1 / 9

مثال ی در مورد مدیریت زمان

مثال ی در مورد مدیریت زمان. صفحه بعد. یك كارشناس مدیریت زمان كه در حال صحبت برای عده ‌ ای از دانشجویان رشت ه بازرگانی بود، برای تفهیم موضوع، مثالی به كار برد كه دانشجویان هیچ وقت آن را فراموش نخواهند كرد.

colby
Download Presentation

مثال ی در مورد مدیریت زمان

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. مثالی در مورد مدیریت زمان صفحه بعد

  2. یك كارشناس مدیریت زمان كه در حال صحبت برای عده‌ای از دانشجویان رشته بازرگانی بود، برای تفهیم موضوع، مثالی به كار برد كه دانشجویان هیچ وقت آن را فراموش نخواهند كرد. • او همانطور كه روبروی این گروه از دانشجویان ممتاز نشسته بود گفت: «بسیار خوب، دیگر وقت امتحان است!» • سپس یك كوزه سنگی دهان گشادرا از زیر زمین بیرون آورد و آن را روی میز گذاشت. صفحه بعد

  3. پس از آن حدود دوازده عدد قلوه سنگ كه هر كدام به اندازه یك مشت بود را یك به یك و با دقت درون كوزه چید. • وقتی كوزه پر شد و دیگر هیچ سنگی در آن جا نمی‌گرفت از دانشجویان پرسید: • «آیا كوزه پر است؟» • همه با هم گفتند: بله • او گفت: «واقعاً؟» صفحه بعد

  4. سپس یك سطل شن از زیر میزش بیرون آورد. مقداری از شن‌ها را روی سنگ‌های‌داخل كوزه ریخت و كوزه را تكان داد تا دانه‌های شن خود را در فضای خالی بین سنگ‌ها جای دهند. • بار دیگر پرسید: «آیا كوزه پر است؟» • این بار كلاس از او جلوتر بود، یكی از دانشجویان پاسخ داد: • «احتمالا نه» • او گفت: «خوب است» و سپس یك سطل ماسه از زیر میز بیرون آورد و ماسه‌ها را داخل كوزه ریخت. صفحه بعد

  5. ماسه‌ها در فضای خالی بین سنگ‌ها و دانه‌های شن جای گرفتند. او بار دیگر گفت: • «خوب است» • در این موقع یك پارچ آب از زیر میز بیرون آورد و شروع به ریختن آب در داخل كوزه كرد تا وقتی كه كوزه لب به لب پر شد. سپس رو به كلاس كرد و پرسید: • «چه كسی می‌تواند بگوید نكته این این مثال در چه بود؟» صفحه بعد

  6. یكی از دانشجویان مشتاق دستش را بلند كرد و گفت: این مثال می‌خواهد به ما بگوید كه برنامه زمانی ما هر چقدر هم كه فشرده باشد، اگر واقعا سخت تلاش كنیم همیشه می‌توانیم كارهای بیشتری در آن بگنجانیم. • استاد پاسخ داد: ‍«نه!» • «نكته این نیست، حقیقتی كه این مثال به ما می‌آموزد این است كه اگر سنگ‌های بزرگ را اول نگذارید، هیچ وقت فرصت پرداختن به آن‌ها را نخواهید یافت.» صفحه بعد

  7. سنگ‌های بزرگ زندگی شما كدام‌ها هستند؟ • فرزندتان، محبوبتان، تحصیلتان، رویاهایتان، انگیزه‌های با ارزش، آموختن به دیگران، انجام كارهایی كه به آن عشق می‌ورزید، زمانی برای خودتان، سلامتی‌تان و ...» • به یاد داشته باشید كه ابتدا این سنگ‌های بزرگ را بگذارید، در غیر این صورت • هیچ‌گاه به آن‌ها دست نخواهید یافت. صفحه بعد

  8. اگر با كارهای كوچك (شن و ماسه) خود را خسته كنید، زندگی خود را با كارهای كوچكی كه اهمیت زیادی ندارند پر می‌كنید و هیچ گاه وقت كافی و مفید برای كارهای بزرگ و مهم (سنگ‌های بزرگ) نخواهید داشت. صفحه بعد

  9. پس امشب یا فردا صبح، هنگامی كه به این داستان كوتاه فكر می‌كنید، این سوال را از خود بپرسید: • «سنگ‌های بزرگ زندگی من كدام‌اند؟» • آن‌گاه • اول آن‌ها را در كوزه خود بگذارید. پایان

More Related