1 / 14

مقدمه : ارتباط و مسیر زمانی قیمت محصولات و تولیدات معدنی؛

مقدمه : ارتباط و مسیر زمانی قیمت محصولات و تولیدات معدنی؛ کالاهای تقاضای نهایی ( final demand goods ) مانند طلا؛ کالاهای تقاضای میانی ( Derived demand ) مانند مس وآلومینیوم و زغال سنگ؛ فلز( metal ) : خروجی فرآیند تولیدات معدنی ،خواه فلزی باشد یا غیر فلزی مانند زغال سنگ ؛.

Download Presentation

مقدمه : ارتباط و مسیر زمانی قیمت محصولات و تولیدات معدنی؛

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. مقدمه : • ارتباط و مسیر زمانی قیمت محصولات و تولیدات معدنی؛ • کالاهای تقاضای نهایی (final demand goods) مانند طلا؛ • کالاهای تقاضای میانی (Derived demand) مانند مس وآلومینیوم و زغال سنگ؛ • فلز(metal ) : خروجی فرآیند تولیدات معدنی ،خواه فلزی باشد یا غیر فلزی مانند زغال سنگ ؛

  2. شکل زیر فرآیند تولید مواد معدنی تقاضای میانی را برای تولید کالاهای تقاضای نهایی نشان می دهد .

  3. دریک بازار رقابتی قیمت یک کالا توسط عرضه (supply)وتقاضا ( (demandتعیین می شود. • عرضه به هزینه های تولید فلز از یک ذخیره و قیمت آن بستگی دارد. • شکل 2 اثر متقابل تقاضا و عرضه یک محصول معدنی در طول زمان که به طور خاص جیوه می باشد رانشان می دهد. • شکل 2 نشان می دهد که در طول سالهای1860تا 1960قیمت جیوه درمقایسه با سایر مواد معدنی مورد بحث در مطالعه موردی یک ،از یک مسیرUشکل تبعیت می کند که باید آن را تجزیه وتحلیل نمود.

  4. اثر تغییرات عرضه بر قیمت بستگی به کشش تقاضای میانی ( (Derived demandبرای فلز دارد. • ماهیت و میزان تغییر در عرضه ،به قیمت ذخایر و ورودی های دیگر در فرایند تولید و تکنولوژی به کار گرفته شده بستگی دارد. • مسائل مربوط به ارزیابی پروژه ها: • پیش بینی قیمت در کوتاه مدت؛ • سرمایه؛ • هزینه های عملیاتی؛ • مقیاس بهینه؛ • تفاوت بین منافع خصوصی و اجتماعی؛ • هزینه های زیست محیطی؛

  5. تقاضای میانی برای فلزات: ((THE DERIVED DEMAND FOR METALS افزایش در قیمت کالاهای میانی یک فلز به 2عامل بستگی دارد: 1-تولید بیشتر کالاهای تقاضای نهایی؛ 2-تقاضا برای کالاهای جایگزین(substitutes)به دلیل افزایش قیمت کالاهای تقاضای نهایی ؛

  6. فرض می کنیم که یک کالای تقاضای نهایی به وسیله عوامل تولید به دست آمده است،به عبارت دیگردو ورودی سرمایهK) )وفلزM) )وجود دارد که این دو ورودی میانی محسوب می شوند. ترکیب سرمایه و فلز می تواند،یک مقدار معین از کالای تقاضای نهایی را تولید نماید.

  7. نقطهE نشان دهنده حداقل سرمایه برای تولید فلز می باشد. • نقطه E´ نشان دهنده حداقل ترکیب هزینه است. • مطابق با این شکل تحدب کمتر منحنی نسبت به مبدأ تولید،از کاهش نسبت فلز به سرمایه در فرایند تولید بزرگتر خواهد بود. • برای سهولت درک موضوع سرمایه را به جای فلزکه به وسیله کشش تقاضا به دست آمده جایگزین می نماییم،که در آن نسبت تغیر درصد قیمت عوامل اندازه گیری شده است: • s = (% change in M/K)/(% change in PK /PM ), (2.1) • که در آنM وK به ترتیب فلز و سرمایه است و PK ،PM قیمت وs کشش تقاضای جایگزین هستند. • تابع فوق همیشه غیر منفیاست.

  8. رابطه زیر را می توان از فرمول کشش به دست آورد: • G(M) = G(K) - s G(PM), (2.2) • که درآن G نشان دهنده نرخ رشد است . • اگر مقدار کشش(S)برابر صفر در نظر گرفته شود،آنگاه • G(M) = G(K) • در صورتی که سرمایه وفلز جایگزین یکدیگر شوند، تمایل کشش به سمت بینهایت خواهدبود وافزایش در قیمت فلز باعث عدم تاثیرگذاری دیگر ورودی ها خواهد شد. • بافرض بازگشت ثابت نسبت درتولید کالای تقاضای نهایی، رابطه زیر میان رشد سرمایه و رشد فلز در طول یک فرایند تولید یکسان برقرار می شود: • (l-a)G(K) + aG(M) = 0, (2.3) • که در آن a سهم فلز به کل هزینه تولید کالاست .این رابطه می تواند در رابطه (2.2)جایگزین شود : • G(M) = -(l-a)sG(PM), (2.4) • رابطه فوق حاکی از آن است که نتیجه افزایش یک درصد قیمت فلز باعث کاهش یک درصد مقدارهمان فلز در تقاضای نهایی کالا خواهد شد.

  9. در صد کاهش مقدار تقاضای کالا عبارت است از: • G(Q) = -eG(P), (2.5) • که در آن e کشش برای تقاضای کالای نهایی تولید شده می باشد وبعنوان یک عدد مثبت تعریف می شود و G (P) نرخ رشد بازار همان کالا خواهد بود. با فرض آن که کالای تولید شده در صنعت کاملأ رقابتی است ،نرخ رشد در قیمت بازار همان نرخ رشد درهزینه های واحد تولید خواهد بود که توسط رابطه زیر مشخص می شود : • G(P) = aG(PM). (2.6) • با فرض اینکه G(M) = G(Q) ونیز با ترکیب روابط ( 2.5) و(2.6) خواهیم داشت: • G(M) = -eaG(PM). (2.7) • اکنون می توان تاثیر جایگزین در تولید و جایگزین در تقاضای کالای نهایی رابا هم ترکیب نموده تا از آن تغییرات مقدار فلز در خواست شده را در پاسخ به تغییر قیمت همان فلز استفاده کرد. حال با اضافه کردن روابط (2.4) و (2.7) خواهیم داشت : • G(M) = -{(l-a)s + ae}G(PM). (2.8) • این عبارت بیان گر کشش کالای تقاضای میانی برای فلز eM ،که می تواند از تقسیم روابط (2.8 ) بر G(PM) - بدست آید : • eM= {(l-a)s+ ae}. (2.9)

  10. این عبارت نشان می دهد که تقاضای میانی برای فلز کشش پذیرتر بوده و میتوان فلز را برای سرمایه تولید کالای تقاضای نهایی جایگزین نمود . • این رابطه نشان می دهد که هم تولید کنندگان وهم مصرف کنندگان می توانند قیمت های بالاتر فلز را توسط کالاهای جایگزین تنظیم نمایند.

  11. مطالعه موردی1: مسیر زمانی قیمت مواد معدنی (THE TIME-PATH OF MINERAL PRICES) مدل مورد بحث در بخش 3 نشان می دهد که کاهش در هزینه های استخراج به دلیل بهبود فن آوری یا پیش بینی منابع اضافی از طریق اکتشاف وبازیابی توسط مسیر زمانی قیمت مواد معدنی که به شکل U میباشد ،بدست می آید. مارگارت اسلید(Margaret Slade )در یک مطالعه در سال 1972تحت عنوان «روند قیمت منابع طبیعی کالا؛ تجزیه وتحلیل دامنه زمان » فرضیه ای را برای مقادیری از کالا و قیمتها ارائه نمود: aluminium (1890-1978), copper (1880-1978), iron (1880-1978), lead (1880-1978), nickel (1910-1978), silver (1880-1978), tin (1880-1978), zinc (1880-1978), coal (1880-1978), natural gas (1920-1978), and petroleum (1880-1978). رویکرد اسلید در برآورد معادله رگرسیون برای هر کالا به صورت زیر بود : P t = a + bt + ct2 + ut, که در آن Pt قیمت واقعی کالا در زمانt در سال 1967 و بر حسب دلار آمریکا، t سال ، ut دوره توزیع و a,b,c اعداد ثابتی هستند که قیمت کالا را در یک مسیر زمانی U شکل دنبال می کنند.

  12. ارزش ضریب برازش b به طور قابل توجهی متفاوت از صفر و منفی خواهد بود و cنیز مثبت است. • ارزش ناچیز برای ضریب c همراه با ارزش مثبت برای ضریب bنشان می دهد که روند قیمت کالا به طور مداوم در طول دوره مثبت است . • اگر هر یک از این دو ضریب ، به صورت قابل توجهی متفاوت از صفر باشند ،آن گاه قیمت کالا وابسته به روند زمانی نبوده و تنها به نوسانات ادواری وابسته است . • اسلید دریافت که علامتهای تخمین زده شده ضریب cبافرضیه مسیر زمانی U شکل قیمت سازگار هستند برای آلومینیوم ، مس،آهن ،نقره و گاز طبیعی شواهد بسیار قوی با ضرایب c به طور قابل توجهی متفاوت از صفر و در سطح اطمینان 99 درصدی بوده است. • برای روی ،زغال سنگ و نفت ،سطح اطمینان 95درصدی وبرای نیکل سطح اطمینان90 درصد بدست آمد. • برای قلع برآورد ضریب b به طور قابل توجهی متفاوت از صفر نبود، اگرچه ضریب c در سطح اطمینان 95 درصدی معنا دار بود. • سرب تنها کالایی بود که برای آن هیچ شواهد قابل توجهی از روند قیمت یافت نشد. • اساس منحنی U شکل ،نشانه ای از زمان است که در آن کمبود منابع بر قیمت کالا تاثیر گذار بوده که در دهه های مختلف برای کانیهای معدنی رخ داده است : • aluminium (1960), copper (1940), iron (1920), nickel (1940), silver (1940), tin (1900), zinc (1930), coal (1900), natural gas (1950), and petroleum (1910).

  13. با تشکرازتوجه شما

More Related