت • ماهيت انسان • ماهيت علم بازگشت
ماهيت واقعيت • واقعيت وجود خارجي ندارد و مجرد نيست. • واقعيت چندگانه و متكثر است. • واقعيت تفسيري، تعبيري، سازه و استنباطي است. • واقعيت در درون ذهن انسان شكل گرفته است. • واقعيت مقولهاي نسبي، قابل تغيير و سيال است. • رفتار خارجي انسانها يك معناي غيرمستقيم و مبهم از واقعيت است. ادامه
ماهيت واقعيت • دنياي اجتماعي بر خلاف دنياي فيزيكي، خارج و مستقل از آگاهي انسان وجود ندارد. • واقعيت از پيش تعيينشده نيست كه محققان صرفاً آن را كشف كنند. • هويت واقعيت، به تعريفي كه مردم به آن ميدهند بستگي دارد و توضيح آن صرفاً از زاويه ديد آنها امكانپذير است. • فرد و واقعيت قابل تفكيك از يكديگر نيستند، خود فرد بخشي از واقعيت را تشكيل ميدهد. بازگشت
ماهيت انسان • زندگي اجتماعي از كنش متقابل معنيدار انسانها خلق ميشود. • انسان محيط را ميسازد و هر گونه ساخت و ساز انساني بار معنائي دارد. • انسان آزاد، آگاه و توانمندي خلق دنياي اجتماعي خود را دارد. • در جوامع انساني سيستم انعطافپذيري از معنا توسط مردم خلق ميشود. • افعال انساني تابع جهانبيني اجتماعي و ذهني خاصي هستند و بدون نفوذ به درون جهان افراد، بنا كردن هيچ علم اجتماعي ميسر نيست. • رفتار انسانها شايد منظم و با قاعده باشد اما از قبل تعيين شده كه بايد كشف شود، نيست. بازگشت
ماهيت علم • شعور عاميانه ميتواند مبناي شناخت، درك، پيشبيني و كنترل جامعه و زندگي اجتماعي قرار گيرد. • در شعور عاميانه سيستم معاني وجود دارد. • درك و فهميدن شعور عاميانه بسيار حياتي است چراكه شامل معاني رفتار افراد و كنش اجتماعي است. • قوانين علمي به تنهايي پاسخگوي نيازهاي زندگي روزمره انسان نيست. بازگشت
ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت علمي • هدف از تحقيقات علمي • روش • تئوري
ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت علمي • هدف از تحقيقات علمي • درك يا فهم زندگي اجتماعي و كشف معناي اجتماعي است كه مردم به زندگي خويش ميدهند. • محور تحقيقات علمي معناي ذهني مردم است كه با كنشهاي آنها پيوند خورده است. • تحقيقات ارزش ابزاري مستقيم ندارند. بازگشت
ديدگاه نظام تفسيري به عناصر اصلي معرفت علمي • روش • بر مشاهدات مشاركتي پايهگذاري ميشود. • تحقيقات بيشتر اكتشافي است. • بر رويكرد كيفي و استقرائي مبتني است. • به توصيف پديدهها ميپردازد (ماهيتاً توصيفي است.) • امكان پژوهش فارغ از ارزش وجود ندارد (پژوهشگر نقش مهمي دارد.) • از مصاحبههاي عميق و مطالعات موردي استفاده ميشود. • تئوري • بعنوان مثال: تئوري معنا (هرمنوتيك) ؟ بازگشت
نظام انتقادي اين روششناسي به عقايد كارل ماركس (1883-1818)، زيگموند فرويد (1939-1856) مربوط ميشود. رويكردهاي انتقادي تاكيد ميكنند كه علوم اجتماعي در تحقيقات، فرايندي انتقادي دارند. انتقادگرايان بعد از نقد و بررسي واقعيت، با توسل به مفاهيم فلسفي از قبيل آزادي، حقيقت، برابري و عدالت در پي ايجاد تحول اساسي در آن هستند. ادامه
نظام انتقادي • ديدگاه نظام انتقادي به عناصر اصلي معرفت فلسفي • ديدگاه نظام انتقادي به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ديدگاه نظام انتقادي به عناصر اصلي معرفت علمي
ديدگاه نظام انتقادي به عناصر اصلي معرفت فلسفي ؟؟؟ بازگشت
ديدگاه نظام انتقادي به عناصر اصلي معرفت پارادايمي • ماهيت واقعيت • ماهيت انسان • ماهيت علم بازگشت
ماهيت واقعيت • واقعيت به واسطه مردم نه طبيعت خلق ميشود. • واقعيت براساس تضاد و تعارض مبتني است. • بين واقعيت و ظاهر تفاوت وجود دارد كه ظاهر آن مايه فريب و نيرنگ است. • واقعيت اجتماعي در زمان پيچيده شده است و تمسك به ظاهر آن كاذب و مصنوعي است. ادامه
ماهيت واقعيت • واقعيت به واسطه ساختهاي غير قابل مشاهده، خلق ميشود. • واقعيت سيال و پوياست. • واقعيت لايههاي متعددي دارد، پشت لايه ظاهري، ساختهاي عميق يا مكانيزمهاي غيرقابل مشاهده، وجود دارد. • واقعيت منعطف است و هالهاي از عوامل اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و ... آن را احاطه كرده است. بازگشت
ماهيت انسان • انسانها داراي توانايي بالايي از خلاقيت و سازگاري ميباشند. • انسانها به واسطه شرايط و عوامل اجتماعي محدود ميشوند و يكديگر را براساس توجيه شرايط موجود به خدمت ميگيرند. • انسانها با داشتن تواناييهاي نهان و قدرت خلاقيت برتر در ايجاد تغييرات و قدرت انطباق با شرايط، بين جبر و اختيار قرار دارند. ادامه